رای قضایی شماره 9109970221701061

رای قضایی شماره 9109970221701061

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9109970221701061


شماره دادنامه قطعی:
9109970221701061

تاریخ دادنامه قطعی:
1391/07/29

گروه رای:
حقوقی

نوع مرجع:
دادگاه تجدیدنظر استان

عنوان رای:
الزام ظهرنویس به پرداخت وجه چک جعلی

پیام رای:
علی رغم اثبات جعلی بودن امضای متن چک ظهرنویسی باطل نبوده و ظهرنویس محکوم به پرداخت وجه چک و خسارت تاخیر تادیه می گردد.

رای دادگاه بدوی
در خصوص دعوی خواهان ع.ح. به طرفیت خواندگان 1. ع.الف. 2. م.ک. به خواسته مطالبه مبلغ هشتاد و سه میلیون و چهارصد هزار ریال وجه چک شماره 738340 با احتساب هزینه دادرسی و خسارت تاخیر تادیه از توجه به محتویات پرونده و با عنایت به دفاعیات خوانده ردیف دوم (م.ک) صاحب حساب در مقام دفاع و به شرح لایحه تقدیمی که به شماره 900078 مورخ 27/1/90 ثبت لوایح شده است اظهار نموده است صراحتا اعلام می کنم چک مورد نظر توسط اینجانب صادر نشده و از آقای الف. نیز شاکی هستم که چک را از چه کسی تحویل گرفته که با اطمینان ظهر آن را امضاء کرده است زیرا دسته چک من داخل کیف سرقت شده است که مراتب به کلانتری و دادسرای عمومی شهرری اعلام شده است و نیز خوانده مذکور به شرح صورت جلسه مورخ 26/2/90 امضای خود را در ذیل چک مذکور جعلی دانست و گفته است که من آن را امضاء نکرده ام لذا نظر به رسیدگی به ادعای جعل خوانده ردیف دوم (م.ک) موضوع به کارشناس ارجاع و کارشناس منتخب به شرح نظریه تقدیمی که به شماره 901625 مورخ 10/5/90 ثبت دفتر دادگاه گردیده است امضاء ذیل چک مستند دعوی را منتسب به خوانده (م.ک) ندانسته و چک مذکور را فاقد اصالت و امضاء ذیل آن را منتسب به خوانده مذکور ندانسته است و با عنایت به اینکه نظریه مذکور به اصحاب دعوی ابلاغ و مصون از تعرض و تخدیش اصحاب دعوی علی الخصوص خواهان ع.ح. قرار گرفته است لهذا و بنا به مراتب و اینکه چک مذکور از سوی صاحب حساب آقای م.ک صادر نگردیده است و نظر به اینکه چون اصل چک فاقد اصالت بوده و به تبع آن ظهرنویسی آن نیز اگر چه امضاء ظهر آن منتسب به خوانده ردیف اول ع.الف. هم می باشد باطل و نمی تواند سند مستقل دین تلقی شود. لهذا بنا به مراتب معروضه دادگاه دعوی خواهان را ثابت ندانسته و مستندا به ماده 197 قانون آیین دادرسی مدنی حکم به بطلان دعوی خواهان صادر و اعلام می نماید. رای صادره ظرف 20 روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظر در محاکم تجدیدنظر تهران است.
رییس شعبه 154 دادگاه عمومی حقوقی تهران - شوری

رای دادگاه تجدیدنظر استان
در مورد تجدیدنظرخواهی آقای ع.ح. با وکالت آقای ج.ج. به طرفیت آقای ع.الف. و آقای م.ک. نسبت به دادنامه شماره 900585-17/11/90 شعبه 154 دادگاه عمومی تهران که طی آن حکم به بطلان دعوی مطالبه مبلغ 83.400.000 ریال وجه یک فقره چک شماره 738340 بانک تجارت با احتساب خسارت تاخیر تادیه صادر شده است. نظر به اوراق پرونده و دفاع تجدیدنظرخواه و تجدیدنظرخوانده ردیف دوم اعتراض نسبت به تجدیدنظرخوانده ردیف اول (ع.الف.) وارد است لذا دادگاه به استناد مواد 2-198-356 و 358 از قانون آیین دادرسی مدنی ضمن نقض دادنامه معترض عنه نسبت به مشارالیه نامبرده را بپرداخت مبلغ 83.400.000 ریال با احتساب خسارت تاخیر تادیه بر اساس نرخ اعلامی بانک مرکزی از تاریخ چک تا زمان اجرای حکم در حق تجدیدنظرخواه محکوم می نماید. رای صادره در اجرای ماده 363 قانون فوق الذکر نسبت به آقای ع.الف. غیابی و قابل واخواهی در این دادگاه می باشد. لکن بخش دیگر دادنامه تجدیدنظرخواسته در مورد آقای م.ک. مواجه با اشکالی نیست و دلیلی که نقض آن را ایجاب نماید ارایه نشده است لذا با رد اعتراض و به استناد ماده 358 قانون مارالذکر حکم به تایید این قسمت از دادنامه مذکور صادر و اعلام می گردد. قسمت دوم رای صادر شده حضوری و قطعی محسوب می شود.
مستشاران شعبه17 دادگاه تجدیدنظر استان تهران
یادگاری - موسوی

قاضی:
یادگاری , شوری , موسوی

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 197 - اصل برائت است بنابراین اگر کسی مدعی حق یا دینی بر دیگری باشد باید آن را اثبات کند درغیر این صورت با سوگند خوانده حکم برائت صادر خواهد شد.

مشاهده ماده 197 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 2 - هیچ دادگاهی نمی تواند به دعوایی رسیدگی کند مگر اینکه شخص یا اشخاص ذی نفع یا وکیل یا قائم مقام یا نماینده قانونی آنان رسیدگی به دعوا را برابر قانون درخواست نموده باشند.

مشاهده ماده 2 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 198 - درصورتی که حق یا د ینی برعهده کسی ثابت شد اصل بر بقای آن است مگر این که خلاف آن ثابت شود.

مشاهده ماده 198 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 356 - مقرراتی که در دادرسی بدوی رعایت می شود در مرحله تجدیدنظر نیز جاری است مگر این که به موجب قانون ترتیب دیگری مقرر شده باشد.

مشاهده ماده 356 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 358 - چنانچه دادگاه تجدیدنظر ادعای تجدیدنظرخواه را موجه تشخیص دهد رای دادگاه بدوی را نقض و رای مقتضی صادر می نماید. در غیر این صورت با رد درخواست و تایید رای پرونده را به دادگاه بدوی اعاده خواهد کرد.

مشاهده ماده 358 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM