تجدیدنظرخواهی ابرازی از سوی آقای غ.ی. به وکالت از تجدیدنظرخواه خانم ف.ک. به طرفیت تجدیدنظرخوانده شهرداری و نسبت به دادنامه تجدیدنظرخواسته به شماره 00378 مورخ 28/4/1391 (31/4/91) شعبه 119 دادگاه عمومی حقوقی تهران که بر صدور قرار عدم استماع دعوی بدوی تجدیدنظرخواه به خواسته مطالبه بهای روز پلاک های ثبتی به شماره های 11951 الی 11957 فرعی از 88 اصلی بخش 11 تهران و با احتساب خسارات دادرسی اشعار داشته مآلا وارد و موجه بوده و دادنامه در وضعیت اصداری در خور تایید و استوار نمی باشد و مستلزم نقض است زیرا مهمترین دلیل عمده و علت صدور قرار معترض عنه از سوی مرجع موصوف عدم احراز صلاحیت رسیدگی به دعوی مرقوم به جهت لزوم احراز اصل استحقاق یا عدم استحقاق خواهان مربوطه در دعوی مطروحه به دریافت معوض و با بهای ملک به عنوان مقدمه رسیدگی و از سوی دیوان عدالت اداری به استناد قسمت اول ماده 13 قانون دیوان عدالت اداری و در نتیجه عدم امکان ورود در ذی المقدمه به علت فقدان مقدمه (عدم احراز مراتب از سوی مرجع اخیرالذکر) و نهایتا عدم قابلیت استماع درخواست رسیدگی به دعوی مرقوم از سوی خواهان احصاء و قید گردیده و این در حالی است که: اولا- خواسته خواهان بدوی صرفا مطالبه بهای عادله روز زمین مورد تصرفی تجدیدنظرخوانده بوده و خواسته یی پیرامون مطالبه معوض ابراز نگردیده که بلا دلیل در بخش پایانی دادنامه قید و درج گردیده ثانیا: چنانچه مرجع بدوی خود را به هر دلیل صالح در رسیدگی به دعوی مطروحه نمی دانسته موظف به صدور قرار عدم صلاحیت به اعتبار مرجع صالحه مربوطه بوده و تمسک به استدلال صدر الاشعار که عمده دلیل اتخاذ تصمیم معترض عنه بوده دلیل موجهی برای عدم استماع تشخیص گردیدن دعوی مذکور نمی تواند محسوب گردیده و دادنامه از این حیث نیز مخدوش می باشد. ثالثا- موضوع خواسته خواهان بدوی از منطوق مقررات قانونی بند الف قسمت نخست ماده 13 قانون دیوان عدالت اداری تخصیصا و تخصصا خروج موضوعی داشته و در موارد عدیده ی اختلاف میان دادگاه های عمومی حقوقی با دیوان عدالت اداری از طریق دیوانعالی محترم کشور به همین دلیل به صلاحیت دادگاه های مذکور اظهار نظر گردیده که رویه عالی قضایی نیز موید مراتب معنونه بوده و در هر حال موضوع خواسته از شمول مقررات قانونی و نیز
رای وحدت رویه شماره 93-27/3/80 هییت عمومی دیوان عدالت اداری خروج موضوعی داشته بناء علی هذا و با عنایت به مراتب موصوف-الذکر دادنامه تجدیدنظرخواسته و استدلال مربوطه در صدور آن مخدوش و مطابق مقررات قانونی و محتویات و مستندات پرونده قرار نداشته لذا با قبول تجدیدنظرخواهی مطروحه و مستندا به ماده 353
قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی ضمن نقض دادنامه تجدیدنظرخواسته در نتیجه رسیدگی دقیق و صحیح ماهوی نسبت به دعوی بدوی خواهان توسط مرجع محترم مذکور را مقرر داشته و بدان منظور پرونده امر عینا به آن مرجع اعاده می گردد رای دادگــاه قطعی است.
مستشاران شعبه 25 دادگاه تجدیدنظر استان تهران
طاهری - موحدی