دعوای وضع ید بر ملک مشاع فرع بر اثبات مالکیت است بنابراین در صورت فقدان سند رسمی این دعوا قابلیت استماع ندارد.

در خصوص دادخواست آقای ح.ه. به وکالت از آقای الف.ت. به طرفیت آقای م.ت. با وکالت م.م. به خواسته وضع ید بر ملک مشاع و هزینه دادرسی نسبت به پلاک ثبتی 8155/88 به استناد سند عادی بیع و آراء قضایی به این شرح که خوانده دو دانگ مشاع ملک را به خواهان فروخته و شعبه محترم 119 نیز طی دادنامه شماره 165 مورخ 2/3/88 حکم به تنفیذ بیع نامه داده و با اعتراض معترض شعبه محترم اول تجدیدنظر به موجب دادنامه 1010 مورخ 24/8/88 آن را تایید کرده است ولی اکنون مانع استیفاء منفعت مالک می گردد. دادگاه نظر به این که برابر اظهارات وکلا طرفین در جلسه رسیدگی ملک دارای سابقه ثبتی به نام اشخاصی غیر از اصحاب پرونده می باشد و آرا صادره از دادگاه مبنی بر تنفیذ عقد بیع منعقده بین متعاملین نمی تواند مخالف ماده 22 قانون ثبت و زایل نمودن مالکیت افرادی باشد که جریان ثبتی را برابر قانون ثبت به پایان رسانده و ملک را به نام خود به ثبت رسانده اند لذا دادگاه به جهت عدم احراز مالکیت خواهان به استناد ماده فوق حکم به بطلان دعوی را صادر و اعلام می دارد رای حضوری و ظرف مهلت 20 روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظر در محاکم محترم تجدیدنظر استان تهران است.
رییس شعبه 126 دادگاه عمومی حقوقی تهران ـ یعقوبی محمود آبادی

تجدیدنظرخواهی آقای الف.ت. به طرفیت آقای م.ت. نسبت به دادنامه شماره 920121-92/11/6 صادره از شعبه 126 تهران که دلالت بر صدور حکم بطلان دعوی بدوی تجدیدنظرخواه مبنی بر وضع ید بر ملک مشاع دارد وارد است چراکه چنین دعاوی در صورت فقدان سند رسمی فرع بر اثبات مالکیت است و به تنهایی قابلیت استماع نداشته مضاف بر آن آراء استنادی تجدیدنظرخواه و پیوست دادخواست دلالت بر تنفیذ مبایعه نامه فیمابین تجدیدنظر خوانده و آقای م.ت. داشته و دلالتی بر مالکیت تجدیدنظرخواه نداشته تا دعوی وی قابل اجابت باشد لذا دادگاه ضمن پذیرش تجدیدنظرخواهی مستندا به ماده 358 قانون آیین دادرسی مدنی و رای وحدت رویه شماره 672-1/10/83 دیوان عالی کشور ضمن نقض دادنامه معترض عنه قرار عدم استماع دعوی خواهان بدوی را صادر و اعلام می نماید. این رای قطعی است.
رییس شعبه 15 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
عشقعلی ـ اسماعیلی