چنانچه فرجام خواه از فرجام خواهی انصراف دهد پرونده به دادگاه صادرکننده رای جهت اتخاذ تصمیم شایسته عودت داده می شود.

در پرونده پیوست آقای س.خ. به وکالت از خانم ها ف. و م.ر. دادخواستی به طرفیت 1- خانم ف. د. و 2- س. به خواسته صدور حکم حجر خوانده ردیف اول به مجتمع قضایی تهران تقدیم که پس از ثبت به شماره 1/01173-20/10/91 جهت رسیدگی به شعبه 49 دادگاه عمومی تهران ارجاع گردیده است شعبه مرجوع الیه پس از جری تشریفات قانونی ختم رسیدگی را اعلام و با این استدلال که «... . خوانده در جلسه رسیدگی حاضرشده و دفاعی در رد ادعای خواهان ها به عمل نیاورده و مضافا به سوالات متعارف دادگاه با تردید پاسخ داده موضوع به پزشکی قانونی ارجاع گردیده و نظریه شماره 30485/31/1 مورخه 22/12/91 حاکی است: حسب معاینه مورخه 20/12/91 نامبرده دچار زوال عقل (سفه) است و قادر به اداره امور خود نیست با توجه به گواهی پزشک معالج این وضعیت از ابتدای سال 1390 شروع شده است این نظریه به طرفین ابلاغ و اظهارات خواهان ها و مدارک ابرازی شامل گواهی پزشک معالج گواهی پزشکی قانونی نحوه پاسخگویی خوانده به سوالات حجر مشارالیها به سبب سفاهت ثابت می باشد»; به استناد مواد 1207 1208 و 1223 قانون مدنی و مواد 57 و 70 قانون امور حسبی حکم بر حجر خوانده ردیف اول صادر کرده ضمنا مرقوم داشته حجر متصل به صغر سن نمی باشد و تاریخ شروع آن ابتدای سال 1390 می باشد در خصوص دادخواست خواهان ها به طرفیت خوانده ردیف دوم به لحاظ عدم توجه دعوی قرار رد صادر کرده است. آقای ف.ن. به وکالت از خانم ف.د. به دادنامه شماره 900143-30/2/92 صادره از دادگاه نخستین اعتراض و تقاضای تجدیدنظرخواهی نموده اند پرونده پس از جری تشریفات به شعبه 61 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ارجاع شده و شعبه مرجوع الیه برابر دادنامه شماره 600661-20/7/92 چنین رای داده است «... نظر به اینکه تشخیص حجر امری فنی و باملاحظه سوابق بالینی و انجام معاینات تخصصی در قضیه صورت گرفته و اطلاع جملگی فرزندان محجور اعلامی و یا اقدامات مالی مشارءالیها در موضوع موثر در مقام نخواهد بود و افزون بر آن احراز محکمه صادرکننده حکم نیز در پی مصاحبه و ملاحظه اوضاع واحوال قضیه تحقق یافته است از این رو دادگاه تجدیدنظرخواهی مذکور را منطبق با هیچ یک از شقوق ذیل ماده 348 قانون آیین دادرسی مدنی ندانسته و در راستای ماده 358 همان قانون با رد اعتراض دادنامه بدوی را عینا در بخش مورد اعتراض تایید می نماید... . . »; این رای در تاریخ 2/10/92 به وکیل خانم ف.د. ابلاغ که با تقدیم دادخواست که به شماره 00832-9/11/92 ثبت گردیده به دادنامه دادگاه تجدیدنظر اعتراض و از آن فرجام خواهی نموده اند آقای ف.ن. به وکالت از فرجام خواه طی نام های که به شماره 0600867-16/11/92 ثبت گردیده از فرجام خواهی اعلام انصراف نموده است پرونده با دستور رییس محترم دادگاه مبنی بر اینکه «صدور قرار رد دادخواست در صلاحیت دیوان عالی کشور محترم است لذا پرونده به مرجع مذکور فرستاده شود»; به این مرجع ارسال گردیده است پس از وصول و ثبت در دفتر کل در تاریخ 3/2/93 جهت رسیدگی به این شعبه ارجاع شده است.
هییت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرایت گزارش آقای سعید عمرانی عضو ممیز و ملاحظه اوراق پرونده مشاوره نموده چنین رای می دهد.

در خصوص فرجام خواهی خانم ف.د. با وکالت آقای ن. از دادنامه شماره 0661-20/7/91 صادره از شعبه 61 دادگاه تجدیدنظر استان تهران نظر به اینکه آقای وکیل طی نام های که به شماره 060087-16/11/92 در دفتر اندیکاتور دادگاه به ثبت رسیده از فرجام خواهی اعلام انصراف نموده اند بنا به مراتب موجبی برای رسیدگی در دیوان عالی کشور وجود ندارد پرونده جهت اقدام شایسته قانونی اعاده می شود.
رییس شعبه 18 دیوان عالی کشور ـ عضو معاون
احمدی ـ عمرانی