در این پرونده خانم ل.ن. از دادنامه شماره 00794 مورخ 10/09/92 شعبه 1032 دادگاه عمومی جزایی تهران تجدیدنظرخواهی کرده است به موجب دادنامه موصوف به لحاظ این که هر فرد می تواند برای احقاق حق خود به مرجع قضایی مراجعه نماید و الا ترس از عدم اقامه دلیل موجب سلب قدرت در طرح شکایت می شود آقای ح.س. از اتهام
افترا موضوع شکایت تجدیدنظرخواه برایت تحصیل کرده است؛ دادگاه با توجه به بررسی اوراق و مستندات پرونده صرف نظر از استدلال دادگاه بدوی از آن جایی که دادسرا در ارتباط با اتهام
افترا به لحاظ طرح شکایت در مرجع قضایی منع تعقیب صادر کرده است. و در خصوص بزه
افترا با عنایت به مکاتبات صورت گرفته خارج از مرجع قضایی قرار مجرمیت و کیفرخواست صادر شده است که موضوع دادرسی می باشد در هر حال در جرم
افترا نیز مثل سایر جرایم عمدی از جمله عناصر متشکله جرم سوءنیت یا عنصر معنوی است و مراجعه تجدیدنظرخوانده به مراجع قضایی برای احقاق حق هر چند نتوانسته است دلیل محکمه پسند به مقامات قضایی ارایه کند دروغ و صحنه سازی به منظور هتک حرمت و حیثیت دیگری تلقی نمی شود و کارشناس رسمی منتخب در پرونده طرح شکایت وی نیز ضمن اذعان به مغایرت در حساب ها صلاحیت خویش در اظهارنظر در رابطه با الحاق و
جعل را اعلام می دارد از این رو سوءنیت مجرمانه مرتکب محرز نیست و درخواست تجدیدنظر با شقوق مندرج در ماده 240 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری انطباق ندارد لذا با رد تجدیدنظرخواهی دادنامه تجدیدنظرخواسته به استناد بند الف ماده 257 قانون مرقوم تایید و استوار می شود. این رای قطعی است.
رییس شعبه 56 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
اهوارکی ـ رمضانی