رای قضایی شماره 9309970908400148

رای قضایی شماره 9309970908400148

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9309970908400148


شماره دادنامه قطعی:
9309970908400148

تاریخ دادنامه قطعی:
1393/04/01

گروه رای:
کیفری

نوع مرجع:
شعبه دیوان عالی کشور

عنوان رای:
مرجع صالح رسیدگی به اتهام معاون جرم

پیام رای:
رسیدگی به اتهام معاون جرم در صلاحیت دادگاه رسیدگی کننده به اتهام مباشر جرم است.

رای خلاصه جریان پرونده
به حکایت محتویات پرونده خانم م.ک. در تاریخ 1385/12/12 اعلام مفقودی فرزندش بنام الف.ح. را به کلانتری.. . شهرستان.. . نموده است. (صفحه12) پلیس آگاهی موضوع را مورد پیگیری قرار می دهد و با توجه به پرونده کشف جسد مجهول الهویه در تاریخ 85/07 در اطراف.. . با خانواده مفقودی الف.ح. جهت شناسایی جسد مذکور مورد اقدام قرار می گیرد. در ضمن بررسی و تحقیقات صورت گرفته مشخص می شود که مفقودی با شخصی بنام الف.الف. اختلاف و درگیری داشته است. و با ترفندهای خاص او را به بیرون شهر برده است و احتمال قتل مفقودی توسط وی تقویت می شود. از متهم الف.الف. تحقیق و بازجویی می شود. نام­برده در اولین جلسه بازجویی منکر هرگونه دخالت در قتل می شود. (صفحه45) اما در دومین جلسه بازجویی در ارتباط با قتل متوفی نام­برده پرده از قتل مرحوم الف.ح. برمی دارد. وی در اقاریر اولیه اش گفته یک شب که الف. پیش من نشسته بود آخر شب که قصد رفتن به منزل­شان را داشت به وی گفتم که مرا به منزل برساند و چون الف.د. هم پیش ما بود آن هم گفت که مرا هم به.. برسانید. به طرف جاده آسفالت.. . در حرکت بودیم از شرکت سنگ شکن عبور کردیم به طرف جاده خاکی رفتیم حدود دو کیلومتر خاکی رفتیم بعد ایستادیم. چون الف.د. آخر نشسته بود بلافاصله پیاده شد. من هم پیاده شدم و جلوی موتور ایستادم. الف. با چاقو از پشت به کمر الف.ح. زد و من بلافاصله رفتم جلوی الف. و گفتم چرا چنین کاری کردی(؟) قصد داشت که خودم را با چاقو بزند. مجددا از موقعیت استفاده کرد چاقوی دوم را به قلب الف.ح. وارد کرد. بعد سوار موتورسیکلت شدیم. داخل شهر آمدیم. یک ساعتی داخل شهر بودیم و مرا تهدید می کرد و می ترسانید که اگر جایی صحبت کنید خودت و زن(و) بچه ات را می کشم. مقتول با من اختلاف نداشت ولی با الف. اختلافی داشته بود. ابتدا به مدت 20 روز موتور در منزل الف.د. نگهداری می شد. خودش تمام قطعات آن را عوض کرده بود. بعد به مدت یک ماه زیر پای خودش بود و چون من وسیله لازم داشتم به مدت یک هفته از آن استفاده کردم و بعد از آن تا حالا موتور پیش خودش بود. (صفحه 8910) الف.د. در اولین بازجویی ارتکاب قتل را به متهم الف.الف. نسبت داده است (صفحه171615) اما در ادامه اقرار به ارتکاب قتل مرحوم نموده است. و انگیزه قتل را این دانسته که مرحوم الف.ح. دنبال دوستش الف.الف. حرف های زشت می زد و می گفت که بچه ها الف. را بیرون برده اند و با او عمل لواط انجام داده اند. من هم ناراحت این حرف بودم برنامه ریزی کردیم با الف. وی را شب به طرف جاده آسفالت.. . بردیم و در همان جا به وسیله چاقو خودم از پشت به کمر الف. زدم و حتی یک ضربه چاقو دیگر هم روی قلب او زدم. بعد موتورسیکلت زیر پای خودم بود و مدتی هم زیر پای الف. بود. در حال حاضر موتورسیکلت زیر پای خودم می باشد. از قبل الف.ح. را نمی شناختم. (صفحه1819) در مواجهه حضور بین دو متهم موصوف نزد پلیس آگاهی اظهارات متهمان حکایت از برنامه ریزی آنان منجر به قتل مقتول توسط الف.د. را دارد. و انگیزه و علت قتل نیز ظاهرا مطالبی بوده که آن مرحوم در رابطه با عمل لواط انجام شده با الف. مطرح می کرده است. (صفحه20) متهمان در دادسرا نیز اقاریر خود را تکرار کرده اند.(صفحه22الی 37). به حکایت صفحه 42 پرونده در تاریخ 1385/07/21 جسد مجهول الهویه در کوه های اطراف کارخانه آسفالت کشف شده که به علت تابش خورشید و حیوانات وحشی قابل شناسایی نبوده است(صفحه42) پزشکی قانونی نیز قابل شناسایی به علت فساد نعشی ندانسته است.(صفحه 45) پس از اعلام مفقودی متوفی نام­برده توسط برادرش بنام م.ح. در تاریخ 1385/12/21 مورد شناسایی قرار می گیرد. (صفحه49) متهمان در حضور بازپرس شعبه اول دادسرای عمومی و انقلاب و معاونت آگاهی آن شهر در محل وقوع جنایت صحنه قتل را بازسازی کرده اند. (صفحه 61 الی 64) پس از صدور قرار مجرمیت (صفحه 93الی 96) اخذ اظهارنظر تکمیلی پزشکی قانونی مبنی بر این­که با توجه به فساد شدید در جسد و استحاله بافت نرم و وجود جراحت ها در خلف و قدام قفسه صدری محتمل ترین تشخیص علت مرگ آسیب احشاء داخلی قفسه صدری ناشی از اصابت جسم برنده نامشخص به قفسه صدری می باشد. (صفحه103) و تنظیم کیفرخواست(صفحه105) پرونده به دادگاه کیفری ارسال می شود. شعبه اول دادگاه کیفری استان تشکیل جلسه در وقت فوق العاده می دهد. اولیای دم به نام های س.ح. و م.ک. تقاضای قصاص نفس متهم مرتکب به قتل را مجددا درخواست می نمایند. متهم ردیف اول دربیان شرح ماوقع مطالب قبلی دایر بر مباشرت قتل متوفی با تبانی با متهم ردیف دوم را به طور صریح اقرار کرده و اما متهم ردیف دوم اظهار داشته که هماهنگی و برنامه ریزی برای قتل با متهم ردیف اول را نداشته است. (صفحه 131الی138) پس از ختم دادرسی دادگاه به موجب دادنامه صادره با استناد به اقاریر صریح و مقرون به واقع متهم الف.د. به ارتکاب قتل مقتوله و نظریه پزشکی قانونی و درخواست قصاص توسط اولیای دم مرحوم الف.ح. حکم بر قصاص نفس مشارالیه در ملا­ عام به جهت تامین اهداف ارعابی مجازات ها و با توجه به وضعیت خاص امنیتی شهرستان.. . صادر و در مورد متهم ردیف دوم از بابت اتهام معاونت در قتل به لحاظ اینکه صلاحیت دادگاه کیفری صرفا محصور و محدود به موارد مصرح قانونی می باشد قرار عدم صلاحیت به شایستگی محاکم عمومی و جزایی صادر می نماید(صفحه142143144). برابر مندرجات صفحه 181 پرونده در تاریخ 1388/11/11 اولیای دم مقتول شامل پدر و مادر مقتول در اجرای احکام حضور یافته و پدر مقتول بنام س.ح. تقاضای اجرای قصاص و مادر مقتول بنام م.ک. تقاضای دیه نموده است. در تاریخ 1391/08/10 خانم بانو ک. رضایت و گذشت قطعی خود را به موجب سند رسمی اعلام کرده است(صفحه183) گواهی حصر وراث در صفحه 184 پرونده منعکس شده است. به تاریخ 1391/08/21 پدر مقتول فیش پرداخت به حساب سپرده دادگستری را که به میزان سهم الدیه مادر مقتول است ارایه داده و پرونده مهیا برای اجرای قصاص گردیده است. پرونده جهت استیذان قصاص نفس به دفتر معاونت قضایی قوه قضاییه ارسال گردیده است(199200) در نامه ارسال شده از سوی معاونت قضایی قوه قضاییه خطاب به رییس کل دادگستری استان متذکر گردیده که علی رغم اعلام قطعی شدن حکم صادره ملاحظه می شود که متهم و وکیل ایشان به شرح صفحات 151و152 پرونده به دفتر دادگاه کیفری استان(مراجعه) و اعتراض خود را تقدیم داشته اند لذا پرونده به دادگستری استان اعاده گردیده است.(صفحه201) دادرس دادگاه کیفری استان به شرح صفحه 208 پرونده با استناد به صفحه 147 پرونده که متهم در تاریخ 1387/08/23 اعلام داشته اعتراض دارم (این تاریخ زمان ابلاغ دادنامه به متهم است) و در تاریخ 1387/09/03 به شرح صفحه 151 پرونده نیز لایحه اعتراضیه خود را تقدیم کرده دستور ارسال پرونده به دیوان عالی کشور را صادر و پرونده سپس به این شعبه ارجاع گردیده است.

رای شعبه دیوان عالی کشور
در خصوص تجدیدنظرخواهی آقای الف.د. نسبت به دادنامه شماره44-87-31/06/87 صادره از شعبه اول دادگاه کیفری استان نظر به محتویات پرونده و اقاریر صریح متهمان در کلیه مراحل تحقیق و دادرسی و نظریه پزشکی قانونی و صورت مجلس بازسازی صحنه وقوع جنایت و عدم دفاع موثر متهم الف.د. و وکیل تسخیری ایشان و تقاضای اجرای قصاص از سوی پدر مقتول با پرداخت سهم­ الدیه مادر مقتول که حسب گواهی حصر وراثت نام­بردگان تنها وراث مقتول هستند و رای صادره در این خصوص وفق موازین قانونی و شرعی صادرشده و با رد تجدیدنظرخواهی و مستندا به بند الف ماده 265 قانون آیین دادرسی در امور کیفری پرونده در این قسمت تایید و ابرام می گردد. اما در خصوص صدور قرار عدم صلاحیت نسبت به رسیدگی به اتهام معاونت در جرم متهم الف.الف. با توجه به حاکمیت ماده 56 قانون آیین دادرسی در امورکیفری که مقرر داشته شرکا و معاونین جرم در دادگاهی محاکمه می شوند که صلاحیت رسیدگی به اتهام مجرم اصلی را دارد. لذا در این خصوص رای صادره نقض و جهت رسیدگی مجدد به شعبه هم عرض ارجاع می گردد.
شعبه 24 دیوان عالی کشور - رییس و مستشار
علی شوشتری - هادی احتشامی

قاضی:
علی شوشتری , هادی احتشامی

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM