رای قضایی شماره 9309970229900021

رای قضایی شماره 9309970229900021

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9309970229900021


شماره دادنامه قطعی:
9309970229900021

تاریخ دادنامه قطعی:
1393/03/07

گروه رای:
کیفری

نوع مرجع:
دادگاه تجدیدنظر استان

عنوان رای:
وصف حضوری یا غیابی بودن رای

پیام رای:
رای برائت وصف حضوری یا غیابی ندارد.

رای دادگاه بدوی
در خصوص اتهام آقای ع.ج. فرزند الف. فعلا متواری دایر بر صدور یک فقره چک به شماره.. . عهده بانک ملی ایران به مبلغ ششصد و بیست میلیون ریال از حساب جاری.. . توجها به جامع اوراق و محتویات پرونده نظر به این که عرف متعارف بانکی این است اگر کسی به شبکه بانکی بدهی داشته باشد چک دریافت نمی نماید بلکه نقدا درصدد دریافت مطالبات خود می باشد فلذا با اوصاف فوق به دادگاه ثابت می گردد که چک موصوف در قبال تضمین بانکی بوده است. بنابراین دادگاه با استناد بند (ک) ماده 13 قانون صدور چک مصوب 1355 با اصلاحات و الحاقات 1382 به لحاظ جرم نبودن عمل ارتکابی و زوال وصف کیفری این گونه چک ها متهم موصوف را از اتهام انتسابی تبریه می نماید. رای صادره حضوری ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در محاکم محترم تجدیدنظر استان تهران می باشد.
رییس شعبه 1150 دادگاه عمومی جزایی تهران ـ کریمی

رای دادگاه تجدیدنظر استان
در مورد تجدیدنظرخواهی موسسه قرض الحسنه م. با نمایندگی قضایی آقای ر.ط. نسبت به دادنامه شماره 9309970214300055 مورخ 26-1-1393 صادره از شعبه 1150 دادگاه عمومی جزایی تهران که طی آن متهم تجدیدنظرخوانده آقای ع.ج. فرزند الف. از اتهام منتسب یعنی صدور یک فقره چک بلامحل به شماره.. . مورخ 5-7-92 به مبلغ ششصد و بیست میلیون ریال عهده حساب جاری شماره.. . بانک ملی ایران به لحاظ احراز تضمینی بودن چک متنازع علیه و به استناد بند ک ماده 13 قانون صدور چک برایت حاصل نموده است از عطف توجه به اوراق متشکله پرونده با قطع نظر از این که در ماده 13 قانون استنادی بند ((ک)) وجود نداشته و با صرف نظر از این که حکم برایت هیچ موقع متصف به وصف ((حضوری)) و یا ((غیابی)) نخواهد گردید نظر به این که دادگاه بدوی در رای تجدیدنظرخواسته این استدلال را که چون: ((... عرف متعارف بانکی این است اگر کسی به شبکه بانکی بدهی داشته باشد چک دریافت نمی نماید بلکه نقدا در صدد دریافت مطالبات خود می باشد.. .)) مستند حکم خود در احراز تضمینی بودن چک موضوع پرونده و مآلا غیر کیفری بودن آن قرار داده است صرف نظر از این که چنین عرف و رویه ای در جامعه مسلم و ثابت شده نبوده اساسا اتصاف عمل یا رویکردی به عرف و عادت و سپس صدور حکم کلی در آن باب بر مدار قانون نبوده چه آن که قانون گذار محاکم را مکلف نموده تا در مورد هر دعوا به طور خاص تعیین تکلیف نمایند و آن ها را از صدور حکم عام و کلی بر حذر داشته شده است (ماده 4 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی) اصولا چون در مانحن فیه دلیل و مدرکی که مدلل نماید چک مختلف فیه بابت تضمین باز پرداخت بدهی صادر گردیده ملاحظه نمی گردد و در متن چک نیز به چنین امری تصریح نشده است و نظر به این که متهم تجدیدنظرخوانده در هیچ کدام از مراحل دادرسی اعم از دادسرا و دادگاه حاضر نشده و پیرامون اتهام انتسابی دفاعی به عمل نیاورده است بر این مبنا حکم تجدیدنظرخواسته که بر خلاف اصول و کیفیات منعکسه در پرونده امر صادر گردیده قابلیت تایید و استواری را نداشته و دادگاه ضمن فسخ دادنامه مورد نظر متهم صدرالمشار را به استناد ماده 3 قانون صدور چک و بند ج ماده 7 همان قانون به کیفر دو سال حبس و ممنوعیت از داشتن دسته چک به همان مدت محکوم می نماید. رای صادره توجها به ماده 260 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری ظرف 20 روز پس از ابلاغ واقعی به متهم قابل واخواهی و رسیدگی در این دادگاه است.
رییس شعبه 86 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مامور در شعبه 70 ـ مستشار دادگاه
بیک وردی ـ ظاهری

قاضی:
محمد علی بیک وردی , ظاهری , کریمی

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 4 - دادگاهها مکلفند در مورد هر دعوا به طور خاص تعیین تکلیف نمایند و نباید به صورت عام و کلی حکم صادر کنند.

مشاهده ماده 4 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM