رای قضایی شماره 9309970224100041

رای قضایی شماره 9309970224100041

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9309970224100041


شماره دادنامه قطعی:
9309970224100041

تاریخ دادنامه قطعی:
1393/01/25

گروه رای:
کیفری

نوع مرجع:
دادگاه تجدیدنظر استان

عنوان رای:
مسئولیت شرکای جرم در رد مال

پیام رای:
مسئولیت شرکای جرم کلاهبراری در رد مال تضامنی است.

رای دادگاه بدوی
در خصوص اتهام آقایان 1- خ.ح. فرزند غ. مقید به قرار وثیقه 2- ح.ع. معروف به م. 3- ج.ش. هر دو متواری بدون قرار تامین دایر بر مشارکت در کلاهبرداری به میزان یکصد میلیون ریال و مشارکت در خیانت در امانت شناسنامه و کارت ملی و عابر بانک با توجه به شکایت شکات و نظر به تحقیقات انجام شده و قرار مجرمیت و کیفرخواست صادره از شعبه 6 بازپرسی دادسرای ناحیه 11 تهران و ملاحظه اظهارات شکات حاضر و متهم حاضر ردیف اول در جلسه دادگاه و نظر به دفاعیات خانم خ.م. از متهم ردیف اول و به جهت این که متهمین به وعده اخذ وام خودرو و بدون ضامن به مبالغ اعلام شده از هر یک به مبالغ از هر یک به مبلغ 2 میلیون تومان به نحوی که حساب شکات را خالی کرده اند و با در نظر گرفتن اخذ مدارک شکات شناسنامه کارت ملی و عابر بانک و خیانت در آن خصوص نسبت به اقدامات انجام شده دادگاه دفاعیات متهم ردیف اول و وکیل وی را موجه ندانسته و به جهت مشارکت متهمین در ارتکاب بزه های معنونه اتهام های انتسابی را موجه دانسته و به استناد ماده 1 قانون تشدید مجازات مرتکبن اختلاس و ارتشاء و کلاهبرداری و ماده 676 قانون مجازات اسلامی 1375 و اعمال ماده 16 قانون مجازات اسلامی هر یک از متهمین موصوف را به یک سال حبس و در مورد مشارکت در کلاهبرداری و جزای نقدی در حق دولت به مبلغ یکصد میلیون ریال جزای نقدی در حق دولت و رد مال کلاهبرداری به هر یک از شکات هر یک به مبلغ 2 میلیون تومان ماخوذه از حسابشان و هم چنین 6 ماه حبس در مورد خیانت در امانت نسبت به مدارک ماخوذه از آن ها و عابر بانک و مسدود کردن عابر بانک های شکات از طریق اینترنت محکوم می نماید. رای صادره نسبت به متهمین دوم و سوم غیابی ظرف 10 روز قابل واخواهی و نسبت به متهم ردیف اول و شکات حضوری ظرف 20 روز قابل تجدیدنظر می باشد.
رییس شعبه 1015 دادگاه عمومی جزایی تهران ـ صدوقی

رای دادگاه تجدیدنظر استان
در این پرونده آقای الف.ف. وکیل محترم آقای خ.ح. به طرفیت شکات خانم ی. و آقای و.الف. و خانم م.ز. و آقای الف.م. و م.د. از دادنامه 5033-4/4/92 شعبه 1015 دادگاه عمومی جزایی تهران در مهلت مقرر قانونی تجدیدنظرخواهی نموده است که به موجب دادنامه فوق الذکر تجدیدنظرخواه از جهت جرم مشارکت در کلاهبرداری و جرم خیانت در امانت به مجازات های مقرره در این دادنامه و رد مال مورد کلاهبرداری حسب مواد استنادی قانونی محکوم گردیده است. حال با توجه به شکواییه شکات فوق الذکر و اظهارات آنان و اظهارات تجدیدنظرخواه و مدارک ابرازی موجود در پرونده حکایت از این دارد که آقای خ.ح. محکوم حضوری با مشارکت آقای ج.ش. و ح.م. محکومین غیابی با دادن آگهی در روزنامه مبنی بر پرداخت وام خودرو و تنظیم قرارداد و دریافت از هر یک از افراد فوق الذکر به مبلغ دو میلیون تومان از طریق افتتاح حساب بانک ملی شعبه 805 توسط هر یک از افراد فوق الذکر و تسلیم کارت عابر بانک این حساب با کارت ملی و شناسنامه به آنان و خارج کردن پول ها از حساب ها توسط افراد فوق الذکر مشارکت در کلاهبرداری از این افراد نمودند و البته عابر بانک و کارت ملی و شناسنامه و.الف. و خانم ف.ی. به آنان عودت داده شده لکن کارت ملی و شناسنامه خواهر ف.ی. تسلیم آقای ح. گردید تحویل نشده است و هم چنین از این طریق از خانم م.ز. دو میلیون تومان کلاهبرداری نمودند و کارت او را پس از واریز پول به حساب تحویلش دادند. با این ترتیب جرم مشارکت آقای خ.ح. با ح.ع. معروف به ح. و ج.ش. در کلاهبرداری از خانم ف.ی. و آقای و.الف. و خانم م.ز. و آقای الف.م. و م.د. و بردن مال از هر یک از آنان به میزان دو میلیون تومان محرز می باشد و با استناد به ماده یک قانون تشدید مجازات مرتکبین کلاهبرداری و ارتشاء و اختلاس و با رعایت ماده 42 قانون مجازات اسلامی و ماده 47 آن با تعیین مجازات از جهت حبس و جزای نقدی برای آقای خ.ح. به میزان دو میلیون تومان و رد مال هر یک از شکات به صورت تضامنی توسط آقای خ.ح. با اختیار حاصل از تبصره 4 ماده 22 قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب ایرادی وارد نمی باشد اما جرم مشارکت در خیانت در امانت نسبت به مدارک اخذ شده از شکات با توجه به این که تمام مدارک به شکات فوق الذکر برگردانده شده و با توجه به این که از مقدمات جرم کلاهبرداری قرار گرفته است با این ترتیب جرم خیانت در امانت توسط شکات احراز نمی گردد و طبق بند یک از قسمت ب از ماده 257 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری رای نقض و طبق ماده 177 قانون مذکور تبریه می گردد. و اما رای صادره راجع به کلاهبرداری طبق بند الف از ماده 257 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری رای تایید می گردد و رای قطعی است.
رییس شعبه 41 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
قنبری ـ قاسمی

قاضی:
صدوقی , عبدالعلی قنبری , قاسمی

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 676 ـ در زوال و نقصان حافظه و نیز اختلال روانی در صورتی که به حد جنون نرسد ارش ثابت است.

مشاهده ماده 676 قانون مجازات اسلامی

ماده 16 ـ قصاص مجازات اصلی جنایات عمدی بر نفس اعضاء و منافع است که به شرح مندرج در کتاب سوم این قانون اعمال می شود.

مشاهده ماده 16 قانون مجازات اسلامی

ماده 42 ـ تعویق مراقبتی همراه با تدابیر زیر است: الف ـ حضور به موقع در زمان و مکان تعیین شده توسط مقام قضایی یا مددکار اجتماعی ناظر ب ـ ارائه اطلاعات و اسناد و مدارک تسهیل کننده نظارت بر اجرای تعهدات محکوم برای مددکار اجتماعی پ ـ اعلام هرگونه تغییر شغل اقامتگاه یا جابه جایی در مدت کمتر از پانزده روز و ارائه گزارشی از آن به مددکار اجتماعی ت ـ کسب اجازه از مقام قضایی به منظور مسافرت به خارج از کشور تبصره ـ تدابیر یاد شده می تواند از سوی دادگاه همراه با برخی تدابیر معاضدتی از قبیل معرفی مرتکب به نهادهای حمایتی باشد.

مشاهده ماده 42 قانون مجازات اسلامی

ماده 22 – (طبق ماده 570 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 در رابطه با امور کیفری نسخ شده است) رسیدگی دادگاه تجدیدنظر استان به درخواست تجدیدنظر از احکام قابل تجدیدنظر دادگاههای عمومی جزائی و انقلاب وفق مقررات قانونی آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری مصوب 28/6/1378 کمیسیون قضائی و حقوقی مجلس شورای اسلامی با حضور دادستان یا یکی از دادیاران یا معاونان وی به عمل می آید و در مورد آراء حقوقی وفق قانون آئین دادرسی مربوط خواهد بود. تبصره 1 – اگر در دادگاه تجدیدنظر متهم بی گناه شناخته شود حکم بدوی فسخ و متهم تبرئه می گردد هر چند که درخواست تجدیدنظر نکرده باشد و در این صورت اگر متهم در زندان باشد فورا آزاد می شود. تبصره 2 – هرگاه دادگاه تجدیدنظر پس از رسیدگی محکوم علیه را مستحق تخفیف مجازات بداند ضمن تایید حکم بدوی مستدلا می تواند مجازات او را تخفیف دهد هرچند که محکوم علیه تقاضای تجدیدنظر نکرده باشد. تبصره 3 – در امور کیفری موضوع مجازاتهای تعزیری یا بازدارنده مرجع تجدیدنظر نمی تواند مجازات مقرر در حکم بدوی را تشدید کند مگر اینکه دادستان یا شاکی خصوصی درخواست تجدیدنظر کرده باشد. تبصره 4 – اگر حکم تجدیدنظر خواسته از نظر محاسبه محکوم به یا خسارات یا تعیین مشخصات طرفهای دعوا یا تعیین نوع و میزان مجازات و تطبیق عمل با قانون متضمن اشتباهی باشد که به اساس حکم لطمه ای وارد نسازد مرجع تجدیدنظر با اصلاح حکم آن را تایید می نماید و تذکر لازم را به دادگاه بدوی خواهد داد.

مشاهده ماده 22 قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM