درصورتی که پدر فوت شود دعوی نفی نسب از خواهر و برادر به طرفیت یکی از برادران یا خواهران مسموع نیست چراکه دعوای طرح شده در واقع نفی ولد از غیراست.

در خصوص دعوی خواهان ها م.ع. ـ ب. ـ ب. ـ الف. همگی ب. فرزند ع. با وکالت آقای ب.ح. به طرفیت خواندگان ک.ب. با وکالت آقای ک.ق. و اداره کل ثبت احوال تهران به خواسته نفی نسب با عنایت به دادخواست تقدیمی و فتوکپی مصدق شناسنامه استشهادیه و گواهی گواهان وکیل خواهان اظهار نموده اند پس از درگذشت مرحوم ع.ب. خوانده ردیف اول با ارایه شناسنامه خود به موکلین مدعی وجود رابطه نسبی فی مابین خود و آن مرحوم شده است این در حالی است که موکلین برای اولین بار ادعای مذکور را شنیده اند و در زمان حیات آن مرحوم چنین ادعایی هیچ گاه مطرح نشده است و از سوی دیگر در شناسنامه متوفی صرفا نام موکلین درج شده و نام خوانده ردیف اول قید نشده است و تنها مستند انتساب خوانده ردیف اول به مرحوم ع.ب. شناسنامه صادره از سازمان ثبت احوال است لذا خاطرنشان می سازد شناسنامه صادره براساس سند ثبت موالید شماره 2036 صادرشده و نام اظهارکننده را مرحوم ع.ب. نوشته اند و یک اثرانگشت نیز در ذیل سند موالید پیوست دادخواست منتسب به مرحوم ع.ب. بوده و با توجه به اینکه احراز رابطه نسبت فرع به وجود رابطه زوجیت فی مابین مادرخوانده ردیف اول با مرحوم ع.ب. است و تاکنون هیچ دلیلی بر رابطه زوجیت آن ها اعم از سند رسمی یا عادی به نحو دایم یا موقت ارایه نشده است با توجه به اینکه در صدر سند ثبت به صراحت اشاره شده است با حضور خانم ز.غ. واقعه ولادت ثبت شده است و نام خانوادگی مادر طفل یعنی غ. به خوانده ردیف اول داده می شد که چنین نشده است وکیل خواندگان اظهار نموده موکلم فرزند از همسر اول مرحوم ع.ب. می باشد که ایشان فوت نموده و تنها دلیل ایشان سند ثبت موالید است که در 58 سال قبل توسط مامورین اداره ثبت احوال تنظیم شده که در سند اسم مرحوم ع. به عنوان پدر ایشان ثبت شده و پسرعموهای مرحوم بنام های م. و الف.س. و دخترعمویش خانم الف. از جزییات به دنیا آمدن و زایمان مادر ایشان باخبر بوده و می باشند و حاضر به شهادت در خصوص اثبات نسب و تعلق موکل ک.ب. به مرحوم ع.ب. از حیث نسب می باشند دادگاه با توجه به محتویات پرونده و اظهارات طرفین و ملاحظه شناسنامه خوانده و گواهی حصر وراثت صادره از سوی شعبه 607 مجتمع شماره 13 شورای حل اختلاف تهران به شماره دادنامه 91/607/ 615- 16/ 8/ 91 و استشهادیه اقوام پدری و مادری خوانده پسردایی ها و عمه خوانده و شهادت دختر و پسرعمه خوانده در دادگاه دعوی خواهان ها مستند به دلیلی که موجبات نقض دلایل خوانده باشد نیست لذا دعوی را وارد ندانسته مستندا به ماده 197 قانون مدنی حکم به رد دعوی خواهان ها صادر و اعلام می گردد رای صادره حضوری است و ظرف 20 روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی درمحاکم تجدیدنظر استان تهران می باشد.
رییس شعبه 236 دادگاه عمومی حقوقی تهران ـ جاویدی

در خصوص تجدیدنظرخواهی آقای ب.ح. به وکالت از آقای ب.ب. و خانم ب. و الف.ب. نسبت به دادنامه شماره 1551-18/9/92 صادره از شعبه 236 دادگاه خانواده تهران که به موجب آن دعوی تجدیدنظر خواهان ها به خواسته نفی نسب فرزندی تجدیدنظر خوانده ردیف اول به مرحوم ع.ب. محکوم به رد اعلام شده است با توجه به مندرجات پرونده و لایحه اعتراضی و توضیحات طرفین و مستندات رای و استدلال دادگاه و اینکه دعوی مطروحه در واقع نفی ولد از غیراست و چنین دعوایی اساسا قابلیت استماع ندارد دادنامه تجدیدنظر خواسته مطابق قانون و دلایل موجود در پرونده صادرشده و مخالفتی نیز با موازین شرعی ندارد با استناد به ماده 358 قانون آیین دادرسی مدنی ضمن رد تجدیدنظرخواهی دادنامه مذکور تایید می شود این رای قطعی است و ظرف بیست روز از تاریخ ابلاغ قابل فرجام خواهی در دیوان عالی کشور می باشد.
رییس شعبه 30 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
بیگدلی ـ پایدار پویا