رای قضایی شماره 9209970224001892

رای قضایی شماره 9209970224001892

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9209970224001892


شماره دادنامه قطعی:
9209970224001892

تاریخ دادنامه قطعی:
1392/11/16

گروه رای:
حقوقی

نوع مرجع:
دادگاه تجدیدنظر استان

عنوان رای:
دعوی فسخ نکاح به لحاظ جنون زوج

پیام رای:
طرح دعوی فسخ نکاح به لحاظ جنون ادواری زوج می بایست به طرفیت ولی یا قیم زوج مجنون طرح گردد.

رای دادگاه بدوی
در خصوص دادخواست خواهان خانم ز.س. فرزند ق. با وکالت آقای ق.ش. به طرفیت خوانده آقای ح.ن. فرزند الف. با وکالت آقای ح.ح. به خواسته صدور حکم مبنی بر فسخ نکاح به لحاظ جنون ادواری و خسارت دادرسی و حق الوکاله وکیل اختصارا بدین توضیح که وکیل خواهان در دادخواست تقدیمی اظهار می دارد: خواهان و خوانده موجب عقدنامه در مورخ 13/6/88 به عقد دایم یکدیگر درآمده اند متاسفانه با توجه به داشتن سابقه بیماری هنگام ازدواج موضوع را از موکل پوشیده داشته.. . حسب اظهارات موکل ادامه زندگی مشترک با خوانده غیرممکن است درخواست صدور حکم فسخ نکاح را خواستارم وکیل خوانده حضور دارد اظهار می دارد: اظهارات خواهان دال بر اینکه موکل جنون داشته قبول ندایم زوجه به مدت سه (3) سال با موکل زندگی مشترک داشته.. . . دادگاه پس از بررسی مجموع اوراق و محتویات پرونده باملاحظه دادنامه محجوریت خوانده صادره تحت شماره 79000438 - 12/5/92 صادره از سوی شعبه 49 دادگاه حقوقی تهران و گواهی پزشکی قانونی به شماره 4600/31/1-23/4/92 که اشعار گردیده است نامبرده (خوانده) سوابقی از ابتلا به اختلاف روانی از نو جنون ادواری واجد علایم خلقی دارد که در موقع عود و شدت قادر به اداره امور خود نمی باشد تاریخ شروع این وضعیت بر اساس پرونده های بستری موجود حداقل از سال 86 است.. . علی ایحال با توجه به اسناد و مدارک ابرازی و استماع اظهارات طرفین دعوی و وکلای ایشان دادگاه دعوی خواهان را محمول بر صحت و ثابت تشخیص داده و مستندا به مواد 1120- 1121- 1125- 1131 - 1132 قانون مدنی حکم بر فسخ و انحلال نکاح بین خواهان و خوانده صادر و اعلام می گردد رای صادره حضوری ظرف 20 روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در دادگاه محترم تجدیدنظر استان تهران می باشد.
رییس شعبه 237 دادگاه عمومی خانواده تهران ـ نور الهی

رای دادگاه تجدیدنظر استان
در خصوص دادخواست تجدیدنظرخواهی آقای ح.ن. به طرفیت خانم ز.س. نسبت به دادنامه شماره 1937 مورخ 04/09/1392 در پرونده کلاسه 00464 صادره از شعبه 237 دادگاه عمومی حقوقی تهران که به موجب آن حکم بر فسخ و اعلان نکاح صادر گردید نظر به اینکه تجدیدنظر خوانده مدعی گردیده تجدیدنظرخواه جنون ادواری دارد لذا طرح دعوی علیه مجنون فاقد وجاهت قانونی است برابر نص صریح مواد 1207 و 1214 قانون مدنی مجانین در امور خود حق تصرف ندارند مگر با اجازه ولی و قیم لکن طرح دعوی علیه مجنون صحیح نبوده لذا ایراد و تجدیدنظرخواهی را وارد داشته به لحاظ اینکه دعوی علیه مجنون بایستی به طرفیت ولی یا قیم طرح شود لذا ضمن نقض دادنامه فوق الذکر مستندا به ماده 358 قانون مدنی و ماده 84 بند چهار قانون آیین دادرسی مدنی قرار رد دعوی به لحاظ عدم اهمیت خوانده برای طرح دعوی صادر و اعلام می نماید و رای صادره قطعی است.
رییس شعبه 40 دادگاه تجدیدنظر استان تهران مستشار دادگاه
خالقی ـ نجفی سواد روباری

قاضی:
محمد حسین نوراللهی , محمد خالقی , نجفی سوادرودباری

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 1120 - عقد نکاح به فسخ یا به طلاق یا به بذل مدت در عقد انقطاع منحل می شود.

مشاهده ماده 1120 قانون مدنی

ماده 1121 - جنون هر یک از زوجین به شرط استقرار اعم از این که مستمر یا ادواری باشد برای طرف مقابل موجب حق فسخ است.

مشاهده ماده 1121 قانون مدنی

ماده 1125 - جنون و عنن در مرد هر گاه بعد از عقد هم حادث شود موجب حق فسخ برای زن خواهد بود.

مشاهده ماده 1125 قانون مدنی

ماده 1131 - خیار فسخ فوری است و اگر طرفی که حق فسخ دارد بعد از اطلاع به علت فسخ نکاح را فسخ نکند خیار او ساقط می شود به شرط این که علم به حق فسخ و فوریت آن داشته باشد. تشخیص مدتی که برای امکان استفاده از خیار لازم بوده به نظر عرف و عادت است.

مشاهده ماده 1131 قانون مدنی

ماده 1132 - در فسخ نکاح رعایت ترتیباتی که برای طلاق مقرر است شرط نیست.

مشاهده ماده 1132 قانون مدنی

ماده 1207 - اشخاص ذیل محجور و از تصرف در اموال و حقوق مالی خود ممنوع هستند: 1 - صغار؛ 2 - اشخاص غیررشید؛ 3 - مجانین.

مشاهده ماده 1207 قانون مدنی

ماده 1214 - معاملات و تصرفات غیر رشید در اموال خود نافذ نیست مگر با اجازه ی ولی یا قیم او اعم از این که این اجازه قبلا داده شده باشد یا بعد از انجام عمل. مع ذلک تملکات بلاعوض از هر قبیل که باشد بدون اجازه هم نافذ است.

مشاهده ماده 1214 قانون مدنی

ماده 358 - نظر به دو ماده ی فوق در بیع باغ اشجار و در بیع خانه ممر و مجری و هر چه ملصق به بنا باشد به طوری که نتوان آن را بدون خرابی نقل نمود متعلق به مشتری می شود و بر عکس زراعت در بیع زمین و میوه در بیع درخت و حمل در بیع حیوان متعلق به مشتری نمی شود مگر این که تصریح شده باشد یا بر حسب عرف از توابع شمرده شود. در هر حال طرفین عقد می توانند به عکس ترتیب فوق تراضی کنند.

مشاهده ماده 358 قانون مدنی

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM