در خصوص اتهام متهم ق.س. فرزند م. متولد 1331 اهل ورامین ساکن پاکدشت دایر بر تهمت و
افترا نسبت به شاکی ق.س. فرزند الف. موضوع اتهام مندرج در متن کیفرخواست صادره از دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان پاکدشت دادگاه با توجه به محتویات و مندرجات پرونده نظر به این که شاکی دلایل و مدارک متقن در توجه اتهام و انطباق فعل متهم با ارکان و شرایط تحقق بزه و احراز سوء نیت نامبرده به دادگاه اقامه و ابراز ننموده است و متهم نیز مصرانه و شدیدا در تمام مراحل تحقیقات مقدماتی در دادسرا و در مرحله دادرسی در محضر دادگاه منکر اتهام انتسابی می باشد و دفاعیات موجه متهم مبنی بر اختلاف ملکی با شاکی در خصوص رفع انسداد معبر و طرح دعاوی متعدد جهت احقاق حق علیه همدیگر در محاکم قضایی که تصویر اسناد و مدارک ابرازی طرفین پرونده مندرج در صفحات 134 لغایت 139 و 141 لغایت 153 و 163 پرونده موید این امر است و با توجه به این که مراجع قضایی مرجع تظلم خواهی است و جرم
افترا نیز مثل سایر جرایم عمدی از جمله عناصر متشکله آن سوء نیت یا عنصر معنوی جرم است فلذا با عنایت به این که شرط قانونی تحقق بزه حصول قطع و یقین به موضوع و انتساب آن به مرتکب است و در پرونده حاضر دلایل و مدارک متقن در خصوص طرح شکایت متهم از شاکی که با سوء نیت و با صحنه سازی به منظور هتک حرمت و حیثیت شاکی نسبت خلاف واقع که طبق قانون جرم است به مشارالیه نسبت دهد تحصیل نشده و منعکس نیست و چنانچه شاکی در مقام احقاق حق نتواند بزه استنادی را به اثبات برساند به عنوان مفتری قابل تعقیب و مجازات نیست و با تفسیر مضیق قوانین جزایی به نفع متهم و عدم اقناع وجدان با کیفیت مطروحه در توجه اتهام نسبت به نامبرده و با تمسک به اصل فقهی اصاله البرایه بزهکاری مشارالیه از نظر دادگاه محرز و مسلم نیست. علی هذا دادگاه با توجه به مراتب مارالذکر مستند بند الف ماده 177 از قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری و اصل 37 از قانون اساسی حکم برایت متهم را نسبت به اتهام انتسابی صادر و اعلام می نماید. رای صادره حضوری محسوب و ظرف مهلت بیست روز پس از ابلاغ قابل اعتراض در محاکم محترم تجدیدنظر استان تهران است.
رییس شعبه 101 دادگاه عمومی جزایی شهرستان پاکدشت
ترابی گلسفید