رای قضایی شماره 9109970906801477

رای قضایی شماره 9109970906801477

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9109970906801477


شماره دادنامه قطعی:
9109970906801477

تاریخ دادنامه قطعی:
1391/10/06

گروه رای:
حقوقی

نوع مرجع:
شعبه دیوان عالی کشور

عنوان رای:
دلالت ظاهر روابط بر وجود رابطه زوجیت

پیام رای:
در صورتی که مرد و زنی در مرئی و منظر عموم با عنوان زن و شوهر خود را معرفی نمایند با در نظر گرفتن اینکه هر دو مسلمان و عمل مسلم محمول بر صحت است حکم به اثبات رابطه زوجیت فی مابین صادر می گردد.

رای خلاصه جریان پرونده
خانم ث.ف. به طرفیت آقای ع.ن. در تاریخ 3/3/89 دادخواستی به خواسته اثبات اصل نکاح در دادگاه عمومی شهرستان ن. مطرح نموده است و دلایل اثباتی دعوی را شهود عینی مرد و زن و عکس و فیلم های موجود و در صورت لزوم پرینت تلفن خانواده آقای ع.م. و خانواده م.خ. (خ.ک.) آقای م. و ح.ی. و آقای م.م. و آقای ع.ع. و گ.ت. و ح.الف. و ز.الف. اعلام شده است. در متن دادخواست خواهان گفته است طبق وعده و وعید و باغ سبز نشان دادن و اظهاراتی که خوانده داشته و اینکه اگر خانواده او مطلع شوند با ازدواج مخالفت می کنند خوانده وی را به شهرستان ل. برده و با آشنایی یکی از دوستان وی به نام آقای ع. در ل. یک نفر روحانی بنام حاج آقا ر. آنان را به عقد رسمی دایمی در آورد و طبق گفته اظهارات آقای نظر که اگر در شهرستان ن. داراب عقد نماییم همه ما را می شناسند و به پدر و مادرم می گویند و پدرم به من از مال و اموالش چیزی نمی دهد و کلیه اسناد و مدارک مالکیتم نزد پدر است و صورت بلند بالایی به عاقد اعلام نموده شامل چند مهر سنگبری منزل مسکونی و 1387 سکه بهار آزادی صد میلیون وجه نقد و خودش گفت بعدا در اداره ثبت به نام من می کند بعد از یک سال آمد و رفت و رفتن به مسافرت و ماندن منزل اقوام و دوستان و حدود 9 ماه رفت و آمد به منزل پدرم یک مرتبه شنیدیم نامبرده با دیگری عقد و عروسی نموده است در صورتی که یک بار هم در محضر ش. از دست ما فرار نمود و کلک زد با توجه به اینکه دختر معصوم بی پناه از خانواده فرهنگی هستم که پدرم در راه اسلام شهید شده است و آبرویم با رفتار شخص لاابالی و بی تعهد به باد رفته است و حتی خانواده ام اکثرا از من قهر نموده اند صدور حکم بر اثبات عقد و ثبت نکاحیه را برابر قانون درخواست می نمایم. دادگاه وقت جهت رسیدگی تعیین نموده است در جلسه دادرسی مورخ 12/3/89 خوانده حاضر و ادعای خواهان را تکذیب نموده و گفته است من هیچ گونه عقدی با وی منعقد نکرده ام اصلا دروغ می گوید ما هیچ فیلم و عکس با همدیگر نداریم اما فیلم در جمع خانوادگی با هم داریم رد دعوی خواهان را خواستار شده است دادگاه دستور تعیین وقت جهت رسیدگی تعیین نموده است و مقرر نموده است خواهان شهود خود را در جلسه حاضر نماید در جلسه دادرسی مورخ 22/3/89 وکیل خواهان نیز اعلام وکالت نموده خواهان گفته است آقایان م.م. ح.م. و الف.ی. ی.ع. و خانم ف.ک. و م.الف. حضور دارند استماع شهادت آنان را تقاضا دارم دادگاه از شهود در اوراق 28 الی 38 پرونده از شهود تعرفه شده پس از تفهیم موضوع گواهی و ایتان سوگند که جز حقیقت چیزی نگویند تحقیق به عمل آورده است که چند نفرشان از اقرار آقای ن. بر این امر که با خانم ف. عقد زوجیت برقرار نموده و نزد آنان این امر را وی و خانم ف. مورد تایید قرار داده اند بیان اطلاع و شهادت نموده اند متعاقبا دادگاه در جلسه مورخ 28/4/89 نیز از شهود تعرفه شده باقیمانده در اوراق 53 الی 59 تحقیق به عمل آورده وکیل خوانده پس از استماع شهادت شهود در جلسه مورخ 11/5/89 گفته است با توجه به اظهارات شهود در جلسات مختلف محرز می باشد که روابط موکل با خواهان صرفا در حد رابطه نامشروع می باشد و هیچ گونه اظهاری که موید وقوع عقد نکاح بین موکل و خواهان باشد ارایه نشده چون دلیلی بر انجام تشریفات عقد نکاح نیست صدور رای شایسته را خواستار شده است دادگاه با اعلام ختم دادرسی به شرح دادنامه 89/515 با مقدمه ای که از موضوع خواسته و دلایل خواهان و اظهارات هر یک از شهود تعرفه شده در جلسات دادرسی منعکس نموده است از جمله مطالبی که دو تن از شهود در مورد هم بستر شدن آنها شهادت داده اند رابطه زوجیت فی مابین را محرز دانسته و با توجه به وجود رابطه ای که فی مابین محرز گردیده است و اصل بر صحت و برایت و ظاهر است و ادعای نامشروع بودن این رابطه نیاز به دلیل اثباتی دارد که ارایه نشده و اینکه اصل بر دایمی بودن عقد زوجیت است مستندا به مواد 1321 و 1324 قانون مدنی وقوع عقد نکاح بین خواهان و خوانده را محرز دانسته و حکم بر اثبات آن صادر نموده است از این رای آقای م.الف. وکیل آقای ع.ن. تجدیدنظرخواهی نموده است دادگاه تجدیدنظر (شعبه 16) استان فارس از تجدیدنظر خوانده خواسته است دلیل تنفیذ عقد را توسط پدرش ارایه دهد که در جلسه دادرسی فوق العاده مورخ 1/2/90 پدر او در دادگاه حاضر و تنفیذ نکاح دخترش با آقای ع.ن. در زمان اطلاع از عقد زوجیت تاکید نموده است (برگ 100 پرونده) دادگاه پس از اخذ توضیحات بیشتر از طرفین و وصول لوایحی از آنان و وکلای شان در جهت توجیه مطالب معنونه و اینکه تجدیدنظرخواهی آقای ع.ن. با وکالت آقای م.الف. را نسبت به رای بدوی وارد ندانسته زیرا پس از اعلام آمادگی تجدیدنظرخواه به استماع سوگند تجدیدنظرخوانده بر صدق ازدواج دایمی در جلسه رسیدگی که به همین منظور ترتیب یافته مشارالیه از درخواست استماع سوگند زن انصراف داد (برگ 130 پرونده) بنابراین هر چند مهریه بین آنان مورد دعوی و اختلاف نیست و مجهول هم که باشد هیات دادگاه با رد دادخواست تجدیدنظر حکم تجدیدنظر خواسته را مستندا به ماده 358 قانون آیین دادرسی مدنی تایید نموده اکنون از این رای که در تاریخ 12/5/91 به آقای ع.ن. و در تاریخ 1/3/91 به وکیلش ابلاغ شده است وی و هم چنین وکیل او قبل از ابلاغ رای فرجام خواهی نموده اند که دادخواست تقدیمی با لایحه وکیل هنگام شور قرایت می شود.

رای شعبه دیوان عالی کشور
با توجه به ارتباط فرجام خواه و فرجام خوانده از ابتدای آشنایی آنان با هم که در مریی و منظر عموم با عنوان زن و شوهر خود را معرفی می نموده اند و اغلب آشنایان آنان خاصه شهودی که در جلسات دادرسی اقامه شده اند بر اقرار صریح آقای ع.ن. بر این امر که بین آنان رابطه زوجیت برقرار شده است بیان شهادت و اطلاع نموده اند با در نظر گرفتن اینکه زوجین هر دو مسلمان و عمل مسلم محمول بر صحت است و تصور اینکه بدون توجه به موازین شرعی آنان در جامعه و نزد آشنایان بدون وجود رابطه زوجیت با هم ظاهر شوند منتفی است بر رای دادگاه که با محرز دانستن رابطه زوجیت فی مابین حکم بر اثبات آن داده است و رای منطبق با دلایل و قراین موجود در پرونده و اوضاع و احوال مسلم روابط فی مابین و حاکم بر قضیه بلا اشکال بوده موجبی جهت نقض آن نخواهد بود از حیث رعایت اصول و قواعد دادرسی بلا اشکال است مستندا به ماده 370 قانون آیین دادرسی مدنی ابرام می گردد
رییس شعبه 8 دیوان عالی کشور-مستشار - عضو معاون
عباسیان - ناصح -کریم پور نطنزی

قاضی:
حسن عباسیان , عبدالعلی ناصح , کریمپور نطنزی

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 1321 - اماره عبارت از اوضاع و احوالی است که به حکم قانون یا در نظر قاضی دلیل بر امری شناخته می شود.

مشاهده ماده 1321 قانون مدنی

ماده 1324 - اماراتی که به نظر قاضی واگذار شده عبارت است از اوضاع و احوالی در خصوص مورد و در صورتی قابل استناد است که دعوا به شهادت شهود قابل اثبات باشد یا ادله ی دیگر را تکمیل کند.

مشاهده ماده 1324 قانون مدنی

ماده 358 - چنانچه دادگاه تجدیدنظر ادعای تجدیدنظرخواه را موجه تشخیص دهد رای دادگاه بدوی را نقض و رای مقتضی صادر می نماید. در غیر این صورت با رد درخواست و تایید رای پرونده را به دادگاه بدوی اعاده خواهد کرد.

مشاهده ماده 358 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 370 - شعبه رسیدگی کننده پس از رسیدگی با نظر اکثریت اعضاء در ابرام یا نقض رای فرجام خواسته اتخاذ تصمیم می نماید. چنانچه رای مطابق قانون و دلایل موجود در پرونده باشد ضمن ابرام آن پرونده را به دادگاه صادر کننده اعاده می نماید و الا طبق مقررات آتی اقدام خواهد شد.

مشاهده ماده 370 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM