رای قضایی شماره 9309970223301571

رای قضایی شماره 9309970223301571

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9309970223301571


شماره دادنامه قطعی:
9309970223301571

تاریخ دادنامه قطعی:
1393/11/20

گروه رای:
حقوقی

نوع مرجع:
دادگاه تجدیدنظر استان

عنوان رای:
نحوه کارشناسی در دعوی وصول قیمت ملک تملک شده توسط شهرداری

پیام رای:
چنانچه ملکی در اجرای قانونی بدون پرداخت قیمت تملک شود و مالک به منظور وصول قیمت ملک از طریق دادخواست به دادگاه مراجعه نماید دادگاه رسیدگی کننده تکلیفی به تبعیت از ماده 4 و تبصره 1 ماده واحده نحوه تقویم ابنیه املاک و اراضی مورد نیاز شهرداری ها مصوب 1370/8/28 ندارد و به منظور انتساب کارشناس از حیث تعداد (سه نفر کارشناس) به هر نحوی که صلاح و مقتضی بداند عمل خواهد نمود.

رای دادگاه بدوی
درخصوص دعوی آقای ی.ع. جانباز 30% به طرفیت شهرداری شهرستان شهریار به خواسته مطالبه قیمت مساحت 73/5 متر مربع از پلاک ثبتی... فرعی از... اصلی واقع در طرح تعریض خیابان شهرک... مقوم به 000 /000 /51 ریال به انضمام خسارات دادرسی خواهان توضیح داده: «به استناد سند رسمی مالک رسمی و قانونی پلاک ثبتی... فرعی از... اصلی به مساحت 186/75 متر مربع واقع در... هستم. با عنایت به اینکه مساحت 73/5 متر مربع از پلاک مذکور در طرح تعریض خیابان قرارداشته و طی نظریه کارشناسی تامین دلیل مضبوط در پرونده کلاسه شماره 2169/1/92 حوزه یکم شورای حل اختلاف نیز مورد تایید قرار گرفته؛ اینجانب در سال 1388 هنگام اخذ پروانه و احداث ساختمان مجبور به رعایت اصلاحی مطابق طرح مصوب اعلامی شهرداری گردیدم. علیهذا با توجه به اجرای طرح و عدم توان اینجانب در اعمال حقوق مالکانه خویش متاسفانه علیرغم تعیین تکلیف این قبیل موارد در ماده واحده و تبصره 1 قانون نحوه تقدیم ابنیه و املاک و اراضی مورد تایید شهرداری ها مصوب 1370/8/28 خوانده از عمل به تکلیف موثر خویش و پرداخت قیمت عادله به بهانه های مختلف خودداری نموده و موجبات تضرر اینجانب را فراهم نموده است. لذا صدور حکم به شرح خواسته مورد استدعا می باشد.» شهرداری طی لایحه شماره 920302772 مورخ 1392/12/12 پاسخ داده: «اولا: مطابق رای وحدت رویه شماره 199 -1387/3/26 صادره از هیات عمومی دیوان عدالت اداری خواهان ابتدا می بایست استحاق خود را در دیوان عدالت اداری به اینجانب برساند. ثانیا: مقررات ماده 225 قانون مدنی«متعارف بودن امری در عرف و عادت به طوری که عقد بدون تصریح هم تصرف آن باشد به منزله ذکر در عقد است.» با توجه به عرف و رویه معمول و متداول در شهرداری مالکین اراضی و املاک واقع در محدوده خدماتی که قسمتی از املاک ایشان در طرح های مصوب شهر قرار می گیرد در صورت تقاضای صدور پروانه ساختمانی شهرداری با صدور پروانه ساختمانی بر اساس مساحت قبل از اصلاحی به عنوان معوض و امتیاز قسمت واقع در طرح نسبت به جبران خسارت مالی مالکین عمل و اقدام می نماید و در خصوص ملک متعلق به خواهان محترم نیز همین قاعده و عرف رایج معمول گردیده چرا که حسب صراحت و دلالت اسناد و املاک موجود در پرونده ملکی ایشان با توجه به وقوع مساحت 73/28 متر مربع از ملک ایشان در طرح تعریض خیابان شهرداری اقدام به صدور پروانه ساختمانی با سطح اشغال عرصه 3 صورت صد در صد در چهار طبقه مشتمل بر زیرزمین به هم کف به صورت یک باب تجاری و 2 طبقه مسکونی بر روی آن جمعا به مساحت 473 متر مربع نموده مضافا به اینکه در خصوص ملک خواهان با توجه به اینکه مشارالیه از جانبازان محترم جنگ تحمیلی بوده علی رغم آنکه ملک ایشان حسب گزارش واحد طرح تفصیلی در حوزه اراضی دارای کاربری مسکونی بوده شهرداری طی نامه شماره.. .. از شورای اسلامی شهر درخواست اعطاء امتیاز تجاری به مساحت 12 متر مربع جهت خواهان محترم نموده که شورای اسلامی شهر نیز طی نامه شماره.. ..... با درخواست مذکور موافقت نموده است. لذا اقدام خواهان در جهت مطالبه قیمت مصداق بارز دارا شدن بلا جهت می باشد. ثالثا: همانگونه که پرونده ملکی خواهان موید است و مشارالیه در جریان احداث بنا با انجام تخلفات ساختمانی اعم از احداث بنای مازاد در طبقات و تغییر بر مساحت 86 متر مربع فضای مشاعات و انباری به تجاری از تخفیف ویژه در کمیسیون ماده صد بهره مند گردیده که متاسفانه هیچ یک از این موارد مورد توجه خواهان قرار نگرفته لذا بدین جهت ادعای خواهان مردود می باشد.» دادگاه با عنایت به مراتب فوق و از توجه به جامع محتویات پرونده به دلالت پاسخ اداره ثبت اسناد و املاک شهریار به شماره...مورخ 1393/1/19 مالکیت خواهان بر پلاک ثبتی... فرعی از... اصلی واقع در... محرز و مسلم است و مطابق نظریه کارشناسی اجرای طرح توسط شهرداری ناشی از اختیارات حاصل از قانون بوده و نظر به اینکه اعمال مقررات در اجرای طرح منوط و موکول به تودیع قیمت ملک مورد تملک است و شهرداری در مهلت قانونی نسبت به تودیع قیمت عادله هیچ اقدامی به عمل نیاورده و دلیلی بر پرداخت آن ابراز نداشته و عنایت به اینکه با اجرای طرح تملک اراضی وظیفه اولیه خواهان مطابق قانون مطالبه قیمت و وظیفه خوانده پرداخت آن می باشد و ماده 8 قانون نحوه خرید در مورد اراضی صراحت در پرداخت قیمت عادله دارد و استناد نماینده شهرداری به عدم پرداخت وجهی بابت اجرای طرح فاقد توجیه شرعی و قانونی بوده و شورای نگهبان در نظریه شماره 86/22818 مورخ 1386/7/8 تصرف و تملک اراضی مردم بدون پرداخت قیمت را خلاف شرع دانسته و فتاوی مراجع محترم تقلید بویژه فتوای مقام معظم رهبری حضرت آیت اله العظمی خامنه ای دامت برکاته بشماره 003515 نیز موید نظریه شورای محترم نگهبان است و از سوی دیگر به صراحت ماده 90 لایحه تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری آراء وحدت رویه هییت عمومی دیوان عدالت اداری برای شعب دیوان و سایر مراجع اداری مربوط در موارد مشابه لازم الاتباع است و مطابق اصل یک و پنجاه و نهم قانون اساسی مرجع رسمی تظلمات و شکایات دادگستری است و به صراحت اصل 156 قانون اساسی قوه قضاییه قوه ای است مستقل که پشتیبان حقوق فردی و اجتماعی و مسیول تحقق بخشیدن به عدالت بوده و یکی از وظایف مهم آن رسیدگی و صدور حکم در مورد تظلمات تعدیات شکایات حل و فصل دعاوی و رفع اختلاف است و نظریه مشورتی شماره 7/7818 مورخ 1380/8/27 اداره حقوقی در خصوص اظهارنظر در خصوص قیمت توسط هیات سه نفره مربوط به جریان عادی تملک می باشد که دستگاه اجرایی اداره پرداخت حقوق مردم را دارد و نظریه شماره 7/8065 مورخ 1384/2/13 اداره کل حقوقی اشعار می دارد:« چنانچه ملکی در اجرای قانونی بدون پرداخت قیمت تملک شود و مالک به منظور وصول قیمت ملک از طریق دادخواست به دادگاه مراجعه نماید دادگاه رسیدگی کننده تکلیفی به تبعیت از ماده 4 و تبصره1 ماده واحده مذکور در فوق ندارد و به منظور انتساب کارشناس از حیث تعداد به هر نحوی که قانونا صلاح و مقتضی بدادند عمل خواهد نمود» و رای وحدت رویه هیات عمومی دیوان عدالت اداری برای دادگاه لازم الاتباع نبوده و بر فرض پذیرش آن احراز استحقاق مالکیت در مطالبه بهای زمین توسط دیوان محترم عدالت اداری مربوط به زمانی است که ملک در طرح نهادهای دولتی یا وابسته به دولت و نهادهای عمومی قرار گرفته لیکن هنوز به مرحله تملک یا تصرف ملک توسط سازمان مجری و از طرفی عدم امکان استیفاء منافع ملک توسط مالک و بلاتکلیف بودن وی دیوان عدالت اداری باید بدوا استحقاق مالک در مطالبه بهای زمین را احراز و سپس دادگاه های عمومی حکم به محکومیت سازمان مجری طرح به تادیه بهای زمین در حق مالکین دهد؛ لیکن در مانحن فیه که ملک خواهان توسط شهرداری در طرح تعریض قرار گرفته و طرح به اجرا درآمده دیگر محلی جهت احراز استحقاق مالک وجود ندارد که دیوان عدالت اداری رسیدگی و در خصوص آن رای صادر نماید؛ بلکه موضوع از جهت پرداخت قیمت یا معوض زمین تحت شمول تعریفات قانون مدنی و قانون آیین دادرسی مدنی بوده و سایر مقررات خاص مرتبط بوده که محاکم دادگستری به عنوان مرجع عام به دعاوی شایستگی رسیدگی به آن و صدور حکم شایسته را دارند و ماده 45 آیین نامه اجرای قانون ثبت تنها در خصوص تعریض خیابان و معابر و اصلاح آن از ناحیه اداره ثبت در سند است و رافع مسیولیت مجری طرح در پرداخت بهای زمین با ملک نیست و شهرداری نیز دلیلی بر وجود توافق دریافت قیمت توسط مالک ابراز نداشته و استناد شهرداری به تخفیف در جریمه تخلف ساختمانی در کمیسیون ماده صد قانونی شهرداری که جزء اختیارات اعطای محترم کمیسیون است بهای پرداختی از سوی شهرداری محسوب نمی گردد و نظر به اینکه کارشناس منتخب دادگاه طی نظریه شماره 930300271 - 1393/2/18 بهای روز میزان 73/37 متر مربع اصلاحی ملک بدون در نظر گرفتن تاثیر اجرای طرح تعریض در قیمت مبلغ000 /000 /2275 تعیین و برآورد نموده است و اجرای طرح نیز مورد پذیرش شهرداری قرارگرفته و شهرداری نیز در لایحه مثبوت به شماره.. ... .. اعتراض موجهی به نظریه کارشناس به عمل نیاورده و نظریه کارشناس مورد پذیرش دادگاه واقع و به نظر دادگاه با اوضاع واحوال محقق و معلوم کارشناس نیز انطباق دارد. لذا با رد ایرادات و دفاعیات بلاوجه و غیر مدلل شهرداری دعوی خواهان به نظر دادگاه ثابت تشخیص و مستندا به مواد 198-515-519 قانون آیین دادرسی مدنی و اصول 40 و156 و159 قانون اساسی و ماده 90 لایحه تشکیلات و آیین دادرسی مدنی دیوان عدالت اداری و مواد 1 و3 و4 از لایحه قانون نحوه خرید و تملک اراضی و املاک برای اجرای برنامه های عمومی و عمرانی ونظامی دولت مصوب 1358/1/27 و قواعد فقهی و مسلم تسلیط و لاضرر و انصاف و ماده 32 قانون مدنی حکم به محکومیت شهرداری به پرداخت مبلغ 000 /000 /2275 ریال بابت اصل خواسته و مبلغ 6/020/000 ریال بابت هزینه دادرسی و دستمزد کارشناس در حق خواهان صادر و اعلام می گردد و مطابق بند 14 ماده 3 قانون وصول برخی از در آمدهای دولت هزینه دادرسی توسط مدیر اجرا در هنگام اجرا دریافت خواهد شد. رای صادره حضوری ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در دادگاه محترم تجدیدنظر استان تهران می باشد.
رییس شعبه 3 دادگاه عمومی حقوقی شهریار - ابراهیمی آزاد

رای دادگاه تجدیدنظر استان
در خصوص تجدیدنظرخواهی شهرداری شهرستان شهریار با مدیریت آقای م.ر. بطرفیت تجدیدنظرخوانده آقای ی.ع. به شرح دادخواست تجدیدنظر نسبت به دادنامه شماره 948 مورخ 1393/7/14 صادره از شعبه سوم دادگاه عمومی (حقوقی) شهرستان شهریار که متضمن محکومیت تجدیدنظرخواه به پرداخت مبلغ 275/000/000/2 ریال بابت اصل خواسته (بهاء 73/5 مترمربع از ملک با پلاک ثبتی... اصلی) مزید بر هزینه دادرسی و حق الزحمه کارشناسی بوده با عنایت به جمیع محتویات پرونده دادنامه بدوی مطابق با موازین قانونی و با رعایت اصول دادرسی صادرگردیده و اعتراض موجه و ایراد موثری که موجبات نقض و بی اعتباری آن را فراهم آورد در این مرحله از دادرسی به عمل نیامده و موضوع تجدیدنظرخواهی با هیچیک از جهات مندرج در ماده 348 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی مطابقت ندارد. لذا ضمن رد تجدیدنظرخواهی به استناد مقررات ماده 358 قانون آیین دادرسی مارالذکر دادنامه تجدیدنظرخواسته را عینا تایید و استوار می نماید. اجرای حکم مستلزم تادیه ما به التفاوت هزینه دادرسی مرحله بدوی است. رای صادر قطعی است.
رییس و مستشار شعبه 33 دادگاه تجدیدنظر استان تهران
خیری - مرادی

قاضی:
خیری , مرادی , محمد رسول ابراهیمی آزاد

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 225 - متعارف بودن امری در عرف و عادت به طوری که عقد بدون تصریح هم منصرف به آن باشد به منزله ی ذکر در عقد است.

مشاهده ماده 225 قانون مدنی

ماده 32 - تمام ثمرات و متعلقات اموال منقوله و غیرمنقوله که طبعا یا در نتیجه ی عملی حاصل شده باشد بالتبع مال مالک اموال مزبوره است.

مشاهده ماده 32 قانون مدنی

ماده 198 - درصورتی که حق یا د ینی برعهده کسی ثابت شد اصل بر بقای آن است مگر این که خلاف آن ثابت شود.

مشاهده ماده 198 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 515 - خواهان حق دارد ضمن تقدیم دادخواست یا در اثنای دادرسی و یا به طور مستقل جبران خسارات ناشی از دادرسی یا تاخیر انجام تعهد یا عدم انجام آن را که به علت تقصیر خوانده نسبت به اداء حق یا امتناع از آن به وی وارد شده یا خواهد شد همچنین اجرت المثل را به لحاظ عدم تسلیم خواسته یا تاخیر تسلیم آن از باب اتلاف و تسبیب از خوانده مطالبه نماید. خوانده نیز می تواند خسارتی را که عمدا از طرف خواهان با علم به غیر محق بودن در دادرسی به او وارد شده از خواهان مطالبه نماید. دادگاه در موارد یادشده میزان خسارت را پس از رسیدگی معین کرده و ضمن حکم راجع به اصل دعوا یا به موجب حکم جداگانه محکوم علیه را به تادیه خسارت ملزم خواهد نمود. در صورتی که قرارداد خاصی راجع به خسارت بین طرفین منعقد شده باشد برابر قرارداد رفتار خواهد شد. تبصره 1 - در غیر مواردی که دعوای مطالبه خسارت مستقلا یا بعد از ختم دادرسی مطرح شود مطالبه خسارتهای موضوع این ماده مستلزم تقدیم دادخواست نیست. تبصره 2 - خسارت ناشی از عدم النفع قابل مطالبه نیست و خسارت تاخیر تادیه در موارد قانونی قابل مطالبه می باشد.

مشاهده ماده 515 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 519 - خسارات دادرسی عبارتست از هزینه دادرسی و حق الوکاله وکیل و هزینه های دیگری که به طور مستقیم مربوط به دادرسی و برای اثبات دعوا یا دفاع لازم بوده است از قبیل حق الزحمه کارشناسی و هزینه تحقیقات محلی.

مشاهده ماده 519 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 348 - جهات درخواست تجدیدنظر به قرار زیر است : الف - ادعای عدم اعتبار مستندات دادگاه. ب - ادعای فقدان شرایط قانونی شهادت شهود. ج - ادعای عدم توجه قاضی به دلایل ابرازی. د - ادعای عدم صلاحیت قاضی یا دادگاه صادر کننده رای ه- ادعای مخالف بودن رای با موازین شرعی و یا مقررات قانونی. تبصره - اگر درخواست تجدیدنظر به استناد یکی از جهات مذکور در این ماده به عمل آمده باشد درصورت وجود جهات دیگر مرجع تجدیدنظر به آن جهت هم رسیدگی می نماید.

مشاهده ماده 348 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM