شرکت الف.(در حال تصفیه) با مدیریت آقای م.ب. و با وکالت خانم ف.س. و آقای م.الف. به طرفیت موسسه مالی و اعتباری ب. با وکالت آقای ر.ب. نسبت به دادنامه شماره 150 مورخ 1393/2/31 شعبه 26 دادگاه عمومی حقوقی تهران تجدیدنظرخواهی کرده است. بر اساس دادنامه یاد شده در مورد دعوای شرکت تجدیدنظرخواه با خواسته ابطال
سند رسمی شماره.. . مورخ 1385/10/25 دفتر اسناد رسمی شماره.. . حوزه ثبتی ورامین اجمالا با این استدلال که اصولا ممنوعیت
تاجر ورشکسته از دخالت در امور مالی در دوران توقف امری است استثنایی که به حکم قانون می باشد که باید به استثناء اکتفا کرد. ثانیا موارد بطلان و بلااثر بودن اعمال حقوقی
تاجر ورشکسته در دوران توقف منحصر به موارد سه گانه مندرج در ماده 423
قانون تجارت می باشد. ثالثا بند سوم ماده 423
قانون تجارت که مستند دعوا قرار گرفته ناظر به معاملاتی که
تاجر ورشکسته را در دوران توقف مقید می نماید که این امر می بایستی ملازمه با ورود ضرر به سایر دیان را داشته باشد مانند عقد و رهن و وثیقه که برای شخص ثالث در دوران توقف حق عینی بر اموال
تاجر ورشکسته ایجاد می نماید در حالیکه موضوع دعوای طرح شده انجام چنین معاملاتی نیست بنابراین دعوا را وارد ندانسته و حکم به بطلان آن صادر گردیده است. دادگاه با بررسی محتویات و مستندات پرونده و مطالعه لوایح ابرازی از ناحیه طرفین نظر به اینکه برابر نامه شماره.. . مورخ 1391/5/15 موسسه مالی و اعتباری ب. و نامه شماره.. . مورخ 1383/7/8 سرپرست مدیریت امور حقوقی موسسه مالی و اعتباری ب. و سایر اسناد و مدارک موجود در پرونده تجدیدنظرخوانده در قبال اعطاء چند فقره تشهیلات از طریق شعبه میرداماد به شرکت تجدیدنظرخواه وکالتنامه رسمی شماره.. . مورخ 1387/4/13 دفتر اسناد رسمی شماره.. . حوزه ثبتی تهران مبنی بر اعطاء اختیار انجام هرگونه معامله اعم از قطعی و.. .. نسبت به پلاک ثبتی.. . بخش.. . و پلاک های یک و دو فرعی از هفتصد و بیست و نه به موسسه مالی و اعتباری ب. تنظیم گردیده است. نظر به اینکه شرکت تجدیدنظرخواه به علت مشکلات مالی در پرداخت اقساط تسهیلات اخذ شده تاخیر می کند و تجدیدنظرخوانده برای استیفاء طلب خود با استفاده از وکالت نامه موصوف اقدام به انتقال
سند رسمی و قطعی غیرمنقول ملک مورد ترافع (به موجب
سند رسمی شماره.. . مورخ 1385/10/25 دفتر اسناد رسمی شماره.. . حوزه ثبتی ورامین) به نام خود کرده است و با توجه به اینکه تجدیدنظرخوانده دلیلی که نشان دهد ملک موصوف در راستای رابطه حقوقی دیگری غیر از اعطاء تسهیلات بانکی به تجدیدنظرخواه به بانک منتقل گردیده ارایه نداده است. نظر به اینکه به موجب دادنامه شماره 819 مورخ 1392/4/25 شعبه اول دادگاه عمومی حقوقی تربت حیدریه حکم به اعلان
ورشکستگی شرکت تجدیدنظرخواه صادر و حکم مذکور قطعیت یافته است. نظر به اینکه برابر بند 2 ماده 423
قانون تجارت پس از تاریخ توقف تادیه هر قرض اعم از حال یا موجل به هر وسیله ای که به عمل آمده باشد باطل و بلااثر خواهد بود با توجه به اینکه تصاحب اموال تاجر با استفاده از وکالت نامه موصوف که هنگام اعطاء تسهیلات از شرکت تجدیدنظرخواه اخذ شده نیز نوعی تادیه بدهی محسوب می شود. (وحدت ملاک
رای وحدت رویه شماره 561 مورخ 1380/3/28 هیات عمومی دیوان عالی کشور) نظر به اینکه
سند رسمی موضوع دعوا پس از تاریخ توقف تنظیم گردیده است. بنابراین معامله مذکور از نفوذ حقوقی برخوردار نبوده و محکوم به بطلان است. بنا به مراتب مذکور تجدیدنظرخواهی وارد تشخیص داده می شود و به تجویز ماده 358 قانون آیین دادرسی مدنی دادنامه تجدیدنظرخواسته نقض می گردد. آنگاه به استناد ماده 198 و 519 و 423
قانون تجارت و
رای وحدت رویه شماره 561 مورخ 1380/3/28 هیات عمومی دیوان عالی کشور حکم به ابطال
سند رسمی شماره.. . مورخ 1385/10/25 دفتر اسناد رسمی شماره.. . حوزه ثبتی ورامین و محکومیت تجدیدنظر خوانده به پرداخت
خسارت دادرسی در حق شرکت تجدیدنظرخواه صادر می گردد. این رای قطعی است.
رییس و مستشار شعبه 61 دادگاه تجدیدنظر استان تهران
نورزاد - لاریمی