رای قضایی شماره 9309970908600260

رای قضایی شماره 9309970908600260

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9309970908600260


شماره دادنامه قطعی:
9309970908600260

تاریخ دادنامه قطعی:
1393/10/27

گروه رای:
کیفری

نوع مرجع:
شعبه دیوان عالی کشور

عنوان رای:
اعلام رضایت رسمی شاکی در فرض عدم احراز عنف در زنا

پیام رای:
چنانچه در اتهام زنای به عنف عنف احراز نشده و شاکی پس از صدور حکم طی رضایت نامه رسمی اعلام گذشت نماید مستحق دریافت ارش البکاره و مهرالمثل نیست.

رای خلاصه جریان پرونده
خانم ل. ضمن شکواییه ای به تاریخ 1392/09/04 عنوان ریاست دادسرای عمومی و انقلاب.. . اعلام می دارد: مدت دو سال و اندی است که آقای م. به این جانب قول و قرار ازدواج داده بودند که بنده با توجه به این که مشارالیها مرا عقد می نماید با ایشان رابطه داشته ام در این راستا ایشان مرا فریب دادند و در مورخ تیرماه 91 به منزل ایشان رفتم و کسی در منزل نبود و ما برای انجام رابطه به زیرزمین منزل ایشان رفتیم و به نام­برده تاکید کردم که من دختر هستم ایشان با بنده رابطه جنسی برقرار نمود و.. .. بنده قبل از این که با ایشان رابطه برقرار نمایم برابر فتوکپی گواهی پزشکی پرده بکارتم سالم بوده که گواهی پزشکی مورخ 1390/08/25 جهت مزید اطلاع ضمیمه است و تقاضای رسیدگی دارد. توضیح این که به موجب گواهی مذکور خانم دکتر ف. جراح و متخصص بیماری های زنان و زایمان اعلام نموده در معاینه به عمل آمده از خانم ل. در تاریخ 1390/08/25ساعت 11 صبح پرده بکارت ایشان سالم است. وی متولد 1365/05/29است. شکواییه مذکور به پلیس امنیت اخلاقی جهت رسیدگی مقدماتی ارسال شده و پس از اعاده آن از پلیس مزبور رسیدگی به شعبه پنجم بازپرسی ارجاع گردیده و بازپرس از شاکیه تحقیق و مشارالیها نزد بازپرس اظهار می دارد: وقتی داخل زیرزمین منزل وی رفتیم به زور به من تجاوز کرد و از وی به لحاظ تجاوز به عنف شاکی هستم و بازپرس متعاقب آن در تاریخ 1392/09/11به استناد تبصره ماده 20 قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب قرار عدم صلاحیت به صلاحیت دادگاه کیفری استان صادر نموده که قرار صادره به موافقت معاون دادستان.. .. رسیده و پرونده به شعبه اول دادگاه کیفری استان.. . ارجاع گردیده است. دادگاه مرقوم در تاریخ 1392/10/17 از شاکیه تحقیق که وی شکایت خود را به شرح فوق بیان داشته. در پاسخ این پرسش که حدودا چند بار در چه تاریخ هایی متهم با شما زنا کرده است؟ اظهار می دارد: بعد از تجاوز به عنف در مرحله اول(که تاریخ آن را در این جلسه حدود شهریورماه 91 اعلام داشته) حدودا پانزده بار به بنده تجاوز و رابطه زنا داشته است. در پاسخ این سوال که آیا در مراحل بعدی نیز به زور به شما تجاوز کرده است؟ اظهار می دارد: در مراحل بعدی خودم راضی بودم ولی مرحله اول راضی نبودم چون به بنده قول ازدواج داده بود بنده هم راضی شدم ولی حالیه راضی به ازدواج نیست. پس از آن دادگاه شاکیه را به پزشکی قانونی معرفی تا در خصوص صحت و سقم ادعای وی دایر به ازاله بکارت اظهارنظر در صورت صحت موضوع تاریخ تقریبی آن و میزان ارش البکاره تعیین گردد و پزشکی قانونی استان.. . در تاریخ 1392/10/19 ساعت 10/11 از مشارالیها معاینه به عمل آورده و اعلام داشته اند مدخوله است و تعیین زمان دقیق آن با توجه به گذشت زمان مقدور نیست و میزان ارش البکاره نام­برده دو درصد دیه کامله است. پس از آن دادگاه معرفی شاکیه و متهم را از پلیس اطلاعات و امنیت خواستار شده که نام­بردگان در تاریخ 1392/11/06 معرفی دادگاه در جلسه فوق العاده ای که به همان تاریخ تشکیل داده از طرفین تحقیق به عمل آورده شاکیه مطالب قبلی را بیان داشته متهم نوشته ای را از شاکیه ارایه داده که شاکیه ضمن نوشته مذکور اعلام داشته: قبل از ارتباط با آقای م. ازدواج نموده ام با فردی که متاسفانه ناموفق بود و بکارت من به وسیله آن ازدواج از بین رفت و درنتیجه ارتباط من با ایشان ارتباط یک زن شوهردار است و اضافه نموده دربار اول برادر شاکیه به بنده گفت که یک نفر مزاحم خواهرم می شود گفت با خواهرم صیغه موقت کن تا آن شخص مزاحم خواهرم نشود و حتی قصد ازدواج با وی نیز نداشتم و برگ مذکور را به من داد من بی گناه هستم و شاکیه مرتبا به بنده زنگ زده است. و شاکیه در خصوص برگه مذکور اظهار داشته: چون به زور به من تجاوز کرد یک نوشته از بنده گرفت و سفید نوشته بود و بنده انگشت زدم و چون سفید امضا مذکور را از من گرفت گفت چون قصد ازدواج داریم برای اینکه مامورین به ما گیر ندهند یک سفید امضاء بده و بنده بدون خواندن متن انگشت زدم. دادگاه در این زمینه که شاکیه قبلا ازدواج کرده یا خیر دستور انجام اقداماتی را به پلیس امنیت اخلاقی داده و مراتب از ثبت احوال استعلام شده ابتدایا اعلام نموده اند وی در تاریخ 1385/01/30با آقای ه. ازدواج کرده لیکن در تحقیقات بعدی مشخص شده که آقای ه. با خانم ع. ازدواج نموده و اشتباهی در این زمینه رخ داده است. مضافا از خود آقای ه. هم تحقیق وی اظهار داشته: خانم ل. را نمی شناسد و هیچ گونه ازدواجی با وی ننموده است. دادگاه ضمن تعیین وکیل تسخیری برای متهم در مورد مهرالمثل شاکیه قرار ارجاع به کارشناس صادر نموده و الف. به عنوان کارشناس مهرالمثل وی را 38 سکه تمام بهار آزادی تعیین نموده که معادل 38 میلیون تومان اعلام شده. سرانجام دادگاه با تعیین وقت رسیدگی طرفین را احضار نموده. در جلسه مقرر به تاریخ 1393/03/25 که با حضور شاکیه متهم و وکیل تسخیری متهم تشکیل شده پس از بیان شکایت وسیله شاکیه به شرح قبل دادگاه اتهام ارتکاب زنای منتهی به ازاله بکارت شاکیه را به آقای م. تفهیم نموده اظهار داشته: قبول ندارم و با شاکیه رفاقتی نداشته و ندارم. در پاسخ این سوال که اگر با شاکیه ارتباط خلاف شرع نداشته اید چرا نوشته ای به این صورت که وی سابقا دارای همسر بوده و ازاله بکارت شده است؟ اظهار داشته: می خواستم با شاکیه صیغه کنم و چون اعتیاد به مواد مخدر داشت به ایشان صیغه برقرار نکردم. دادگاه قرار کفالت مبلغ چهارصد میلیون ریال در مورد متهم صادر نموده و نیز در این جلسه اتهام ارتکاب زنا را به شاکیه نیز تفهیم نموده وی اظهار داشته: قبول دارم حدود یک سال با قول ازدواج که آقای ک. به بنده داد با وی رابطه زنا داشته ایم در مورد نام­برده نیز قرار التزام به عدم خروج از حوزه قضایی به وجه التزام ده میلیون ریال صادر می گردد. مضافا آخرین دفاع متهمین را اخذ نموده و نیز دفاعیات وکیل متهم را استماع کرده و متعاقب آن ختم رسیدگی را اعلام و به شرح دادنامه شماره 9309976615400049-1393/04/10 به اکثریت آراء به صدور رای مبادرت نموده اند و با استدلال به عمل آمده در دادنامه صادره و استناد به مواد 160 و 211 و 221 و 224 و 225 قانون مجازات اسلامی 1392 و استناد به فتاوای معتبر در مورد ارش البکاره و مهرالمثل به لحاظ عدم رضایت واقعی شاکیه در ازاله بکارت متهم را به اتهام ارتکاب زنا به تحمل 100 ضربه شلاق حدی و دوصدم دیه کامل یک مرد مسلمان بابت ارش البکاره و پرداخت 38 سکه تمام بهار آزادی بابت مهرالمثل در حق شاکیه محکوم نموده و نیز اتهام شاکیه را نیز محرز دانسته و به استناد مواد 160 و 211 و 221 و 235 قانون مرقوم حکم بر محکومیت وی به تحمل 100 ضربه شلاق حدی صادر و اعلام نموده و در خصوص اتهام آقای م. دایر به تجاوز به عنف به لحاظ عدم کفایت ادله اثباتی حکم بر برایت وی صادر و حکم صادره حضوری و در مهلت مقرر قابل تجدیدنظر در دیوان عالی کشور توصیف گردیده و پس از صدور رای مزبور به شاکیه به شرح رضایت نامه رسمی شماره 23345-1392/04/09 دفتر اسناد رسمی شماره.. . اعلام رضایت نموده است و نهایتا پس از ابلاغ رای به طرفیت آقای م. با وکالت ک. در مهلت مقرر تجدیدنظرخواهی نموده و پرونده جهت رسیدگی به تجدیدنظرخواهی نام­برده به دیوان عالی کشور ارسال و حسب الارجاع در این شعبه مطرح و اینک رسیدگی به درخواست مطروحه نام­برده در دستور کار قرار گرفته است. مفاد لایحه تجدیدنظرخواهی وکیل تجدیدنظر خواه حین شور قرایت می گردد.

رای شعبه دیوان عالی کشور
در خصوص تجدیدنظرخواهی آقای م. با وکالت ک. نسبت به قسمتی از دادنامه فوق صادره از شعبه اول کیفری استان.. .که مشعر است بر محکومیت وی به اتهام ارتکاب زنای منتهی به ازاله بکارت خانم ل. به تحمل یک صد ضربه شلاق حدی وفق قواعد شرعی و قانونی و نیز پرداخت ارش البکاره و مهرالمثل به وی به نحو مندرج و منعکس در رای صادره اولا: در خصوص محکومیت به شلاق حدی از ناحیه وکیل تجدیدنظر خواه اعتراض موثر و موجهی که نقض رای در قسمت معترض­ علیه را ایجاب نماید به عمل نیامده و نیز رای صادره با توجه به محتویات پرونده و حصول علم برای قضات صادرکننده رای که طریقه تحصیل آن متعارف و مستندات علم نیز ذکر گردیده موافق با موازین شرعی و قانونی بوده و اشکال و ایرادی بر آن مترتب و وارد نیست. صرفا استناد به ماده 224 قانون مجازات اسلامی 1392 در ما نحن فیه صحیح نبوده و حذف می گردد و ماده 225 استنادی نیز به ذیل ماده 225 اصلاح می گردد و با توجه به مراتب فوق ضمن رد تجدیدنظرخواهی به عمل آمده رای صادره در قسمت تجدیدنظر خواسته مزبور مستندا به بند الف ماده 265 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری تایید و ابرام می گردد. ثانیا: در قسمت مربوط به ارش البکاره و مهرالمثل با توجه به این که شاکیه به شرح رضایت نامه رسمی شماره 23345-1393/04/09 دفتر اسناد رسمی.. .. اعلام رضایت و گذشت نموده و از این حیث و با توجه به انتفاء جنبه خصوصی جرم موضوع قابلیت تعقیب نداشته مستندا به بند 1 شق ب ماده 295 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری رای صادره در این قسمت نقض بلا ارجاع می گردد. این رای قطعی است. مقرر می دارد پرونده به دادگاه صادرکننده رای اعاده گردد.
شعبه 30 دیوان عالی کشور - رییس و عضو معاون
محمدعلی کریم پور - عبدالغفور دری

قاضی:
عبدالغفور دری , محمد علی کریم پور

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 160 ـ ادله اثبات جرم عبارت از اقرار شهادت قسامه و سوگند در موارد مقرر قانونی و علم قاضی است. تبصره ـ احکام و شرایط قسامه که برای اثبات یا نفی قصاص و دیه معتبر است مطابق مقررات مذکور در کتاب قصاص و دیات این قانون می باشد.

مشاهده ماده 160 قانون مجازات اسلامی

ماده 211 ـ علم قاضی عبارت از یقین حاصل از مستندات بین در امری است که نزد وی مطرح می شود. در مواردی که مستند حکم علم قاضی است وی موظف است قرائن و امارات بین مستند علم خود را به طور صریح در حکم قید کند. تبصره ـ مواردی از قبیل نظریه کارشناس معاینه محل تحقیقات محلی اظهارات مطلع گزارش ضابطان و سایر قرائن و امارات که نوعا علم آور باشند می تواند مستند علم قاضی قرار گیرد. در هر حال مجرد علم استنباطی که نوعا موجب یقین قاضی نمی شود نمی تواند ملاک صدور حکم باشد.

مشاهده ماده 211 قانون مجازات اسلامی

ماده 221 ـ زنا عبارت است از جماع مرد و زنی که علقه زوجیت بین آنها نبوده و از موارد وطی به شبهه نیز نباشد. تبصره 1 ـ جماع با دخول اندام تناسلی مرد به اندازه ختنه گاه در قبل یا دبر زن محقق می شود. تبصره 2 ـ هرگاه طرفین یا یکی از آنها نابالغ باشد زنا محقق است لکن نابالغ مجازات نمی شود و حسب مورد به اقدامات تامینی و تربیتی مقرر در کتاب اول این قانون محکوم می گردد.

مشاهده ماده 221 قانون مجازات اسلامی

ماده 224 ـ حد زنا در موارد زیر اعدام است: الف ـ زنا با محارم نسبی ب ـ زنا با زن پدر که موجب اعدام زانی است. پ ـ زنای مرد غیرمسلمان با زن مسلمان که موجب اعدام زانی است. ت ـ زنای به عنف یا اکراه از سوی زانی که موجب اعدام زانی است. تبصره 1 ـ مجازات زانیه در بندهای (ب) و (پ) حسب مورد تابع سایر احکام مربوط به زنا است. تبصره 2 ـ هرگاه کسی با زنی که راضی به زنای با او نباشد در حال بیهوشی خواب یا مستی زنا کند رفتار او در حکم زنای به عنف است. در زنا از طریق اغفال و فریب دادن دختر نابالغ یا از طریق ربایش تهدید ویا ترساندن زن اگرچه موجب تسلیم شدن او شود نیز حکم فوق جاری است.

مشاهده ماده 224 قانون مجازات اسلامی

ماده 225 ـ حد زنا برای زانی محصن و زانیه محصنه رجم است. درصورت عدم امکان اجرای رجم با پیشنهاد دادگاه صادرکننده حکم قطعی و موافقت رئیس قوه قضاییه چنانچه جرم با بینه ثابت شده باشد موجب اعدام زانی محصن و زانیه محصنه است و در غیر این صورت موجب صد ضربه شلاق برای هر یک می باشد.

مشاهده ماده 225 قانون مجازات اسلامی

ماده 20 – به منظور تجدید نظر در آراء دادگاه های عمومی و انقلاب در مرکز هر استان دادگاه تجدید نظر به تعداد مورد نیاز مرکب از یک نفر رییس و دو عضو مستشار تشکیل می شود. جلسه دادگاه با حضور دو نفر عضو رسمیت یافته پس از رسیدگی ماهوی رای اکثریت که به وسیله رییس یا عضو مستشار انشاء می شود قطعی و لازم الاجرا خواهد بود. تبصره 1 – طبق ماده 570 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 نسخ شده است. تبصره 2 – طبق ماده 570 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 نسخ شده است. تبصره 3 – طبق ماده 570 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 نسخ شده است. تبصره 4 – طبق ماده 570 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 نسخ شده است. تبصره 5 – طبق ماده 570 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 نسخ شده است. تبصره 6 – طبق ماده 570 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 نسخ شده است. تبصره 7 – در شهرستان مرکز استان رئیس کل دادگستری استان رئیس شعبه اول دادگاه تجدیدنظر استان می باشد و رئیس شعبه اول دادگاههای عمومی مرکز استان رئیس کل دادگاههای آن شهرستان خواهد بود و در غیر مرکز استان رئیس هر حوزه قضائی رئیس شعبه اول دادگاه عمومی آن حوزه قضائی است.

مشاهده ماده 20 قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM