در خصوص دعوای آقای م.ب. با وکالت خانم ن.م. و آقای پ.م.
علیه شرکت مهندسی ب. مبنی بر
مطالبه وجه قراردادی به میزان شش صد و هشتادودو میلیون و دویست و پنجاه هزار ریال با احتساب کلیه خسارات قانونی بر این مبنا که آقای خواهان مدعی است به موجب
قرارداد مشارکت نامه پیوست خوانده مکلف است سود سالانه را که از اجرای پروژه حاصل می شود به قدر سهم خواهان به مدت پنج سال به وی پرداخت نکرده است نظر به اینکه منشا اصلی دعوی خواهان
قرارداد مشارکت پیوست دادخواست است که در ضمن یک
سند رسمی تنظیم شده است نظر به اینکه مطابق حکم صریح مواد 47 و 48 قانون ثبت اولا در مورد مشارکت نامه (به طبع اعم از مدنی و تجاری) تنظیم
سند رسمی و ذکر مفاد
قرارداد در آن ضروری است و ثانیا مطابق قواعد مذکور دادگاه ها به صراحت از پذیرفتن سند عادی در مورد این گونه دعاوی منع شده اند پس چه چیزی جز؛ بی توجهی محاکم قضایی به این قواعد آمره موجب شده تا اسناد رسمی در این گونه موارد رواج نداشته باشد درحالی که قواعد فوق هیچ پیچیدگی ندارند اما عدم اعمال آن توسط محاکم قضایی موجب رواج قراردادهای عادی در موضوعات مشمول احکام مواد 46 تا 48 قانون ثبت شده است این در حالی است که تنظیم
سند رسمی که اتفاقا هزینه کمی هم دارد علاوه بر تقویت اثبات دعاوی ناشی از آن با نظارت 1- کارشناس حقوق صورت می گیرد و البته بسیاری اهداف دیگر که قواعد فوق در پی آن بوده اند فی الجمله دعوی خواهان با قواعد فوق قابل جمع نیست و دادگاه به استناد مواد در پیش گفته و قاعده مقرر در ماده 2 قانون آیین دادرسی مدنی قرار عدم استماع دعوی خواهان را صادر می نماید رای صادره حضوری است و ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظر در محاکم تجدیدنظر استان تهران می باشد.
رییس شعبه 36 دادگاه عمومی حقوقی تهران ـ رضایی نژاد