رای قضایی شماره 9309970220800580

رای قضایی شماره 9309970220800580

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9309970220800580


شماره دادنامه قطعی:
9309970220800580

تاریخ دادنامه قطعی:
1393/05/19

گروه رای:
حقوقی

نوع مرجع:
دادگاه تجدیدنظر استان

عنوان رای:
دعوای تحویل مال مشاع

پیام رای:
با توجه به مالکیت تمامی شرکا در جزء جزء مال مشاع دعوی تحویل مال مشاع فاقد وجاهت قانونی است.

رای دادگاه بدوی
در خصوص دعوی آقایان م.ص. و الف.ه. به وکالت از طرف آقای م.ر. به طرفیت خواندگان 1- خانم الف.م. 2- ح. الف. 3- ز.الف. 4- شهرداری تهران 5- سازمان نوسازی شهر تهران به خواسته 1- مطالبه سهم الارث موکل و الزام خواندگان ردیف اول و دوم و سوم به تحویل آن به شرح سه واحد آپارتمان مسکونی به پلاک های ثبتی 447/3841 و 449/3841 و 161/897 2- ابطال معاملات موضوع اسناد رسمی شماره 40179 مورخه 19/11/90 و 40180 مورخه 19/11/90 و 40180 مورخه 19/11/90 دفترخانه.. . تهران و 4215 مورخه 3/2/91 دفترخانه.. . تهران به نسبت سهم الارث موکل به لحاظ مستحق للغیر بودن آن به میزان دو سهم از پنج سهم ماترک 3- الزام خواندگان به انتقال رسمی پلاک های مذکور به میزان سهم الارث موکل 4- مطالبه اجرت المثل ایان تصرف خواندگان ردیف اول و دوم و سوم از تاریخ 20/9/87 طبق نظر کارشناس و خسارت دادرسی از توجه به جامع اوراق و محتویات پرونده نظر به اینکه مطابق اسناد و مدارک ارایه شده از ناحیه وکلای خواهان ازجمله قراردادهای شماره 21099/17/86/117 و 21096/17/86/117 همگی به تاریخ 5/10/1386 و تنظیمی بین مرحوم ع.ال. و سازمان نوسازی شهر تهران مورث اصحاب دعوی مالک پلاک های ثبتی یادشده می باشد و سه واحد آپارتمان موضوع خواسته به عنوان ماترک از مرحوم ع.الف. (مورث اصحاب دعوی) باقی مانده است و با توجه به اینکه حسب گواهی اصلاحی حصر وراثت شماره 171 مورخه 5/3/1392 شعبه 652 شورای حل اختلاف شماره 14 تهران که در مقام تصحیح گواهی حصر وراثت شماره 225 مورخه 1/3/90 همان شعبه صادر گردیده است طرفین وراث مرحوم ع.الف. می باشند و نظر به اینکه طبق گواهی حصر وراثت مورداشاره و مقررات مربوط به ارث دو سهم از پنج سهم از ماترک مورث طرفین سهم الارث خواهان می باشد که خواندگان ردیف اول و دوم و سوم ماترک به جا مانده از مرحوم الف. را به شرح فوق بین خود تقسیم و سهم خواهان نیز به صورت فضولی در تصرف و تملک خواندگان مذکور قرارگرفته و از طریق اسناد رسمی به آنان انتقال یافته که به جهت عدم مالکیت خواندگان نسبت به سهم الارث خواهان و عدم تایید و تنفیذ تقسیم و معاملات آن از ناحیه خواهان باطل و بلااثر است و با توجه به اینکه خواندگان اول و دوم و سوم به صورت غاصبانه سهم الارث خواهان را در تصرف داشته و از آن استفاده می نمایند مطابق قانون و مقررات مربوط به غصب ضامن منافع ایام تصرف غاصبانه نیز می باشند و نظر به اینکه خواندگان اول و دوم در مورد شق اول و دوم و سوم خواسته ادعای خواهان را پذیرفته و نامبرده را جزء ورثه و مستحق دریافت سهم الارث دانسته اند و خوانده سوم هیچ گونه دفاعی معمول نداشته و همچنین خوانده ردیف دوم در خصوص اجرت المثل ایام تصرف آپارتمان های معنونه دفاع موجهی به عمل نیاورده است و با عنایت به اینکه طرفین نسبت به نظریه کارشناس در خصوص تعیین اجرت المثل اعتراضی ننموده اند و نظریه کارشناس به نظر دادگاه با اوضاع واحوال پرونده نیز مطابقت دارد بنابراین دعوی مطروحه وارد و ثابت تشخیص و به استناد مواد 198 و 515 و 519 قانون آیین دادرسی مدنی و مواد 247 و 257 و 261 و 602 و 861 و 862 و 863 و 867 و 916 و 917 قانون مدنی حکم به محکومیت خواندگان ردیف اول و دوم و سوم به تحویل سهم الارث خواهان به میزان دو سهم از پنج سهم از سه واحد آپارتمان مسکونی موروثی جزو پلاک های ثبتی فوق الذکر به انضمام انباری ها و پارکینگ ها و قسمت های مشاعی و ابطال معاملات فضولی اسناد رسمی یادشده به لحاظ مستحق للغیر بودن آن ها به نسبت سهم الارث خواهان به میزان دو سهم از پنج سهم از ماترک و الزام خواندگان به انتقال رسمی آپارتمان ها در حق خواهان و محکومیت خوانده اول (م.) به پرداخت اجرت المثل ایام تصرف دو دستگاه آپارتمان واقع در اتوبان محلاتی از تاریخ 20/9/87 لغایت 20/5/92 (زمان کارشناسی) جمعا به مبلغ 000/600/451 ریال و پرداخت مبلغ 000/372/9 ریال هزینه دادرسی (تمبر و کارشناسی) و محکومیت خوانده دوم و سوم به پرداخت اجرت المثل مذکور نسبت به آپارتمان واقع در اتوبان نواب از تاریخ 20/9/87 لغایت 20/5/92 (زمان کارشناسی) جمعا به مبلغ 000/400/260 ریال و پرداخت مبلغ 000/686/4 ریال هزینه دادرسی (تمبر و کارشناسی) در حق خواهان صادر و اعلام می نماید و نظر به اینکه خواسته مطروحه از ناحیه وکلای خواهان به خواندگان چهارم و پنجم توجه ندارد بنابراین دادگاه به استناد ماده 89 ناظر به بند 4 ماده 84 قانون آیین دادرسی مدنی قرار رد دعوی به طرفیت ایشان صادر و اعلام می نماید رای صادره نسبت به خواندگان اول و دوم حضوری و ظرف بیست روز قابل تجدیدنظرخواهی و نسبت به خوانده سوم (ز.الف.) غیابی و ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل واخواهی در این دادگاه و نسبت به قرار رد دعوی نیز حضوری و ظرف بیست روز قابل تجدیدنظرخواهی است.
رییس شعبه 148 دادگاه عمومی حقوقی تهران ـ رضایی فر

رای دادگاه تجدیدنظر استان
تجدیدنظرخواهی آقای ح.الف. به طرفیت آقای م.د. نسبت به دادنامه شماره 00612 مورخ 27/6/92 صادره از شعبه 148 دادگاه عمومی حقوقی تهران و همچنین تجدیدنظرخواهی خانم ز.الف. به طرفیت آقای م.د. نسبت به دادنامه شماره 00825 مورخ 19/8/92 همان دادگاه در مقام واخواهی دادنامه صدرالاشعار صادر گردیده و به موجب آن ها حکم بر محکومیت تجدیدنظر خواهان ها به ابطال معاملات موضوع اسناد رسمی شماره 40179 مورخ 19/11/90 و 40180 مورخ 19/11/90 دفتر اسناد رسمی.. . تهران و 4215 مورخ 3/2/91 دفتر اسناد رسمی شماره.. . تهران به نسبت سهم الارث خواهان و الزام خواندگان به انتقال رسمی آپارتمان ها به همان میزان در حق خواهان و پرداخت اجرت المثل ایام تصرف نسبت به آپارتمان مختلف فیه واقع در بزرگراه نواب به قدر السهم مطابق نظریه کارشناس و هزینه دادرسی صادر گردیده وارد و موجه نیست و دادنامه تجدیدنظر خواسته در این قسمت ها مطابق موازین قانونی و مدارک ابرازی و محتویات پرونده می باشد و مفاد لایحه تجدیدنظر خواهان ها نیز به نحوی نیست که خدشه ای بر آن وارد سازد و یا موجب بی اعتباری آن شود و بر نحوه رسیدگی و استنباط دادگاه نخستین منقصت قانونی مترتب نیست بنابراین دادگاه تجدیدنظرخواهی را وارد ندانسته به استناد ماده 358 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی دادنامه تجدیدنظر خواسته را تایید می نماید لیکن بخش دیگر دادنامه های مذکور که به صدور حکم بر تحویل آپارتمان ها به قدرالسهم اشعار دارد مخالف موازین قانونی و اوراق و محتویات پرونده است زیرا مالکیت به نحو مشاع است و تحویل مال مشاع به لحاظ مالکیت در جزء جزء آن امکان پذیر نمی باشد ازاین رو دادگاه به استناد صدر ماده 358 قانون یادشده رای دادگاه بدوی را در این قسمت نقض و قرار رد دعوا صادر می نماید. رای دادگاه قطعی است.
رییس شعبه 8 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
صفیری ـ موذن

قاضی:
صفیری , عباس موذن , علی اصغر رضایی فر

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 198 - درصورتی که حق یا د ینی برعهده کسی ثابت شد اصل بر بقای آن است مگر این که خلاف آن ثابت شود.

مشاهده ماده 198 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 515 - خواهان حق دارد ضمن تقدیم دادخواست یا در اثنای دادرسی و یا به طور مستقل جبران خسارات ناشی از دادرسی یا تاخیر انجام تعهد یا عدم انجام آن را که به علت تقصیر خوانده نسبت به اداء حق یا امتناع از آن به وی وارد شده یا خواهد شد همچنین اجرت المثل را به لحاظ عدم تسلیم خواسته یا تاخیر تسلیم آن از باب اتلاف و تسبیب از خوانده مطالبه نماید. خوانده نیز می تواند خسارتی را که عمدا از طرف خواهان با علم به غیر محق بودن در دادرسی به او وارد شده از خواهان مطالبه نماید. دادگاه در موارد یادشده میزان خسارت را پس از رسیدگی معین کرده و ضمن حکم راجع به اصل دعوا یا به موجب حکم جداگانه محکوم علیه را به تادیه خسارت ملزم خواهد نمود. در صورتی که قرارداد خاصی راجع به خسارت بین طرفین منعقد شده باشد برابر قرارداد رفتار خواهد شد. تبصره 1 - در غیر مواردی که دعوای مطالبه خسارت مستقلا یا بعد از ختم دادرسی مطرح شود مطالبه خسارتهای موضوع این ماده مستلزم تقدیم دادخواست نیست. تبصره 2 - خسارت ناشی از عدم النفع قابل مطالبه نیست و خسارت تاخیر تادیه در موارد قانونی قابل مطالبه می باشد.

مشاهده ماده 515 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 519 - خسارات دادرسی عبارتست از هزینه دادرسی و حق الوکاله وکیل و هزینه های دیگری که به طور مستقیم مربوط به دادرسی و برای اثبات دعوا یا دفاع لازم بوده است از قبیل حق الزحمه کارشناسی و هزینه تحقیقات محلی.

مشاهده ماده 519 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 358 - چنانچه دادگاه تجدیدنظر ادعای تجدیدنظرخواه را موجه تشخیص دهد رای دادگاه بدوی را نقض و رای مقتضی صادر می نماید. در غیر این صورت با رد درخواست و تایید رای پرونده را به دادگاه بدوی اعاده خواهد کرد.

مشاهده ماده 358 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM