رای قضایی شماره 9309970221500561

رای قضایی شماره 9309970221500561

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9309970221500561


شماره دادنامه قطعی:
9309970221500561

تاریخ دادنامه قطعی:
1393/05/12

گروه رای:
حقوقی

نوع مرجع:
دادگاه تجدیدنظر استان

عنوان رای:
دعوای ابطال رای داور در فرض عدم صدور بر اساس مقررات قانونی

پیام رای:
صدور قرار رد درخواست ابطال رای داور به علت طرح دعوای ابطال خارج از موعد مقرر مختص مواردی است که رای داور بر اساس مقررات قانونی و در چهارچوب آن صادر شده بنابراین اگر اساس و بنیاد آن مخدوش باشد حتی در صورت اعتراض خارج از موعد نیز محکمه ناگزیر به ورود به موضوع است.

رای دادگاه بدوی
در خصوص دعوی آقایان م.ش. و ق.ح. به طرفیت آقایان و خانم ها ع.ش. و غیره نظر به عدم توجه دعوی خواهان ها به خوانده ردیف آخر آقای م.د. مستندا بند 4 ماده 84 و ماده 89 قانون آیین دادرسی مدنی قرار رد دعوی خواهان ها علیه خوانده موصوف صادر و اعلام می شود. ثانیا نظر به اینکه قرارداد مشارکت شماره 14021 مورخ 30/6/1390 به امضای خواندگان آقایان الف.ن. م. ک. ـ و. ب. (ب.) - ع. م.- ص. م.- الف.م. و ز.الف. (الف.) نرسیده است و ثالثا اینکه برابر محتویات پرونده کلاسه 92/295 رای موضوع دعوی حاضر اصولا ابلاغ نگردیده است و ازآنجاکه مطابق ماده 490 قانون آیین دادرسی مدنی دعوی ابطال رای داوری ظرف بیست روز پس از ابلاغ مسموع خواهد بود و مادامی که ابلاغ رای داوری مشخص نباشد احراز اقامه دعوی در ظرف مهلت بیست روزه قانونی ممکن نیست دادگاه دعوی خواهان ها به جهات مذکور قابل استماع تشخیص نداده و مستندا به مفاد ماده 490 و 2 قانون آیین دادرسی مدنی قرار رد دعوی خواهان ها در این قسمت نیز صادر و اعلام می شود. قرارهای صادره ظرف بیست روز از تاریخ ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در محاکم محترم تجدیدنظر استان تهران می باشد.
رییس شعبه 116 دادگاه عمومی حقوقی تهران ـ ماندگار مشفق

رای دادگاه تجدیدنظر استان
تجدیدنظرخواهی آقایان م.ش. و ق.ح. به طرفیت م.د. الف.ص. ع.پ. نسبت به دادنامه شماره 920311-14/11/1392 صادره از شعبه 116 دادگاه حقوقی تهران که دلالت بر صدور قرار رد دعوی خواهان بدوی بر ابطال رای داوری 30/6/1390 داشته است اولا تجدیدنظرخواهی به طرفیت آقای م.د. (داور مرضی الطرفین) وارد و موجه نیست چرا که داور فاقد هرگونه نفع در صدور رای بوده و صرفا به عنوان مرجع حل اختلاف اظهارنظر می نماید لذا دعوی به طرفیت داور فاقد وجاهت است و دادنامه معترض عنه در آن قسمت خالی از منقصت و هرگونه ایراد قانونی است مستندا به ماده 353 قانون آیین دادرسی مدنی ضمن رد تجدیدنظرخواهی قرار معترض عنه را تایید می نماید. اما در خصوص تجدیدنظرخواهی نسبت به سایر تجدیدنظر خواندگان دادگاه صرف نظر از ابلاغ یا عدم ابلاغ رای داور نظر به اینکه به فرض اعتراض خارج از موعد حسب ماده 492 قانون آیین دادرسی مدنی بوده مبادرت به صدور قرار رد درخواست می نماید که رای داور بر اساس مقررات قانونی و در چهارچوب آن اصدار یافته و به اساس آن خدشه ای وارد نباشد چرا که اگر اساس و بنیاد آن مخدوش باشد به فرض اعتراض خارج از موعد نیز محکمه ناگزیر به ورود می باشد در مانحن فیه ملاحظه می گردد ایرادات اساسی ذیل به داور و نظریه داوری وارد است اولا هرچند مفاد مستند مورد درخواست ابطال 6/12/1390 (حسب ادعای داور 6/12/1391) شباهتی به شکل و قالب رای داوری ندارد ولی مفاد آن به نحوی است که دلالت بر اظهارنظر در خصوص قرارداد دارد که به نظر دادگاه ورود در آن و اظهارنظر در خصوص تنفیذ یا عدم تنفیذ و ساقط نمودن آن از حیطه اختیار داور خارج است و نامبرده حق اظهارنظر در خصوص ماهیت قرارداد را نداشته بلکه می توانست امتناع خود را با عنایت به بند 16-5 قرارداد (صفحه 19 قرارداد) به لحاظ عدم امضاء از ناحیه سایر مالکین اعلام می نمود. ثانیا با عنایت به احراز فقد اعتبار و عدم نافذ بودن قرارداد مذکور داور تکلیفی بر اظهارنظر در خصوص قراردادی که فاقد اعتبار گردیده نداشته چرا که وقتی مبنای رای داور که همان قرارداد مورخ 30/6/1390 بوده بلااعتبار تلقی گردد بالتبع اظهارنظر داوری بر اساس مبنای غیر معتبر و غیر نافذ از جایگاه و حمایت قانونی برخوردار نمی باشد. ثالثا ملاحظه می گردد حسب محتویات پرونده داور سابقا نیز نسبت به اظهارنظر و اصدار رای داوری (14/4/91) اقدام نموده که با انجام یک بار داوری دیگر تکلیف از وی ساقط است معلوم نیست بر چه مبنایی مجددا اظهارنظر نموده است. رابعا با مداقه در محتویات پرونده ملحوظ است نامبرده در زمان اصدار قبل از رای مراتب استعفاء و نیز در مرحله دیگر امتناع خود را اعلام نموده است حال چگونه بعد از استعفاء و اعلام آن به طرفین نسبت به موضوع مبادرت به صدور رای نموده است علی هذا بنا به مراتب مرقوم به نظر می رسد که صدور قرار رد دعوی از ناحیه همکار محترم بدوی با عنایت به ایرادات ذکرشده از وجاهت قانونی برخوردار نبوده و دادنامه درخور نقض و مستعد صدور رسیدگی ماهیتی است علی هذا دادگاه مستندا به ماده 353 قانون آیین دادرسی مدنی ضمن نقض دادنامه تجدیدنظر خواسته پرونده را جهت رسیدگی و اظهارنظر ماهیتی به مرجع محترم بدوی اعاده می نماید. این رای قطعی است.
رییس شعبه 15 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
عشقعلی ـ اسماعیلی

قاضی:
مشفق , محمد عشقعلی , اسماعیلی

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 89 - درمورد بند (1) ماده (84) هرگاه دادگاه خود را صالح نداند مبادرت به صدور قرار عدم صلاحیت می نماید و طبق ماده (27) عمل می کند و در مورد بند (2) ماده (84) هرگاه دعوا در دادگاه دیگری تحت رسیدگی باشد از رسیدگی به دعوا خودداری کرده پرونده را به دادگاهی که دعوا در آن مطرح است می فرستد و در سایر موارد یادشده در ماده (84) قرار رد دعوا صادر می نماید.

مشاهده ماده 89 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 353 - دادگاه تجدیدنظر در صورتی که قرار مورد شکایت را مطابق با موازین قانونی تشخیص دهد آن را تایید می کند. در غیر این صورت پس از نقض پرونده را برای رسیدگی ماهوی به دادگاه صادرکننده قرار عودت می دهد.

مشاهده ماده 353 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM