تجدیدنظرخواهی آقایان م.ش. و ق.ح. به طرفیت م.د. الف.ص. ع.پ. نسبت به دادنامه شماره 920311-14/11/1392 صادره از شعبه 116 دادگاه حقوقی تهران که دلالت بر صدور قرار رد دعوی خواهان بدوی بر ابطال رای داوری 30/6/1390 داشته است اولا تجدیدنظرخواهی به طرفیت آقای م.د. (داور مرضی الطرفین) وارد و موجه نیست چرا که داور فاقد هرگونه نفع در صدور رای بوده و صرفا به عنوان مرجع حل اختلاف اظهارنظر می نماید لذا دعوی به طرفیت داور فاقد وجاهت است و دادنامه معترض عنه در آن قسمت خالی از منقصت و هرگونه ایراد قانونی است مستندا به ماده 353 قانون آیین دادرسی مدنی ضمن رد تجدیدنظرخواهی قرار معترض عنه را تایید می نماید. اما در خصوص تجدیدنظرخواهی نسبت به سایر تجدیدنظر خواندگان دادگاه صرف نظر از ابلاغ یا عدم ابلاغ رای داور نظر به اینکه به فرض اعتراض خارج از موعد حسب ماده 492 قانون آیین دادرسی مدنی بوده مبادرت به صدور قرار رد درخواست می نماید که رای داور بر اساس مقررات قانونی و در چهارچوب آن اصدار یافته و به اساس آن خدشه ای وارد نباشد چرا که اگر اساس و بنیاد آن مخدوش باشد به فرض اعتراض خارج از موعد نیز محکمه ناگزیر به ورود می باشد در مانحن فیه ملاحظه می گردد ایرادات اساسی ذیل به داور و نظریه داوری وارد است اولا هرچند مفاد مستند مورد درخواست ابطال 6/12/1390 (حسب ادعای داور 6/12/1391) شباهتی به شکل و قالب رای داوری ندارد ولی مفاد آن به نحوی است که دلالت بر اظهارنظر در خصوص
قرارداد دارد که به نظر دادگاه ورود در آن و اظهارنظر در خصوص تنفیذ یا عدم تنفیذ و ساقط نمودن آن از حیطه اختیار داور خارج است و نامبرده حق اظهارنظر در خصوص ماهیت
قرارداد را نداشته بلکه می توانست امتناع خود را با عنایت به بند 16-5
قرارداد (صفحه 19 قرارداد) به لحاظ عدم امضاء از ناحیه سایر مالکین اعلام می نمود. ثانیا با عنایت به احراز فقد اعتبار و عدم نافذ بودن
قرارداد مذکور داور تکلیفی بر اظهارنظر در خصوص قراردادی که فاقد اعتبار گردیده نداشته چرا که وقتی مبنای رای داور که همان
قرارداد مورخ 30/6/1390 بوده بلااعتبار تلقی گردد بالتبع اظهارنظر داوری بر اساس مبنای غیر معتبر و غیر نافذ از جایگاه و حمایت قانونی برخوردار نمی باشد. ثالثا ملاحظه می گردد حسب محتویات پرونده داور سابقا نیز نسبت به اظهارنظر و اصدار رای داوری (14/4/91) اقدام نموده که با انجام یک بار داوری دیگر تکلیف از وی ساقط است معلوم نیست بر چه مبنایی مجددا اظهارنظر نموده است. رابعا با مداقه در محتویات پرونده ملحوظ است نامبرده در زمان اصدار قبل از رای مراتب استعفاء و نیز در مرحله دیگر امتناع خود را اعلام نموده است حال چگونه بعد از استعفاء و اعلام آن به طرفین نسبت به موضوع مبادرت به صدور رای نموده است علی هذا بنا به مراتب مرقوم به نظر می رسد که صدور قرار رد دعوی از ناحیه همکار محترم بدوی با عنایت به ایرادات ذکرشده از وجاهت قانونی برخوردار نبوده و دادنامه درخور نقض و مستعد صدور رسیدگی ماهیتی است علی هذا دادگاه مستندا به ماده 353 قانون آیین دادرسی مدنی ضمن نقض دادنامه تجدیدنظر خواسته پرونده را جهت رسیدگی و اظهارنظر ماهیتی به مرجع محترم بدوی اعاده می نماید. این رای قطعی است.
رییس شعبه 15 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
عشقعلی ـ اسماعیلی