به حکایت دادخواست آقای م.م. به طرفیت 1- ش.م. به شماره ثبت.. . -2- آقای الف.الف. 3- آقای ص.الف. 4- خانم ز.ب. 5 و 6 - خانم ها س. و س.پ. 7- آقای الف.ه. 8- ح.ک. به خواسته صدور حکم ابطال سند قطعی غیرمنقول ؟؟-26/1/86 مقوم به پنجاه میلیون و یک صد هزار ریال 2- صدور حکم ابطال سند عادی 23/8/85 مقوم به بیست میلیون و یک صد هزار ریال 3- صدور حکم الزام خواندگان به تنظیم سند انتقال پلاک ثبتی ؟از ؟ فرعی از یک اصلی بخش 11 ثبت بابلسر بنام اینجانب هرکدام مقوم به بیست میلیون و یک صد هزار ریال (با عنایت به عدم قابلیت طرح ضرورتی بر تشریح ذکر جزییات نمی باشد) این دادخواست ثبت دادگستری بابلسر شده و در مورخ 25/2/1390 به شعبه سوم محاکم عمومی حقوقی بابلسر ارجاع (ص اول پرونده) جلسه اول دادرسی که منعقدشده پس از ابلاغ به متداعیین مورخ 27/6/1390 ص 53 پرونده است که خواهان اعلام داشت عرایض به شرح لایحه تقدیمی است (صفحات 45 لغایت 47 ثبت به شماره 00739-90 مورخ 27/6/90 صدر صفحه 47 (خواسته ابطال سند و غیره که وقت رسیدگی آن مورخ 27/6/1390 تعیین شده است) در اخیر جلسه آن افزایش خواسته به ابطال وکالت نامه 14552-22/3/ناخوانا. تنظیمی دفتر.. . داده شده است (صفحات 55 و 56) دادگاه متعاقب اخذ تصمیم مطالبه پرونده های محاکماتی مسبوق متداعیین که متضمن قرار اناطه در پرونده کیفری و مستلزم دعوی اثبات مالکیت بوده (که طی این دادخواست اقامه شده) و خلاصه نویسی پرونده محاکماتی مسبوق استنادی متداعیین و اخذ اظهارات متداعیین و انعکاس جلب نظر کارشناس خط و امضاء مضبوط در پرونده کیفری و اظهارات گواهان آن پرونده (صورت جلسه 21/3/87 پرونده کلاسه (8/290 شعبه 101 جزایی دادگاه عمومی فریدون کنار) ختم رسیدگی با مورخ صدور دادنامه هم قرین است ص 399 طی دادنامه شماره 00166-92 مورخ 30/2/1392 به شرح استدلال و استنتاجی که نموده حکم به ابطال فروش نامه 23/8/85 و ابطال سند قطعی غیرمنقول شماره ؟؟؟-26/1/86 و ابطال وکالت نامه شماره 14552-22/3/86 دفتر.. . بابلسر صادر نموده اند و نسبت به خواسته الزام به تنظیم
سند رسمی به شرح استدلالی که نموده قرار رد دعوی خواهان را صادر نموده اند.
این رای در مورخ 29/4/1392 ص 471 پرونده محاکماتی به آقای ص.الف. و در مورخ 23/3/1392 ص 459 به آقای الف.الف. ابلاغ و به تفکیک دادخواست فرجامی در مورخ 25/3/1392 با شمارگان 00045-92 و 00046-92 تقدیم نموده اند که به حکم ماده 367 آ.د.م. با قطعیت دادنامه های بدوی معد فرجام خواهی است و مبدا مهلت فرجام خواهی به صریح بند ب ماده 398 آ.د.م. (برای احکام و قرارهای قابل تجدیدنظر دادگاه بدوی که نسبت به آن تجدیدنظرخواهی نشده از تاریخ انقضای مهلت تجدیدنظر) است لذا قابلیت طرح فرجامی ندارد و معد رسیدگی تجدیدنظری است.
هییت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرایت گزارش آقای سید رسول حسینی طباطبایی عضو ممیز و اوراق پرونده و نظریه کتبی آقای حسین نوروزی دادیار دیوان عالی کشور اجمالا مبنی بر اتخاذ تصمیم شایسته دادنامه شماره 000166-92-30/2/92 تجدیدنظر خواسته مشاوره نموده چنین رای می دهد: