رای قضایی شماره 9309970224600428

رای قضایی شماره 9309970224600428

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9309970224600428


شماره دادنامه قطعی:
9309970224600428

تاریخ دادنامه قطعی:
1393/04/30

گروه رای:
حقوقی

نوع مرجع:
دادگاه تجدیدنظر استان

عنوان رای:
اعتراض ثالث به دادنامه غیابی غیر قطعی

پیام رای:
اعتراض ثالث به دادنامه غیابی پیش از قطعیت آن مسموع نیست.

رای دادگاه بدوی
در خصوص دادخواست اعتراض ثالث آقای م.ج. فرزند م. با وکالت خانم ف.ح. به طرفیت خواندگان معترض ثالث آقای م.ح. با وکالت آقای الف.م. -آقایان ن.ن. -الف.ر. و ب.ر. وراث الف.ر. آقایان س. و م. و ع. و. و ع. همگی ر. و خانم ف.ق. و آقای ج.ف. نسبت به دادنامه شماره 181 مورخ 21/8/87 صادره از شعبه 218 به انضمام کلیه خسارات دادرسی و حق الوکاله با توجه به محتویات و اوراق پرونده و مفاد دادخواست و اظهارات وکلای خواهان و خوانده ردیف اول به شرح صورت جلسات و لوایح تقدیمی عنایتا به پاسخ استعلام ثبتی که انتقال پلاک ثبتی متنازع فیه به خواهان در تاریخ 4/10/90 در دفترخانه شماره.. . صورت گرفته است که در واقع دو فقره ید ماقبل آن به خواندگان ثالث می رسد که با توجه به مراتب و توجها به صدور دادنامه معترض عنه به شماره 181 در تاریخ 21/8/87 که در واقع خواهان معترض ثالث هیچ گونه مالکیتی در آن زمان نداشته است لذا دادگاه دعوی معترض ثالث را غیر وارد تشخیص و مستندا به ماده 2 قانون آیین دادرسی مدنی دادگاه های عمومی و انقلاب حکم بر بی حقی و بطلان دعوی معترض ثالث صادر و اعلام می نماید. رای صادره حضوری و ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در دادگاه های تجدیدنظر استان تهران می باشد.
رییس شعبه 218 دادگاه عمومی حقوقی تهران ـ گلدار

رای دادگاه تجدیدنظر استان
تجدیدنظرخواهی آقای م.ج. با وکالت خانم ف.ح. نسبت به دادنامه شماره 920580 مورخ 9/7/92 شعبه 218 محاکم عمومی تهران دایر بر صدور حکم به بطلان دعوی معترض ثالث ازاین جهت وارد و موثر است که دادنامه موضوع اعتراض ثالث (به شماره 569 مورخ 21/7/87 در پرونده کلاسه 87/181) به صورت غیابی صادر گردیده فلذا و قبل از قطعیت آن دعوای اعتراض ثالث اصلی اساسا مصداق نداشته بلکه مطابق مفهوم ماده 420 قانون آیین دادرسی مدنی ورود دادگاه بدوی به ماهیت دعوی اعتراض ثالث فاقد وجاهت قانونی بوده و شاید از استناد دادگاه بدوی (در صدور حکم معترض عنه) به ماده دو قانون آیین دادرسی مدنی که ناظر بر شکلی بودن رای است و نه ماهوی بودن آن مسامحه در تعبیر در رای معترض عنه آشکار گردد و به هرحال رای صادره در قالب حکم ماهوی قبل از قطعیت دادنامه غیابی اعتراض ثالث فاقد وجاهت بوده رای صادره قابلیت ابرام را نداشته ضمن نقض آن در خصوص دعوای مذکور در دادخواست آقای م.ج. با وکالت خانم ف.ح. به خواسته اعتراض ثالث به رای شماره 569 مورخ 21/7/87 که به اشتباه و به جای شماره رای شماره کلاسه پرونده ذکرشده با توجه به عدم قطعیت یافتن دادنامه مزبور و به استناد ماده 2 قانون آیین دادرسی مدنی قرار رد دعوی را صادر و اعلام می نماید. این رای قطعی است.
رییس شعبه 46 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
حمیدی راد ـ عاشورخانی

قاضی:
گلدار , حمیدی راد , عاشورخانی

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 2 - هیچ دادگاهی نمی تواند به دعوایی رسیدگی کند مگر اینکه شخص یا اشخاص ذی نفع یا وکیل یا قائم مقام یا نماینده قانونی آنان رسیدگی به دعوا را برابر قانون درخواست نموده باشند.

مشاهده ماده 2 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 420 - اعتراض اصلی باید به موجب دادخواست و به طرفیت محکوم له و محکوم علیه رای مورد اعتراض باشد. این دادخواست به دادگاهی تقدیم می شود که رای قطعی معترض عنه را صادر کرده است. ترتیب دادرسی مانند دادرسی نخستین خواهد بود.

مشاهده ماده 420 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM