رای قضایی شماره 9309970925300138

رای قضایی شماره 9309970925300138

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9309970925300138


شماره دادنامه قطعی:
9309970925300138

تاریخ دادنامه قطعی:
1393/02/06

گروه رای:
کیفری

نوع مرجع:
شعبه دیوان عالی کشور

عنوان رای:
شرط اعمال تعزیر در بزه ایراد ضرب و جرح عمدی

پیام رای:
ایراد ضرب و جرح عمدی در صورتی که به نتایج مندرج در ماده 614 قانون تعزیرات 1375 نینجامد قابل تعزیر نمی باشد.

رای خلاصه جریان پرونده
شعبه دوازدهم دادگاه تجدیدنظر استان خ به موجب دادنامه شماره 9209976118301576 -26/10/92 تجدیدنظرخواهی آقای م.س. فرزند ر. نسبت به دادنامه شماره 9209976159300987-31/6/92 شعبه 101 دادگاه عمومی جزایی ش را متضمن محکومیت وی به اتهام ضرب و جرح عمدی علاوه بر پرداخت درصدی از ارش و دیه در حق شاکی به تحمل سه سال حبس را رد نموده است. و به دنبال آن محکوم علیه با تقدیم لایحه ای به دفتر دیوان عالی کشور و با این توضیح که قبلا بین وی و برادرش برای تقسیم ارث نزاع روی داده که منتهی به محکومیتش به پرداخت دیه و حبس شده و پس از تحمل یک سال حبس با عفو آزاد شده مجدد بین نامبرده و برادرش درگیری ساده ای رخ داده که از یکدیگر جدا شده و قضیه فیصله یافته اما برادرش به دلیل ساییدگی خفیف در آرنج راست و بالای زانوی چپ شکایت کرده. این بار نیز علاوه بر یک درصد دیه در حق برادرش به استناد ماده 845 قانون مجازات اسلامی که همان ماده 613 قانون سابق مجازات اسلامی است به سه سال حبس محکوم گردید که این ماده ناظر به شروع به قتل می باشد و شعب بدوی و تجدیدنظر نسبت به رفع این ایراد مهم توجه ننموده از نگاه تیز بین قضات محترم به دور مانده و ماده 139 قانون مذکور هم که مربوط به تکرار جرم تعزیری است و قابل تسری به دیات نمی شده مشخص نیست چطور به استناد مواد 709 و 710 قانون مجازات اسلامی که مربوط به دیه است کیفر حبس مقرر نموده و نیز دیگر جهات مندرج در لایحه تقدیمی به استناد بند شش ماده 272 قانون مجازات اسلامی استدعای تجویز اعاده دادرسی نموده و با پیوست نمودن تصاویر دادنامه های بدوی و تجدیدنظر و اوراقی مربوط به اختلافات و دعاوی تقسیم ارث با ثبت و کلاسه پرونده در دفاتر مربوطه سرانجام به این شعبه ارجاع گردیده است.
هییت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرایت گزارش آقای لطیفی رستمی عضو ممیز و اوراق پرونده و نظریه کتبی آقای بلاغی دادیار دیوان عالی کشور اجمالا مبنی بر: «پذیرش اعاده دادرسی»; در خصوص دادنامه شماره 9209976118301576-26/10/92 مشاوره نموده چنین رای می دهد:

رای شعبه دیوان عالی کشور
نظر به این که عمل ارتکابی انتساب یافته به متقاضی اعاده دادرسی آقای م.س. فرزند ر. با جرایم مندرج در ماده 614 قانون مجازات اسلامی سابق و یا به تعبیر دادگاه ماده 845 قانون اخیرالتصویب مجازات اسلامی (سال 1392) قابلیت انطباق نداشته از این رو تعیین سه سال حبس از حیث جنبه عمومی جرم نامتناسب و خلاف موازین قانونی تشخیص داده شده و مآلا تقاضای اعاده دادرسی نامبرده فوق با بند شش ماده 272 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری مطابقت داشته که ضمن پذیرش و تجویز اعاده دادرسی پرونده جهت تجدید محاکمه به شعبه هم عرض دادگاه صادرکننده حکم قطعی ارجاع داده می شود.
رییس شعبه سی و هشتم دیوان عالی کشور ـ عضو معاون
لطیفی رستمی ـ سجادی

قاضی:
سید صالح سجادی , سیدعلی اصغر لطیفی رستمی

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 709 ـ جراحات سر و صورت و دیه آنها به ترتیب ذیل است: الف ـ حارصه: خراش پوست بدون آنکه خون جاری شود یک صدم دیه کامل ب ـ دامیه: جراحتی که اندکی وارد گوشت شود و همراه با جریان کم یا زیاد خون باشد دو صدم دیه کامل پ ـ متلاحمه: جراحتی که موجب بریدگی عمیق گوشت شود لکن به پوست نازک روی استخوان نرسد سه صدم دیه کامل ت ـ سمحاق: جراحتی که به پوست نازک روی استخوان برسد چهار صدم دیه کامل ث ـ موضحه: جراحتی که پوست نازک روی استخوان را کنار بزند و استخوان را آشکار کند پنج صدم دیه کامل ج ـ هاشمه: جنایتی که موجب شکستگی استخوان شود گرچه جراحتی را تولید نکند ده صدم دیه کامل چ ـ منقله: جنایتی که درمان آن جز با جابه جا کردن استخوان میسر نباشد پانزده صدم دیه کامل ح ـ مامومه: جراحتی که به کیسه مغز برسد یک سوم دیه کامل خ ـ دامغه: صدمه یا جراحتی که کیسه مغز را پاره کند که علاوه بر دیه مامومه موجب ارش پاره شدن کیسه مغز نیز می باشد. تبصره 1 ـ جراحات گوش بینی لب زبان و داخل دهان در غیر مواردی که برای آن دیه معین شده است در حکم جراحات سر و صورت است. تبصره 2 ـ ملاک دیه در جراحت های مذکور مقدار نفوذ جراحت بوده و طول و عرض آن تاثیری در میزان دیه ندارد. تبصره 3 ـ جنایت بر گونه در صورتی که داخل دهان را نمایان نسازد موجب یک بیستم دیه کامل و اگر به نحوی باشد که داخل دهان را نمایان سازد موجب یک پنجم دیه کامل است. در این مورد چنانچه پس از بهبودی جراحت اثر و عیب فاحشی در صورت باقی بماند علاوه بر آن یک بیستم دیه دیگر نیز باید پرداخت شود. تبصره 4 ـ هرگاه جنایت موضحه صورت بعد از التیام اثری از خود بر جای بگذارد علاوه بر دیه موضحه یک هشتادم دیه کامل نیز ثابت است و هرگاه جنایت در حد موضحه نبوده و بعد از التیام اثری از آن باقی بماند علاوه بر دیه جنایت یک صدم دیه کامل نیز ثابت است و چنانچه جنایت شکافی در صورت ایجاد کند دیه آن هشت صدم دیه کامل است.

مشاهده ماده 709 قانون مجازات اسلامی

ماده 710 ـ هرگاه یکی از جراحت های مذکور در بندهای (الف) تا (ث) ماده (709) این قانون در غیر سر و صورت واقع شود در صورتی که آن عضو دارای دیه معین باشد دیه به حساب نسبت های فوق از دیه آن عضو تعیین می شود و اگر آن عضو دارای دیه معین نباشد ارش ثابت است. تبصره 1 ـ جراحات وارده به گردن در حکم جراحات بدن است. تبصره 2 ـ هرگاه هر یک از جراحت های مذکور در ماده (709) این قانون با یک ضربه به وجود آمده باشد که از حیث عمق متعدد باشد یک جراحت محسوب می شود و دیه جراحت بیشتر را دارد لکن اگر با چند ضربه ایجاد شود مانند اینکه با یک ضربه حارصه ایجاد شود و با ضربه دیگر آن جراحت به موضحه مبدل شود برای هر جراحت دیه مستقل ثابت است خواه مرتکب هر دو جنایت یک نفر خواه دو نفر باشد.

مشاهده ماده 710 قانون مجازات اسلامی

ماده 272 ـ هرگاه کسی مال را توسط مجنون طفل غیرممیز حیوان یا هر وسیله بی اراده ای از حرز خارج کند مباشر محسوب می شود و در صورتی که مباشر طفل ممیز باشد رفتار آمر حسب مورد مشمول یکی از سرقت های تعزیری است.

مشاهده ماده 272 قانون مجازات اسلامی

ماده 614 ـ قطع و از بین بردن تمام زبان کودکی که زمان سخن گفتن او فرا نرسیده موجب دیه کامل است لکن اگر بعدا معلوم شود که لال بوده است مازاد بر یک سوم دیه مسترد می شود.

مشاهده ماده 614 قانون مجازات اسلامی

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM