رای قضایی شماره 9309970270100036

رای قضایی شماره 9309970270100036

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9309970270100036


شماره دادنامه قطعی:
9309970270100036

تاریخ دادنامه قطعی:
1393/01/30

گروه رای:
حقوقی

نوع مرجع:
دادگاه تجدیدنظر استان

عنوان رای:
اعتبار امر قضاوت شده نسبت به حکم غیابی

پیام رای:
حکم غیابی نیز دارای اعتبار امر قضاوت شده است و تا زمانی که به واسطه واخواهی نقض نشده اعتبار دارد.

رای دادگاه بدوی
در خصوص دادخواست آقایان ج. و ع. و خانم ها ط. و م. همگی م. به طرفیت آقای ح.ف. فرزند الف. به خواسته ابطال سند پلاک 22 فرعی از 61 اصلی قریه دشتبان به نسبت به سهم الارث مقوم به 001/000/50 ریال بدین توضیح که خوانده مالک پلاک فوق می باشد این در حالی است که وفق تصویر دادنامه 853-9/7/91 شعبه اول تقسیم نامه عادی 10/6/66 تایید گردیده است و به واسطه مالکیت قهری خواهان ها مالک یک من ری از سه من از پلاک فوق می باشند ولی خوانده بدون توجه به تقسیم نامه عادی اقدام به دریافت سند مالکیت 70736 و 70737 نموده است و بدین وسیله خواهان ها خواستار ابطال سند صادره شده اند لیکن با توجه به پرونده 900438 همین دادگاه و به موجب دادنامه 126-26/2/91 حکم به ابطال اسناد رسمی مزبور به تاریخ 20/5/67 دفترخانه یک دماوند صادر گردیده لذا موضوع اعتبار امر محکوم به را دارد و به استناد مواد 84 و 89 قانون آیین دادرسی مدنی قرار رد دعوای خواهان ها صادر و اعلام می گردد. قرار صادره ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در محاکم محترم تجدیدنظر استان تهران می باشد.
رییس شعبه 2 دادگاه عمومی حقوقی دماوند ـ عبداللهی

رای دادگاه تجدیدنظر استان
در این پرونده خانم ط.م. به طرفیت آقای ح.ف. از دادنامه شماره 00797 مورخ 28/10/92 شعبه دوم دادگاه عمومی حقوقی دماوند تجدیدنظرخواهی کرده است به موجب دادنامه موصوف دعوای تجدیدنظرخواه و تعداد دیگر به طرفیت تجدیدنظر خوانده به خواسته ابطال سند پلاک 22 فرعی از 61 اصلی قریه دشتبان به نسبت سهم الارث به لحاظ صدور دادنامه شماره 126-26/2/91 و اعتبار امر محکوم بها قرار رد دعوا صادرشده است دادگاه با توجه به دادنامه شماره 126-26/2/91 شعبه دوم دادگاه عمومی حقوقی دماوند و پذیرش خواسته خواهان (خانم ط.م.) و صدور حکم به ابطال سند رسمی انتقال بر علیه آقای ح.ف. به نحو غیابی در این مرحله ایراد و اعتراض موثر و مدللی که موجب نقض و بی اعتباری دادنامه تجدیدنظر خواسته را فراهم کند مطرح نشده است زیرا دعوای طرح شده سابقا بین همین اشخاص رسیدگی شده و نسبت به آن حکم قطعی صادرشده است و تا زمانی که از رای غیابی مطابق مقررات واخواهی نشده باشد رای مزبور قطعی و لازم الاجرا خواهد بود ازاین رو درخواست تجدیدنظر با جهات مذکور در ماده 348 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی انطباق ندارد لذا با رد تجدیدنظرخواهی دادنامه تجدیدنظر خواسته به استناد ماده 353 قانون مرقوم تایید و استوار می شود این رای قطعی است.
رییس شعبه 56 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
اهوارکی ـ رمضانی

قاضی:
عبدالهی , اهوارکی , رمضانی

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 84 - در موارد زیر خوانده می تواند ضمن پاسخ نسبت به ماهیت دعوا ایراد کند: 1 - دادگاه صلاحیت نداشته باشد. 2 - دعوا بین همان اشخاص در همان دادگاه یا دادگاه هم عرض دیگری قبلا" اقامه شده و تحت رسیدگی باشد و یا اگر همان دعوا نیست دعوایی باشد که با ادعای خواهان ارتباط کامل دارد. 3 - خواهان به جهتی ازجهات قانونی از قبیل صغر عدم رشد جنون یا ممنوعیت از تصرف دراموال در نتیجه حکم ورشکستگی اهلیت قانونی برای اقامه دعوا نداشته باشد. 4 - ادعا متوجه شخص خوانده نباشد. 5 - کسی که به عنوان نمایندگی اقامه دعوا کرده از قبیل وکالت یا ولایت یا قیمومت و سمت او محرز نباشد. 6 - دعوای طرح شده سابقا بین همان اشخاص یا اشخاصی که اصحاب دعوا قائم مقام آنان هستند رسیدگی شده نسبت به آن حکم قطعی صادر شده باشد. 7 - دعوا بر فرض ثبوت اثر قانونی نداشته باشد از قبیل وقف و هبه بدون قبض. 8 - مورد دعوا مشروع نباشد. 9 - دعوا جزمی نبوده بلکه ظنی یا احتمالی باشد. 10 - خواهان در دعوای مطروحه ذی نفع نباشد. 11 - دعوا خارج از موعد قانونی اقامه شده باشد.

مشاهده ماده 84 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 89 - درمورد بند (1) ماده (84) هرگاه دادگاه خود را صالح نداند مبادرت به صدور قرار عدم صلاحیت می نماید و طبق ماده (27) عمل می کند و در مورد بند (2) ماده (84) هرگاه دعوا در دادگاه دیگری تحت رسیدگی باشد از رسیدگی به دعوا خودداری کرده پرونده را به دادگاهی که دعوا در آن مطرح است می فرستد و در سایر موارد یادشده در ماده (84) قرار رد دعوا صادر می نماید.

مشاهده ماده 89 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 348 - جهات درخواست تجدیدنظر به قرار زیر است : الف - ادعای عدم اعتبار مستندات دادگاه. ب - ادعای فقدان شرایط قانونی شهادت شهود. ج - ادعای عدم توجه قاضی به دلایل ابرازی. د - ادعای عدم صلاحیت قاضی یا دادگاه صادر کننده رای ه- ادعای مخالف بودن رای با موازین شرعی و یا مقررات قانونی. تبصره - اگر درخواست تجدیدنظر به استناد یکی از جهات مذکور در این ماده به عمل آمده باشد درصورت وجود جهات دیگر مرجع تجدیدنظر به آن جهت هم رسیدگی می نماید.

مشاهده ماده 348 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM