رای قضایی شماره 9209970224601519

رای قضایی شماره 9209970224601519

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9209970224601519


شماره دادنامه قطعی:
9209970224601519

تاریخ دادنامه قطعی:
1392/12/14

گروه رای:
حقوقی

نوع مرجع:
دادگاه تجدیدنظر استان

عنوان رای:
خواندگان در دعوی حجر

پیام رای:
دعوی حجر باید به طرفیت دادستان و فرد محجور طرح شود البته با ترک نام دادستان و درج نام فرد محجور کماکان دعوی قابلیت پذیرش دارد اما درصورتی که فقط نام دادستان به عنوان خوانده درج شده باشد دعوا قابلیت پذیرش ندارد.

رای دادگاه بدوی
در خصوص دعوی الف.ع. با وکالت الف.و. به طرفیت دادگستری بهارستان مبنی بر صدور حکم حجر با این توضیح که خواهان اظهار داشته خوانده شخص جانباز دارای ناراحتی شدید اعصاب روان فاقد عقل معاشرت و تصرفاتش در اموال و حقوق مالی خود غیر عقلایی و اساسا مشارالیه غیر رشید می باشد دادگاه با عنایت به مستندات ابرازی اظهارات خواهان و نیز نظریه کمیسیون پزشکی مبنی بر اینکه خواهان سوابقی از ابتلا به اختلال روانی از نوع جنون ادواری داشته که شروع بیماری حداقل از سال 1370 بوده که تحت درمان روان پزشکی قرارگرفته در حال حاضر در برهه افاقه به سر می برد و توانایی اداره امور مالی خود را دارد لیکن عود بیماری منتفی نیست نظر به اینکه خواهان حسب اظهار وکیل جانباز بوده که ناراحتی شدید اعصاب ایشان ممکن است براثر ضایعات شیمیایی و موج انفجار بوده باشد و این به منزله جنون و یا سفه نمی باشد و اکنون نیز توانایی اداره اموال خود را دارا می باشد لذا درمجموع دعوی خواهان را در موقعیت فعلی مقرون به صحت ندانسته مستندا به ماده 1257 قانون مدنی حکم به رد دعوی خواهان صادر و اعلام می دارد رای صادره حضوری و ظرف 20 روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظر درمحاکم تجدیدنظر استان تهران می باشد.
رییس شعبه 3 دادگستری شهرستان بهارستان ـ عباسی

رای دادگاه تجدیدنظر استان
تجدیدنظرخواهی آقای الف.ع. با وکالت آقای الف.و. به طرفیت ریاست محترم دادگاه عمومی بهارستان (که در رای معترض عنه دادگستری بهارستان ذکرشده) نسبت به دادنامه شماره 9102109-24/12/91 شعبه سوم دادگستری شهرستان بهارستان دایر بر صدور حکم به رد دعوی حجر ازاین جهت وارد و موثر است که با توجه به وجود نقص موجود در دادخواست نخستین که به صدور دادنامه معترض عنه هم تسری پیداکرده اساسا ورود به ماهیت دعوی مزبور فاقد توجیه قانونی *** توضیح مطلب آنکه حتی اگر ذکر دادستان عمومی در ستون خوانده به استناد ماده 1218 قانون مدنی و یا ماده 55 و مواد بعدی از قانون امور حسبی موجه باشد این امر نافی طرح دعوی به طرفیت فردی که ادعای محجور بودن وی شده نمی باشد بلکه می بایست دعوی به طرفیت هر دو (دادستان و فرد محجور) طرح شود به نحوی که حتی با ترک نام دادستان و درج نام فرد محجور کماکان دعوی قابلیت پذیرش دارد بلاعکس درنتیجه رای صادره قابلیت تایید و ابرام را نداشته ضمن نقض آن به استناد ماده 348 قانون آیین دادرسی مدنی در خصوص دعوای اولیه به لحاظ عدم رعایت امور شکلی مذکور در فوق به استناد ماده دو قانون مزبور قرار رد دعوی صادر و اعلام می گردد این رای قطعی است.
رییس شعبه 46 دادگاه تجدیدنظراستان تهران ـ مستشار دادگاه
حمیدی راد ـ عاشورخانی

قاضی:
عباسی , حمیدی راد , عاشورخانی

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 1257 - هرکس مدعی حقی باشد باید آن را اثبات کند و مدعی علیه هر گاه در مقام دفاع مدعی امری شود که محتاج به دلیل باشد اثبات امر برعهده او است.

مشاهده ماده 1257 قانون مدنی

ماده 1218 - برای اشخاص ذیل نصب قیم می شود: 1 - برای صغاری که ولی خاص ندارند؛ 2 - برای مجانین و اشخاص غیررشید که جنون یا عدم رشد آن ها متصل به زمان صغر آن ها بوده و ولی خاص نداشته باشند؛ 3 - برای مجانین و اشخاص غیررشید که جنون یا عدم رشد آن ها متصل به زمان صغر آن ها نباشد.

مشاهده ماده 1218 قانون مدنی

ماده 348 - جهات درخواست تجدیدنظر به قرار زیر است : الف - ادعای عدم اعتبار مستندات دادگاه. ب - ادعای فقدان شرایط قانونی شهادت شهود. ج - ادعای عدم توجه قاضی به دلایل ابرازی. د - ادعای عدم صلاحیت قاضی یا دادگاه صادر کننده رای ه- ادعای مخالف بودن رای با موازین شرعی و یا مقررات قانونی. تبصره - اگر درخواست تجدیدنظر به استناد یکی از جهات مذکور در این ماده به عمل آمده باشد درصورت وجود جهات دیگر مرجع تجدیدنظر به آن جهت هم رسیدگی می نماید.

مشاهده ماده 348 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM