مشارالیها طی دادخواست اشعار داشته است که اینجانبه (ص.ع.) فرزند مرحوم م. که از
وراث قانونی آن مرحوم می-باشم و پدرم هست و سازمان بازنشستگی به لحاظ اینکه شاغل هستم از برقراری مستمری خودداری می نماید زیرا پدرم بازنشسته کشوری است و سازمان بازنشستگی درخواست برقراری حقوق مستمری نسبت به سهم استحقاقی بنده نموده لیکن برابر نامه شماره.. . مورخ 26/7/88 اداره کل منابع انسانی با استناد به مصوبه 2/10/63 مجلس شورای اسلامی و تبصره ماده 86 قانون استخدامی کشوری محق برای برقراری حقوق وظیفه نمی داند و لازم به ذکراست که بنده در یک شرکت خص
وصی کار می کنم که هر آن احتمال قطع رابطه و قطع حقوق می باشد درخواست صدور حکم به برقراری مستمری از محل حقوقی پدرم را دارم. اداره مشتکی عنه طی لایحه دفاعیه پاسخ داده است که چون ایشان در یک شرکت خص
وصی شاغل است و در قانون فرقی بین شغل دولتی یا خص
وصی نیست لذا درخواست رد شکایت دارد؛ اما دیوان با بررسی اوراق پرونده نظر به اینکه برابر بند ب ماده واحده قانون اصلاح تبصره 2 ماده واحده قانون اجازه پرداخت وظیفه و مستمری
وراث کارمندان مصوب 28 آذرماه 1338 و برقراری حقوق وظیفه در مورد فرزندان و نوادگان اناث مصوبه 2/10/1363 شرط برقراری حقوق مستمری نداشتن شوهر و شغل و حرفه اشاره شده بود اما برابر ماده 5 قانون اصلاح پاره ای از مقررات مربوط به حقوق بازنشستگی.. . کلمه حرفه حذف گردید و برابر ماده 7 قانون استخدام کشوری شغل تعریف شده و شغل عبارت است از مجموع وظایف و مسیولیتی که مرتبط و مستمر و شخصی است که از طرف سازمان امور اداری و استخدامی کشور به عنوان کار واحد شناخته شده باشد و لذا در این قانون بین شغل دولتی و مستمر و غیرمستمر قایل به تفکیک شده و اشتغال در یک شرکت خص
وصی به عنوان حرفه و غیرمستمر است و لذا بنا به مراتب فوق و مواد استنادی اشتغال شاکیه در یک شرکت خص
وصی به معنی اشتغال مستمر تلقی نمی گردد و هر لحظه احتمال قطع رابطه و قطع حقوق وجود دارد و به همین جهت است که قانون گذار کلمه حرفه را به عنوان شرط برقراری مستمری حذف نموده است. بدین وسیله شکایت شاکی وارد تشخیص و حکم به الزام سازمان بازنشستگی کشوری به برقراری مستمری بر له شاکیه از ناحیه پدرش و بر اساس ماده 86 قانون استخدام کشوری صادر و اعلام می گردد. این رای قطعی است.
رییس شبعه 21 دیوان عدالت اداری ـ مستشاران شعبه
کریمی تبار ـ رضایی ـ اسکندری