رای قضایی شماره 9209970224201072

رای قضایی شماره 9209970224201072

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9209970224201072


شماره دادنامه قطعی:
9209970224201072

تاریخ دادنامه قطعی:
1392/08/06

گروه رای:
کیفری

نوع مرجع:
دادگاه تجدیدنظر استان

عنوان رای:
عدم رعایت نظامات ایمنی پزشکی منتهی به فوت

پیام رای:
عدم رعایت نظامات ایمنی پزشکی و بی مبالاتی که منجر به مرگ شود مصداق تسبیب در قتل است.

رای دادگاه بدوی
در خصوص اتهام آقای م.ز. فرزند ب. 53 ساله اهل همدان (مدیریت شهربازی ب. و شرکت ن.) دایر بر تسبیب در قتل شبه عمدی مرحومه م.ض. به سبب عدم رعایت نظامات موضوع شکایت اولیای دم متوفیه (پدر و مادر) با عنایت به شکایت شاکی خصوصی گزارش مرجع انتظامی (کلانتری 121 سلیمانیه) و کیفرخواست صادره از دادسرای ناحیـه 16 تهـران و بـا عنایـت بـه نظریات هیات های کارشناسان رسمی دادگستری (هیات 7 نفره) که عدم وجود امکانات سریع کمک های اولیه در پارک و نبودن پزشک یا حداقل تکنسین اورژانس و عدم توجه مسیولین و اپراتور دستگاه به وضعیت فردی که دچار عارضه شده با داشتن علم و اطلاع از عوارض دستگاه رنجر متهم که مدیرعامل شرکت ن. می باشد را در بروز سانحه که منجر به مرگ متوفیه خانم م.ض. شده مقصـر اعـلام کـرده اسـت و نظریـه موصـوف بنا به استدلالات مرقوم با اوضاع و احوال قضیه مطابقت دارد و با عنایت به دفاعیات و اظهارات متهم در مرحله تحقیقات مقدماتی و نظر به این که متهم با وصف ابلاغ در جلسه دادرسی حاضر نشده و دفاعی به عمل نیاورده است و با عنایت به گزارش معاینه جسد پزشکی قانونی تهران لذا بزه انتسابی محرز و مسلم و مدلل است دادگاه با استناد به مواد 616 و 295 و 297 و 300 و 302 قانون مجازات اسلامی نامبرده را به پرداخت 60% نصف دیه مرد در حق اولیای دم متوفیه و از حیث عدم رعایت نظامات ایمنی پزشکی و بی مبالاتی که منجر به مرگ مرحومه گردیـده اسـت بـه تحمل سیزده ماه حبس (13 ماه) با احتساب ایام بازداشت قبلی محکوم می نماید. رای صادره غیابی و ظرف 10 روز پس از ابلاغ قابل واخواهی در همین دادگاه می باشد.
مستشار دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مامور به خدمت در شعبه 1142 دادگاه عمومی جزایی تهران ـ کیخا

رای دادگاه تجدیدنظر استان
در خصوص تجدیدنظرخواهی آقای ف.ن. به وکالت از آقای م.ز. نسبت به دادنامه شماره 700694 مورخه 25/6/92 صادره از شعبه 1142 دادگاه عمومی جزایی تهران که به موجب آن تجدیدنظرخواه آقای م.ز. به اتهام تسبیب در قتل شبه عمدی مرحومه م.ض. به سبب عدم رعایت نظامات به موجب دادنامه غیابی شماره 700227 به پرداخت 60 در صد دیه کامله و سیزده ماه حبس از حیث جنبه عمومی محکوم گردیده است با توجه به محتویات پرونده هر چند که موضوع قتل غیرعمدی در اثر بی مبالاتی به نظر می رسد ولی چون ایراد و اعتراضی که موجب نقض دادنامه موصوف را فراهم نماید ارایه نگردیده و از آنجا که تجدیدنظرخواه فاقد سابقه می باشد فلذا ضمن رد تجدیدنظرخواهی مستندا به تبصره 2 ماده 22 از قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب با اعمال تخفیف و تبدیل سیزده ماه حبس به سی میلیون ریال جزای نقدی دادنامه معترض عنه را تایید می نماید. رای صادره قطعی می باشد.
رییس شعبه 42 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
راثی نصیری ـ حیات مقدم

قاضی:
کیخا , عبدالله راثی نصیری , خلیل حیات مقدم

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 616 ـ از بین بردن تمام دندان های دائم بیست و هشتگانه دیه کامل دارد که به ترتیب زیر توزیع می شود: الف ـ دندان های جلو که عبارتند از: پیش چهارتایی و نیش که از هر کدام دو عدد در بالا و دو عدد در پایین میروید و جمعا دوازده عدد است هر کدام یک بیستم دیه کامل دارد. ب ـ دندان های عقب که در چهار سمت پایانی از بالا و پایین در هر کدام یک ضاحک و سه ضرس قرار دارد و جمعا شانزده عدد است هر کدام یک چهلم دیه کامل دارد.

مشاهده ماده 616 قانون مجازات اسلامی

ماده 295 ـ هرگاه کسی فعلی که انجام آن را برعهده گرفته یا وظیفه خاصی را که قانون بر عهده او گذاشته است ترک کند و به سبب آن جنایتی واقع شود چنانچه توانایی انجام آن فعل را داشته است جنایت حاصل به او مستند می شود و حسب مورد عمدی شبه عمدی یا خطای محض است مانند این که مادر یا دایه ای که شیر دادن را برعهده گرفته است کودک را شیر ندهد یا پزشک یا پرستار وظیفه قانونی خود را ترک کند.

مشاهده ماده 295 قانون مجازات اسلامی

ماده 297 ـ اگر مرتکب با یک ضربه عمدی موجب جنایتی بر عضو شود که منجر به قتل مجنی علیه گردد چنانچه جنایت واقع شده مشمول تعریف جنایات عمدی باشد قتل عمدی محسوب می شود و به علت نقص عضو یا جراحتی که سبب قتل شده است به قصاص یا دیه محکوم نمی گردد.

مشاهده ماده 297 قانون مجازات اسلامی

ماده 300 ـ اگر مجنی علیه به تصور اینکه جنایت وارده بر او به قتل منجر نمی شود و یا اگر به قتل منجر شود قتل عمدی محسوب نمی شود قصاص کند یا گذشت یا مصالحه بر دیه یا غیر آن نماید و بعد از آن جنایت واقع شده به نفس سرایت کند و به فوت مجنی علیه منجر شود هرگاه قتل مشمول تعریف جنایات عمدی باشد قاتل به قصاص نفس محکوم می شود و چنانچه عضو مرتکب قصاص شده یا با او مصالحه شده باشد ولی دم باید قبل از قصاص نفس دیه عضو قصاص شده یا وجه المصالحه را به وی بپردازد؛ لکن اگر جنایت مشمول تعریف جنایات عمدی نگردد به پرداخت دیه نفس بدون احتساب دیه عضو قصاص شده یا وجه المصالحه اخذ شده محکوم می شود. مفاد این ماده در موردی که جنایت ارتکابی به قسمت بیشتری از همان عضو مورد جنایت سرایت کند نیز جاری است.

مشاهده ماده 300 قانون مجازات اسلامی

ماده 302 ـ در صورتی که مجنی علیه دارای یکی از حالات زیر باشد مرتکب به قصاص و پرداخت دیه محکوم نمی شود: الف ـ مرتکب جرم حدی که مستوجب سلب حیات است. ب ـ مرتکب جرم حدی که مستوجب قطع عضو است مشروط بر اینکه جنایت وارد شده بیش از مجازات حدی او نباشد در غیر این صورت مقدار اضافه بر حد حسب مورد دارای قصاص و یا دیه و تعزیر است. پ ـ مستحق قصاص نفس یا عضو فقط نسبت به صاحب حق قصاص و به مقدار آن قصاص نمی شود. ت ـ متجاوز و کسی که تجاوز او قریب الوقوع است و در دفاع مشروع به شرح مقرر در ماده (156) این قانون جنایتی بر او وارد شود. ث ـ زانی و زانیه در حال زنا نسبت به شوهر زانیه در غیر موارد اکراه و اضطرار به شرحی که در قانون مقرر است. تبصره 1 ـ اقدام در مورد بندهای (الف) (ب) و (پ) این ماده بدون اجازه دادگاه جرم است و مرتکب به تعزیر مقرر در کتاب پنجم «تعزیرات» محکوم می شود. تبصره 2 ـ در مورد بند (ت) چنانچه نفس دفاع صدق کند ولی از مراتب آن تجاوز شود قصاص منتفی است لکن مرتکب به شرح مقرر در قانون به دیه و مجازات تعزیری محکوم می شود.

مشاهده ماده 302 قانون مجازات اسلامی

ماده 22 – (طبق ماده 570 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 در رابطه با امور کیفری نسخ شده است) رسیدگی دادگاه تجدیدنظر استان به درخواست تجدیدنظر از احکام قابل تجدیدنظر دادگاههای عمومی جزائی و انقلاب وفق مقررات قانونی آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری مصوب 28/6/1378 کمیسیون قضائی و حقوقی مجلس شورای اسلامی با حضور دادستان یا یکی از دادیاران یا معاونان وی به عمل می آید و در مورد آراء حقوقی وفق قانون آئین دادرسی مربوط خواهد بود. تبصره 1 – اگر در دادگاه تجدیدنظر متهم بی گناه شناخته شود حکم بدوی فسخ و متهم تبرئه می گردد هر چند که درخواست تجدیدنظر نکرده باشد و در این صورت اگر متهم در زندان باشد فورا آزاد می شود. تبصره 2 – هرگاه دادگاه تجدیدنظر پس از رسیدگی محکوم علیه را مستحق تخفیف مجازات بداند ضمن تایید حکم بدوی مستدلا می تواند مجازات او را تخفیف دهد هرچند که محکوم علیه تقاضای تجدیدنظر نکرده باشد. تبصره 3 – در امور کیفری موضوع مجازاتهای تعزیری یا بازدارنده مرجع تجدیدنظر نمی تواند مجازات مقرر در حکم بدوی را تشدید کند مگر اینکه دادستان یا شاکی خصوصی درخواست تجدیدنظر کرده باشد. تبصره 4 – اگر حکم تجدیدنظر خواسته از نظر محاسبه محکوم به یا خسارات یا تعیین مشخصات طرفهای دعوا یا تعیین نوع و میزان مجازات و تطبیق عمل با قانون متضمن اشتباهی باشد که به اساس حکم لطمه ای وارد نسازد مرجع تجدیدنظر با اصلاح حکم آن را تایید می نماید و تذکر لازم را به دادگاه بدوی خواهد داد.

مشاهده ماده 22 قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM