ایراد ضرب عمدی ساده فاقد جنبه عمومی جرم است.

به موجب کیفرخواست دادسرای ناحیه 6 تهران آقای م.م. فرزند الف. متولد 1354 آزاد به قید تودیع وثیقه با وکالت آقای ح.ح. مدیر شرکت ف. متهم است به ایراد ضرب عمدی و توهین و سرقت و بازداشت غیر قانونی موضوع شکایت خانم س.ب. فرزند ن. بدین توضیح که شاکیه بیان داشته است که از تاریخ مهر ماه 1390 در شرکت مشتکی عنه به عنوان دفتردار و امور فروش شرکت فعالیت داشته و مشتکی عنه در تاریخ 22/3/91 در زمان آماده شدن سایر پرسنل جهت عزیمت به منزل وی جهت پاره ای مذاکرات به دفتر خود دعوت و بدوا درخواست مکتوب نمودن استعفاء و تسویه مطالبات داشته و متعاقب مشاجره فی مابین و احضار منشی شرکت و پس از مشاهده عدم حضور سایر پرسنل اقدام به ایراد ضرب و توهین و مطالبه کلیدهای شرکت و برداشتن تلفن سیار شاکیه و قفل نمودن درب شرکت نموده که متعاقب مراجعه پرسنل دفتر کار مجاور شرکت محل را ترک نموده است. متقابلا مشتکی عنه به اقدامات گذشته شاکی برخلاف موازین کاری و شیونات شرکت اشاره داشته و با تقدیم دو فقره سند عادی دسـت نوشـته منتسـب به شاکیه تذکرات و تعهدات را ارایه نموده است و درگیری و مشاجره فی مابین را ناشی از تکرار اقدامات قبلی وی اعلام و هر گونه اتهامات انتسابی را تکذیب نموده است. لهذا دادگاه با عنایت به جامع اوراق و محتویات پرونده از جمله شکایت شاکی خصوصی و مودای اظهارات مطلعین و گزارش ضابطین از درگیری و نظریات پزشکی قانونی و اقاریر متهم به حضور در صحنه درگیری اتهامات ایراد ضرب عمدی و توهین را وارد تشخیص داده و مستفاد از مواد 608 و 294 و 297 و 302 و 304 و 484 و بند 4 ماده 254 قانون مجازات اسـلامی حـکم بر محکومیت متهم به پرداخت مجموعا سه دینار جهت دو فقره کبودی در نواحی بازوی راست و سه دینار جهت سیاه شدگی بازوی چپ در حق شاکیه و با رعایت ماده 269 (تبصره2) و بند 2 ماده سه از قانون وصول درآمدهای دولت و مصرف آن در موارد معین به پرداخت پنج میلیون ریال نقدی از حیث جنبه عمـومی ضـرب عمـدی و بیـم تجـری متـهم و هـم چنــین به پرداخت یک میلیون ریال جزای نقدی از حیث ارتکاب بزه توهین صادر و اعلام می نماید. دادگاه در خصوص اتهامات سرقت تلفن سیار شاکیه و بازداشت غیرقانونی نامبرده با عنایت به استماع اظهارات مبسوط طرفین از جمله نگه داری یک روزه تلـفن جهت مطالبه کلیدهای شرکـت و استـرداد آن به شاکیه و هم چنین همراه داشتن کلید شرکت توسط شاکیه و دفاعیات مقرون به صحت متهم مستفاد از بند الف ماده 177 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری و به لحاظ عدم تحقق ارکان اتهامات انتسابی و به استظهار اصل 37 قانون اساسی حکم بر برایت متهم صادر و اعلام می نماید. رای صادره حضوری و ظرف بیست روز قابل تجدیدنظر در محاکم تجدیدنظر استان تهران خواهد بود.
رییس شعبه 1027 دادگاه عمومی جزایی تهران ـ یاسینی

در خصوص تجدیدنظرخواهی آقای م.م. با وکالت آقای ح.ح. نسبت به قسمتی از دادنامه شماره 194 مورخ 5/3/92 صادر شده از شعـبه 1027 دادگاه عـمومی جزایـی تهـران کــه به موجب آن مشارالیه به اتهامات ایراد ضرب عمدی و توهین موضوع شکایت خانم س.ب. به پرداخت شش دینار بابت دو فقره کبودی در نواحی بازوی راست و یک فقره سیاه شدگی بازوی چپ در حق شاکیه و از حیث جنبه عمومی بزه ایراد ضرب عمدی نیز به پرداخت پنج میلیون ریال جـزای نقـدی در حق دولـت و هم چنیـن بابـت توهـیـن به پرداخت مبلغ یک میلیون ریال جزای نقدی در حق دولت محکوم گردیده است با توجه به محتویات پرونده قطع نظر از اینکه صدمات وارده به شاکیه که در دادنامه تصریح شده است خارج از شمول مقررات تبصره 2 ماده 269 قانون مجازات اسلامی می باشد اما چون با تصویب قانون لاحق مصوب 1/2/92 ماده قانونی مرقوم منسوخ گردیده و در سایر مواد قانونی قانون جدید جهت جنبه عمومی موضوع اعلامی (ایراد ضرب عمدی) مجازاتی پیش بینی نشده است بنابراین به لحاظ فقد عنصر قانونی این قسمت از دادنامه مغایر با قانون و مقررات اصدار یافته و در خور نقض می باشد و از طرفی در مورد اتهام توهین نیز قطع نظر از انکار تجدیدنظرخواه در تمامی مراحل تحقیقات نظر به اینکه دلیل و بینه شرعی اقامه نگردیده و اظهارات مطلعین در دادسرای مربوطه دلالتی بر صحت و ادعای شاکیه ندارد دادگاه این بخش از دادنامه را مبتنی بر قانون تشخیص نداده و با پذیرش تجدیدنظرخواهی مستندا به شق یک ذیل بند ب ماده 257 قانون آیین دادرسی دادگاه-های عمومی و انقلاب در امور کیفری و ماده 177 همان قانون دادنامه تجدیدنظرخواسته را در این قسمت نقض و حکم بر برایت تجدیدنظرخواه موصوف از بزه توهین و نیز جنبه عمومی بزه ایراد ضرب عمدی صادر می نماید. اما تجدیدنظرخواهی از دادنامه مزبور از حیث پرداخت دیه صدمات چون دیه معینه کمتر از خمس دیه کامل مرد می-باشد که در این صورت مطابق بند د ماده 232 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری دادنامه در این قسمت قطعی و غیر قابل تجدیدنظرخواهی است. دادگاه به جهت مرقوم قرار رد تجدیدنظرخواهی صادر می نماید. رای دادگاه قطعی است.
مستشاران شعبه 14 دادگاه تجدیدنظر استان تهران
نیک نژاد ـ عطارد