رای قضایی شماره 9209970221400629

رای قضایی شماره 9209970221400629

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9209970221400629


شماره دادنامه قطعی:
9209970221400629

تاریخ دادنامه قطعی:
1392/05/21

گروه رای:
کیفری

نوع مرجع:
دادگاه تجدیدنظر استان

عنوان رای:
مطالبه خسارت تاخیر تادیه در کلاهبرداری

پیام رای:
در کلاهبرداری خسارت تاخیر تادیه قابل مطالبه نیست.

رای دادگاه بدوی
در خصـوص مـوضوع اتهامی آقـای ع.ش. فـرزنـد ع. دایر بر کلاهبرداری (انتقال مال غیر) از طریق جعل و استفاده از سند مجعول موضوع شکایت آقای م.و. و کیفرخواست صادره از سوی دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان قدس با توجه به جمیع اوراق و محتویات پرونده و ادله موجود خصوصا اظهارات و اقرار صریح متهم در دادسرا و جلسه دادرسی دادگاه که اذعان داشته: سرقفلی چهار و نیم دانگ از شش دانگ یک دستگاه ملک تجاری را از آقای ط.الف. خریداری لیکن به جهت عدم پرداخت ثـمن مبایعه نامه را به فروشنده مسترد داشته و علاوه بر آن نیز توضـیح داده مبـایعه نامه شمــاره 3/5/91 ص 4 پـرونــده را به صورت جعـلی تنظیم و برای شاکی این طـور وانـمود کـردم کـه به مبلغ هشتاد میلیون تومان از آقای ط.الف. خریداری کـردم که بتـوانم به شاکی مبلغ بیشتری بفروشم متهم با مبایعه-نامه جعلی مذکور اقدام به فروش ملک آقای ط.الف. (پدر خـانم خودش) به شاکی نموده و مبایعه نامه شماره 3969 مورخه 4/5/91 را تنظیم می نمایند که مورد معامله را به مبلغ 75.000.000 تومان تعیین می نمایند که به امضای طرفین می رسد لیکن متعاقبا مشخص می گردد که متهم اقدام به جعل سـند مربوط به ید ماقبل خود نموده و خود را مالک قلمداد نموده و اقـدام به معامله با شاکی نموده که بر این اساس شاکی اقدام به طرح شکایت می نماید و شاکی در جلسه دادرسی مورخه 29/2/92 که به همراه وکیل محترم خود در جلسه دادرسی حاضر بوده در پاسخ به سیوال که شما چه مبلغ از ثمن مندرج در مبایعه نامه (75.000.000 تومان ) را به متهم داده اید؟ اظهار داشته: بنده 25.000.000 تومان نقدا به متهم دادم و الباقی مبلغ را با توجه به این که از وی طلب داشتم از محل طلب خود محاسبه کردم که البته شاکی و وکیل وی مدرکی که حکایت از تایید این موضوع و ارتباط طلب قبلی وی از متهم و تهاتر با الباقی ثمن معامله موضوع شکایت نماید ارایه ننمودند و در واقع با توجه به طرح شکایت در این پرونده به جای مطالبه مطالبات (قبلی) از طریق مجری صحیح یعنی طرح دادخواست حقوقی آن موضوع آن را مرتبط به شکایت حاضر نموده تا از این طریق مطالبات سابق را هم وصول نماید و تشریفات دادرسی حقوقی را رعایت ننماید. با این وصف با توجه به اظهارات طرفیـن پرونـده متـهم به ارتکاب بزه اقرار نموده و شاکی هم تصریحا مبلغ پرداختی برای مبایعه نامه موضوع شکایت را 25.000.000 تومان ذکر نموده فلذا دادگاه با احراز بزهکاری و توجه اتهام به آقای ع.ش. و با استناد به ماده 1 قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء و اختلاس و کلاهبرداری رای به محکومیت مشارالیه به تحمل یک سال حبس و رد مبلغ 25.000.000 تومان به شـاکی با توجـه به اقرار وی به پرداخت همین مقدار از ثمن به متهم و نیز پرداخت مبلغ 25.000.000 تومان به عنوان جزای نقدی در حق صندوق دولت صادر و اعلام می نماید. در خصوص دادخواست تقدیمی شاکی به طرفیت متهم مذکور به خواسته مطالبه ضرر و زیان ناشی از جرم (خسارت تاخیر تادیه مبلغ 75.000.000 تومان) با عنایت به این که برابر اظهار و اقرار خواهان (شاکی) در جلسه دادرسی مبنی بر این که فقط 25.000.000 تومان از ثمن معامله را به خوانده (متهم) پرداخت نموده و علاوه بر آن به جهت این که قانونگذار در خصوص جرم کلاهبرداری علاوه بر رد اصل مال به ماخوذه به شاکی مجازات های حبس و جزای نقدی معادل مبلغ دریافتی از مال باخته را لحاظ نموده به نظر مطالبه خسارت تاخیر تادیه یا ضرر و زیان ناشی از جرم مذکور منطبق با روح قانون و انصاف قضایی نمی باشد چرا که خسارات تاخیر تادیه مربوط به مواردی است که خوانده متعهد به پرداخت این در موعد مقرر می گردد و از تعهد خود سرباز زند که در این خصوص چنین نمی باشد و در واقع متهم به قصد بردن مال غیر اقدام به کلاهبرداری نموده که قانونگذار هم با توجه به اهمیت موضوع و جهت بازدارندگی افراد اقدام به تعیین مجازات سنگین برای مرتکب نموده لذا با وصف فوق دادگاه خواسته خواهان را وارد ندانسته و لذا مستندا به بند 8 از ماده 84 و 89 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی قرار رد دعوی خواهان صادر و اعلام می گردد. رای صادره حضوری و ظرف مدت بیست روز پس از ابلاغ قابل اعتراض در محاکم محترم تجدیدنظر استان تهران می باشد.
دادرس شعبه 102 دادگاه عمومی جزایی شهر قدس ـ مرزبان

رای دادگاه تجدیدنظر استان
در خصوص تجدیدنظرخواهی آقایان: 1- ع.ش. فرزند ع. و با وکالت آقای ح.ح. نسبت به قسمتی از دادنامه شماره 163 مورخ 31/2/92 صادر شده از شعبه 102دادگاه عمومی جزایی شهر قدس که به موجب آن ردیف اول به اتهام کلاهبرداری موضوع شکایت ردیف دوم به تحمل یک سال حبس تعزیری و رد مبلغ /000/000/25 تومان در حق شاکی و پرداخت مبلغ مذکور به عنوان جزای نقدی در حق صندوق دولت محکوم گردیده است عمده اعتراض ردیف اول ادعای بی گناهی و عمده اعتراض وکیل ردیف دوم از حیث میزان و مبلغ رد مال در حق شاکی است که دادگاه با توجه به محتویات پرونده و اظهارات متهم و توضیحات شاکی در دادسرا و دادگاه بدوی به شرح اوراق 44 و84 پرونده دادنامه معترض عنه موافق با موازین قانونی اصدار یافته و خدشه و خللی بر آن وارد نیست و اینکه در این مرحله از دادرسی نیز اعتراض و ایراد موثری که موجب خدشه و یا نقض دادنامه شود به عمل نیامده است. دادگاه با رد تجدیدنظرخواهی نامبردگان مستندا به بند الف ماده 257 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری دادنامه تجدیدنظرخواسته را در این قسمت تایید می نماید. رای دادگاه قطعی است.
مستشاران شعبه 14 دادگاه تجدیدنظر استان تهران
نیک نژاد ـ عطارد

قاضی:
علی مرزبان , نعمت الله نیک نژاد , عطارد

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 84 - در موارد زیر خوانده می تواند ضمن پاسخ نسبت به ماهیت دعوا ایراد کند: 1 - دادگاه صلاحیت نداشته باشد. 2 - دعوا بین همان اشخاص در همان دادگاه یا دادگاه هم عرض دیگری قبلا" اقامه شده و تحت رسیدگی باشد و یا اگر همان دعوا نیست دعوایی باشد که با ادعای خواهان ارتباط کامل دارد. 3 - خواهان به جهتی ازجهات قانونی از قبیل صغر عدم رشد جنون یا ممنوعیت از تصرف دراموال در نتیجه حکم ورشکستگی اهلیت قانونی برای اقامه دعوا نداشته باشد. 4 - ادعا متوجه شخص خوانده نباشد. 5 - کسی که به عنوان نمایندگی اقامه دعوا کرده از قبیل وکالت یا ولایت یا قیمومت و سمت او محرز نباشد. 6 - دعوای طرح شده سابقا بین همان اشخاص یا اشخاصی که اصحاب دعوا قائم مقام آنان هستند رسیدگی شده نسبت به آن حکم قطعی صادر شده باشد. 7 - دعوا بر فرض ثبوت اثر قانونی نداشته باشد از قبیل وقف و هبه بدون قبض. 8 - مورد دعوا مشروع نباشد. 9 - دعوا جزمی نبوده بلکه ظنی یا احتمالی باشد. 10 - خواهان در دعوای مطروحه ذی نفع نباشد. 11 - دعوا خارج از موعد قانونی اقامه شده باشد.

مشاهده ماده 84 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 89 - درمورد بند (1) ماده (84) هرگاه دادگاه خود را صالح نداند مبادرت به صدور قرار عدم صلاحیت می نماید و طبق ماده (27) عمل می کند و در مورد بند (2) ماده (84) هرگاه دعوا در دادگاه دیگری تحت رسیدگی باشد از رسیدگی به دعوا خودداری کرده پرونده را به دادگاهی که دعوا در آن مطرح است می فرستد و در سایر موارد یادشده در ماده (84) قرار رد دعوا صادر می نماید.

مشاهده ماده 89 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 1 ـ هر کس از راه حیله و تقلب مردم را به وجود شرکتها یا تجارتخانه های یا کارخانه ها یا موسسات موهوم یا به داشتن اموال و اختیارات واهی فریب دهد یا به امور غیر واقع امیدوار نماید یا از حوادث و پیش آمدهای غیر واقع بترساند و یا اسم و یا عنوان مجعول اختیار کند و به یکی از وسایل مذکور و یا وسایل تقلبی دیگر وجوه و یا اموال یا اسناد یا حوالجات یا قبوض یا مفاصا حساب و امثال آنها تحصیل کرده و از این راه مال دیگری را ببرد کلاهبردار محسوب و علاوه بر رد اصل مال به صاحبش به حبس از یک تا 7 سال و پرداخت جزای نقدی معادل مالی که اخذ کرده است محکوم می شود. در صورتیکه شخص مرتکب بر خلاف واقع عنوان یا سمت ماموریت از طرف سازمانها و موسسات دولتی یا وابسته به دولت یا شرکتهای دولتی یا شوراها یا شهرداری ها یا نهادهای انقلابی و بطور کلی قوای سه گانه و همچنین نیروهای مسلح و نهادها و موسسات مامور به خدمت عمومی اتخاذ کرده یا اینکه جرم با استفاده از تبلیغ عامه از طریق وسائل ارتباط جمعی از قبیل رادیو تلویزیون روزنامه و مجله یا نطق در مجامع و یا انتشار آگهی چاپی یا خطی صورت گرفته باشد یا مرتکب از کارکنان دولت یا موسسات و سازمان های دولتی یا وابسته به دولت یا شهرداری ها یا نهادهای انقلابی به خدمت عمومی باشد. علاوه بر رد اصل مال به صاحبش به حبس از 2 تا ده سال و انفصال ابد از خدمت دولتی و پرداخت جزای نقدی معادل مالی که اخذ کرده است محکوم می شود. تبصره 1 ـ در کلیه موارد مذکور در این ماده در صورت وجود جهات و کیفیات مخففه دادگاه میتواند با اعمال ضوابط مربوط به تخفیف مجازات مرتکب را فقط تا حداقل مجازات مقرر در این ماده (حبس) و انفصال ابد از خدمات دولتی تقلیل دهد ولی نمی تواند به تعلیق اجرای کیفر حکم دهد. تبصره 2 ـ مجازات شروع به کلاهبرداری حسب مورد حداقل مجازات مقرر در همان مورد خواهد بود و درصورتیکه نفس عمل انجام شده نیز جرم باشد شروع کننده به مجازات آن جرم نیز محکوم می شود. مستخدمان دولتی علاوه بر مجازات مذکور چنانچه در مرتبه مدیر کل یا بالاتر یا هم طراز آنها باشند به انفصال دائم از خدمات دولتی و در صورتی که در مراتب پائین تر باشند به شش ماه تا سه سال انفصال موقت از خدمات دولتی محکوم می شوند.

مشاهده ماده 1 قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء و اختلاس و کلاهبرداری

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM