در خصوص دادخواست خانم ع.پ. با وکالت ج.ح. فرزند ن. به طرفیت آقای و.ط. فرزند ر. به خواسته فسخ نکاح ناشی از فریب و تدلیس در ازدواج با این توضیح که خواهان مدعی است خوانده شغل خود را کارشناس مالی اعلام کرده و همچنین در سند ازدواج اعلام کرده همسر ندارد حال آن که قبلا ازدواج کرده و سپس
طلاق داده است و علیه ایشان در دستگاه قضایی طرح شکایت شده و برابر دادنامه شماره 866 ـ 22/9/90 صادره از شعبه 1163 دادگاه عمومی جزایی تهران به اتهام فریب و تدلیس محکوم شده است لذا تقاضای اعلام فسخ نکاح مورد استدعاست. دادگاه صرف نظر از این که دلایل و مستندات خواهان از موجبات فسخ نکاح باشد یا خیر با عنایت به این که خواهان در دادخواست خود صراحتا اعلام داشته که بعد از عقد متوجه شده که خوانده فاقد اوصاف مورد نظر بوده است از آنجایی که تاریخ عقد برابر
سند رسمی ازدواج 6/6/1386 بوده که از زمان مذکور تا سالی که خواهان مبادرت به شکایت کیفری و سپس تقدیم دادخواست فسخ نموده بیش از 6 سال گذشته و از سوی دیگر نظر به آن که اعمال
خیار فسخ فوری است و صاحب آن مکلف است فورا و پس از اطلاع از آن
خیار فسخ خود را اعمال نماید و قانون گذار تشخیص مدتی که برای امکان استفاده از
خیار لازم می باشد را به نظر عرف و عادت گذاشته و در نظر عرف نیز استفاده از حق
خیار فسخ 6 سال بعد از علم به آن فوریت ندارد در نتیجه دادگاه دعوی را از این حیث محرز ندانسته و مستندا به ماده 1131
قانون مدنی حکم بر بطلان آن صادر و اعلام می دارد. حکم صادره غیابی است ظرف مدت بیست روز پس از ابلاغ قابل واخواهی در این شعبه و سپس ظرف بیست روز دیگر قابل اعتراض در محاکم محترم تجدیدنظر استان تهران می باشد.
رییس شعبه 266 دادگاه عمومی حقوقی تهران ـ محمدی