طلاق

طلاق

تعریف طلاق

طلاق در لغت به معنی رها کردن و آزاد کردن و در اصطلاح به معنای گسستن قید ازدواج با لفظی خاص است. در واقع طلاق به معنی پایان قانونی ازدواج و جدا شدن همسران از یکدیگر است و در پی آن حقوق و تکالیف متقابلی که بین ‏زوجین در هنگام ازدواج وجود داشته از میان می‌رود. ‏
همچنین در حقوق ‏طلاق عبارت است از : انحلال ازدواج دائم با شرایط و تشریفات خاص از جانب مرد یا نماینده قانونی او، لذا طلاق ‏مخصوص ازدواج دائم است و انحلال ازدواج موقت از طریق بخشش باقیمانده مدت ازدواج از سوی مرد و یا پایان مدت ‏تعیین شده هنگام ازدواج موقت صورت می‌گیرد‎.‎

انواع طلاق

مطابق «ماده 1143 قانون مدنی»، طلاق به دو دسته زیر تقسیم می گردد: ‏

  1. طلاق رجعی ‏
  2. طلاق بائن
  3. طلاق توافقی

‏1ـ طلاق رجعی

طلاقی که در آن شوهر می‌تواند در زمان عده بدون نیاز به عقد دوباره، به همسر خود رجوع ‏کرده و زندگی مشترک را از سر ‏بگیرد. زن در مدت عده طلاق رجعی زوجه محسوب می‌گردد و باید تا پایان عده زن و مرد در یک منزل زندگی کنند، در ‏این زمان که حدود سه ماه می‌باشد، مرد موظف است نفقه‌ی زوجه را بپردازد. اگر در این مدت مرد به زوجه رجوع کند، ‏طلاق منتفی می‌شود و اگر چنین نشود در پایان عده جهت طلاق و ثبت به دفترخانه مراجعه می کنند.‏

انواع طلاق رجعی ‏

  1. ‏طلاق به درخواست مرد
  2. ‏طلاق خلع و مبارات در صورتی که زن رجوع به عوض کند

مفهوم رجوع و آثار آن ‏

منظور از حق رجوع در طلاق رجعی آن است که مرد می‌تواند در مدت عده بدون آنکه نیاز به عقد مجدد باشد با هر لفظ یا ‏عملی به همسر خود بفهماند که او را مجدداً به همسری خود پذیرفته است، مشروط بر آنکه قصد رجوع داشته باشد. در واقع ‏قانونگذار ایران قصد رجوع را شرایط اساسی در برقراری مجدد رابطه‌ی زناشویی قرار داده تا امکان سوءِ استفاده از زن ‏مطلقه را از بین ببرد و منظور از قصد رجوع آن است که مرد اراده‌ی واقعی مبنی بر از سرگیری رابطه‌ی زناشویی و تشکیل ‏مجدد خانواده‌ی خود را داشته باشد و بخواهد مجدداً با همسر مطلقه‌ی خود زندگی کند. بنابراین اگر مرد قصد رجوع نداشته ‏باشد، حتی اگر عملی انجام بدهد که نشان از رجوع باشد (مثل لمس کردن دست همسر خود یا بغل کردن وی) قانوناً و بنابر ‏نظر اکثر فقها رجوع واقع نشده است. علت اینکه در مدت عده‌ی طلاق رجعی، رجوع نیازمند عقد جدید نیست آن است که ‏زن مطلقه‌ی رجعیه در حکم زوجه است و تمام آثار زوجیت برپاست تا آنجا که قانون مدنی بیان کرده در عده‌ی طلاق ‏رجعی زن حق نفقه دارد و مرد مکلف است نفقه‌ی زن خود را پرداخت کند و چنانچه از پرداخت نفقه امتناع کند زن قانونا ‏می‌تواند از او شکایت کند. ‏

‏2ـ طلاق بائن

در این نوع جدایی مرد حقی برای رجوع کردن به همسر ‏خود در مدت زمان عده ندارد و چنانچه مرد بخواهد زندگی مشترک ‏با همسر خود را از سر ‏بگیرد، باید تا انتهای مدت عده صبر کند و پس از آن مجدداً همسر سابقش را به عقد خود در بیاورد.‏ ‏در مورد این نوع جدایی می‌توان اینگونه عنوان کرد که تمام حقوقی که زن و شوهر در طلاق رجعی ‏نسبت به یکدیگر دارند، ‏در این نوع طلاق از آن‌ها سلب می‌شود.‏

انواع طلاق بائن

  1. طلاق زن باکره (طلاق غیر مدخوله): ‏چنانچه طلاق قبل از زناشویی واقع شود طلاق بائن خواهد بود. به عبارت دیگر زن و شوهر چنانچه قبل از برقراری رابطه ‏جنسی از یکدیگر جدا شوند طلاق بائن بوده و مرد حق رجوع ندارد. در این حالت علاوه بر بائن بودن طلاق، زن مستحق ‏نصف مهریه خواهد بود‎.‎
  2. طلاق زن یائسه:‏ یائسگی دورانی از زندگی زنان است که زن به اقتضای سن خود دیگر به عادت ماهانه دچار نمی شود و خون حیض ‏نمی‌بیند. بیشتر زنان در این زمان که فاقد قدرت باروری می شوند و دیگر نمی‌توانند بچه دار شوند. این دوره اصولا بین ‏چهل و پنج تا پنجاه سالگی شروع می شود. چنانچه زن یائسه شده باشد و در دوره یائسگی اقدام به طلاق کنند این طلاق ‏بائن بوده و دیگر حق رجوع برای مرد وجود نخواهد داشت‎.‎ 
  3. طلاق خُلع، مادام که زن رجوع به عوض نکرده :‏ طلاق خلع آن است که زن به واسطه‌ی کراهتی که از همسر خود دارد حاضر است مالی به او بدهد و در مقابل بخشش ‏این مال از همسر خود جدا شود اعم از آنکه این مال عین مهریه، معادل مهریه، کمتر یا بیشتر از مهریه باشد. در واقع ‏طلاق خلع از این جهت بائن محسوب می‌شود که زن با بخشش تمام یا قسمتی از مهریه‌ی خود حق رجوع مرد را از بین ‏می‌برد و اگر از آن بخشش خود رجوع نماید و بخواهد مالی که به همسر خود داده را پس بگیرد، طلاق بائن تبدیل به ‏طلاق رجعی خواهد شد و مرد در دوران عده حق رجوع خواهد داشت‎.‎
  4. طلاق مُبارات، مادام که زن رجوع به عوض نکرده :‏ در طلاق مُبارات کراهت از هر دو طرف است به این شکل که هم مرد از زن خود متنفر است و هم زن از شوهر خود، به ‏نحوی که ادامه‌ی این زندگی برای هر دو مشکل و غیرقابل تحمل است. در طلاق مُبارات نیز زن مقداری از مهر خود را ‏می‌بخشد. اما این مقدار بخشش نمی‌تواند مازاد بر مهریه او باشد به این دلیل که مرد نیز از زن خود کراهت دارد و ‏می‌خواهد این رابطه به پایان برسد‎.‎ 
  5. سومین طلاقی که بعد از سه وصلت متوالی به عمل آید:‏ چنانچه مردی سه بار با یک زن ازدواج نماید، یعنی بعد از اولین ازدواج خود از وی طلاق بگیرد، سپس مجدداً با همان زن ‏ازدواج کند و دوباره طلاق بگیرد و برای بار سوم نیز با او ازدواج کند و برای سومین بار هم طلاق بگیرد در این صورت ‏طلاق سوم طلاق بائن محسوب می‌شود و دیگر امکان رجوع در مدت عده برای همسر وجود نخواهد داشت و زن و مرد بر ‏هم حرام می‌شوند و مرد در صورتی می‌تواند با همان زن ازدواج کند که زن با مرد دیگری ازدواج کند و با او رابطه‌ی ‏زناشویی برقرار کند و بعد مطلقه گردد و این ازدواج نیازمند عقد صحیح و قانونی است. در این صورت ازدواج زن با همسر ‏اول خود حلال می‌شود.‏ 
  6. طلاق در صورت عسر و حرج زن: ‏مطابق قانون اختیار طلاق با مرد است و مرد هر زمان می‌تواند زن خود را طلاق دهد، اما زن چنین حقی ندارد، مگر اینکه ‏از همسر خود وکالت در طلاق داشته باشد یا بتواند عسر و حرج خود را در دادگاه اثبات نماید. در این صورت می‌تواند از ‏همسر خود طلاق بگیرد و چون این طلاق با حکم دادگاه صورت می‌گیرد، طلاق بائن محسوب می‌گردد. ‏

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM