رای قضایی شماره 9209970222400502

رای قضایی شماره 9209970222400502

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9209970222400502


شماره دادنامه قطعی:
9209970222400502

تاریخ دادنامه قطعی:
1392/04/02

گروه رای:
حقوقی

نوع مرجع:
دادگاه تجدیدنظر استان

عنوان رای:
مطالبه نفقه از سوی فرزند

پیام رای:
با توجه به اینکه دعوای مطالبه نفقه ماهیتا مالی نیست که طرح آن مستلزم رشد باشد بنابراین به محض رسیدن فرزندان به سن بلوغ طرح این دعوا باید مستقلا از سوی آن ها انجام شود.

رای دادگاه بدوی
در خصوص دعوی خانم ش.ن. فرزند م. ساکن تهران با وکالت آقایان الف.الف. وک.م. به طرفیت آقای الف.ع. فرزند ع. ساکن تهران به خواسته مطالبه نفقه فرزند از پدر از تاریخ 18/6/91 تنظیم دادخواست لغایت آینده مقوم به پنجاه و یک میلیون ریال دادگاه با ملاحظه محتویات پرونده و احراز رابطه پدر و فرزندی حسب دلالت مندرجات سند سجلی خواهان از آنجایی که پرداخت نفقه فرزندان بر عهده پدر می باشد و خواهان در اولین جلسه دادرسی مطالبه ماهیانه هر یک یک میلیون و پانصد هزار ریال نموده و خوانده علی رغم ابلاغ قانونی حاضر نشد و لایحه ای نداده با توجه به متعارف بودن میزان خواسته خواهان با شرایط اقتصادی جامعه دادگاه دعوی خواهان را مقرون به صحت دانسته و مستندا به مواد 1204 و 1206 و 1199 از قانون مدنی حکم به الزام خوانده به پرداخت ماهیانه مبلغ یک میلیون و پانصد هزار ریال برای هر یک از فرزندان از تاریخ مذکور لغایت آینده در حق خواهان محکوم می نماید. این رای غیابی و ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل واخواهی در این دادگاه و سپس ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در دادگاه تجدیدنظر استان می باشد.
رییس شعبه 260 دادگاه عمومی خانواده تهران ـ قانعی

رای دادگاه تجدیدنظر استان
در خصوص تجدیدنظرخواهی خانم س.ن. به طرفیت الف.ع. نسبت به دادنامه شماره 01574 مورخ 23/11/92 شعبه محترم 260 دادگاه عمومی تهران در پرونده کلاسه 0123 مبنی بر صدور حکم محکومیت تجدیدنظرخوانده به پرداخت نفقه دو فرزند مشترک وارد است زیرا اولا ـ دو فرزند مشترک به نام های س. متولد 1375 و ه. متولد 1377 می باشد که به استناد ماده 1210 قانون مدنی دو فرزند مشترک در سن بلوغ می باشند و خود در این گونه امور (تقدیم دادخواست جهت مطالبه نفقه از پدر) می توانند مبادرت به تقدیم دادخواست نمایند زیرا در الزام پدر به پرداخت نفقه فرزندان ماهیتا دادخواست حقی مالی نسیت که مستلزم رشد فرزندان مشترک باشد. ثانیا ـ با توجه به این که دو فرزند مشترک در پرونده خواهان محسوب نمی شوند و مادرآنان از طرف دو فرزند مشترک به استناد بند پنجم از ماده 84 قانون آیین دادرسی مدنی نمی تواند قایم مقام آنان محسوب شود لذا رای صادره به نظر این دادگاه موجه صادر نگردیده است به استناد ماده 358 آیین دادرسی آن را نقض کرده و به استناد بند پنجم از ماده 84 قانون آیین دادرسی قرار رد دعوی خواهان نفقه صادر می گردد. رای صادره قطعی است.
رییس شعیه 24 تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
مرادی هرندی ـ روحانی

قاضی:
حسین مرادی هرندی , روحانی مریان , قانعی

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 1204 - نفقه ی اقارب عبارت است از: مسکن و البسه و غذا و اثاث البیت به قدر رفع حاجت با در نظر گرفتن درجه ی استطاعت منفق.

مشاهده ماده 1204 قانون مدنی

ماده 1206 - زوجه در هر حال می تواند برای نفقه ی زمان گذشته خود اقامه دعوا نماید و طلب او از بابت نفقه ی مزبور طلب ممتاز بوده و در صورت افلاس یا ورشکستگی شوهر زن مقدم بر غرما خواهد بود ولی اقارب فقط نسبت به آتیه می توانند مطالبه ی نفقه نمایند.

مشاهده ماده 1206 قانون مدنی

ماده 1199 - نفقه ی اولاد بر عهده ی پدر است پس از فوت پدر یا عدم قدرت او به انفاق به عهده ی اجداد پدری است با رعایت الاقرب فالاقرب. در صورت نبودن پدر و اجداد پدری و یا عدم قدرت آن ها نفقه بر عهده ی مادر است. هر گاه مادر هم زنده و یا قادر به انفاق نباشد با رعایت الاقرب فالاقرب به عهده ی اجداد و جدات مادری و جدات پدری واجب النفقه است و اگر چند نفر از اجداد و جدات مزبور از حیث درجه ی اقربیت مساوی باشند نفقه را باید به حصه ی مساوی تادیه کنند.

مشاهده ماده 1199 قانون مدنی

ماده 1210 - هیچ کس را نمی توان بعد از رسیدن به سن بلوغ به عنوان جنون یا عدم رشد محجور نمود مگر آن که عدم رشد یا جنون او ثابت شده باشد. تبصره 1 - سن بلوغ در پسر پانزده سال تمام قمری و در دختر نه سال تمام قمری است. تبصره 2 - اموال صغیری را که بالغ شده است در صورتی می توان به او داد که رشد او ثابت شده باشد.

مشاهده ماده 1210 قانون مدنی

ماده 84 - در موارد زیر خوانده می تواند ضمن پاسخ نسبت به ماهیت دعوا ایراد کند: 1 - دادگاه صلاحیت نداشته باشد. 2 - دعوا بین همان اشخاص در همان دادگاه یا دادگاه هم عرض دیگری قبلا" اقامه شده و تحت رسیدگی باشد و یا اگر همان دعوا نیست دعوایی باشد که با ادعای خواهان ارتباط کامل دارد. 3 - خواهان به جهتی ازجهات قانونی از قبیل صغر عدم رشد جنون یا ممنوعیت از تصرف دراموال در نتیجه حکم ورشکستگی اهلیت قانونی برای اقامه دعوا نداشته باشد. 4 - ادعا متوجه شخص خوانده نباشد. 5 - کسی که به عنوان نمایندگی اقامه دعوا کرده از قبیل وکالت یا ولایت یا قیمومت و سمت او محرز نباشد. 6 - دعوای طرح شده سابقا بین همان اشخاص یا اشخاصی که اصحاب دعوا قائم مقام آنان هستند رسیدگی شده نسبت به آن حکم قطعی صادر شده باشد. 7 - دعوا بر فرض ثبوت اثر قانونی نداشته باشد از قبیل وقف و هبه بدون قبض. 8 - مورد دعوا مشروع نباشد. 9 - دعوا جزمی نبوده بلکه ظنی یا احتمالی باشد. 10 - خواهان در دعوای مطروحه ذی نفع نباشد. 11 - دعوا خارج از موعد قانونی اقامه شده باشد.

مشاهده ماده 84 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM