رای قضایی شماره 9209970222500295

رای قضایی شماره 9209970222500295

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9209970222500295


شماره دادنامه قطعی:
9209970222500295

تاریخ دادنامه قطعی:
1392/03/18

گروه رای:
حقوقی

نوع مرجع:
دادگاه تجدیدنظر استان

عنوان رای:
ضمانت اجرای خط نزدن "به حواله کرد"

پیام رای:
اگر عبارت «حواله کرد» مندرج در متن چک خط نخورده باشد و چک از طریق قبض و اقباض منتقل شود؛ سپس توسط شخص قبلی(که چک در وجه وی بوده) به نام شخص آخر ظهرنویسی شود؛ دارنده مستحق مطالبه خواهد بود.

رای دادگاه بدوی
درخصوص دعوی خواهان آقای ح.الف. ش. به طرفیت خوانده آقای ح. ب. به وکالت آقای الف. س. به خواسته مطالبه وجه به مبلغ سه میلیارد و پنجاه میلیون ریال به‏ انضمام هزینه دادرسی به‏ شرح متن دادخواست تقدیمی است. دادگاه‏ با ملاحظه‏ی فتوکپی مصدق اصل چک و گواهینامه عدم پرداخت و صادره از سوی بانک محال علیه دفاعیات وکیل خوانده به شرح لایحه تقدیمی مثبوت بشماره 1544 به تاریخ 1326/ 10/ 91 و با عنایت به اینکه انتقال برات به‏ وسیله ظهر نویس به عمل می‏آید وظهر نویسی باید به امضا ظهر نویس برسد و با امعان نظربه ‏این‏که مقنن طرق انتقال اسناد تجاری را ظهر نویسی و به صراحت درمواد 245 و246و 247و 312 از قانون تجارت بدان اشاره نموده است و این که چک مستند دعوی که دروجه آقای ع. صادرگردیده فاقد امضا ظهرنویس‏ بود و تصویر چک مزبور که ضمیمه‏ ی دادخواست گردیده موید استدلال دادگاه می‏باشد لذا امضا بعدی آقای ع. پس از تقدیم دادخواست ایراد شکلی مذکور را مرتفع نمی ‏نماید و فی الواقع در زمان تقدیم دادخواست انتقال به نحو قانونی صورت نگرفته است بنابه مراتب و به استناد مفهوم مخالف موادمذکور ماده 2 از قانون آیین دادرسی دادگاه‏های عمومی و انقلاب در امور مدنی قرار عدم استماع دعوی مطروحه صادر و اعلام می‏گردد. رای صادره حضوری ظرف مدت بیست روز از تاریخ ابلاغ قابل اعتراض و تجدیدنظر در محاکم تجدید نظر استان تهران می‏باشد.
دادرس شعبه 177 دادگاه عمومی حقوقی تهران - سیداسحاق حسینی

رای دادگاه تجدیدنظر استان
تجدید نظرخواهی مطروحه از ناحیه تجدید نظر خواه آقای ح.الف. ش. به طرفیت تجدید نظر خوانده آقای ح. ب. و نسبت به دادنامه تجدید نظر خواسته به شماره 00931 مورخ 1391/11/07 شعبه 177 دادگاه عمومی حقوقی تهران که بر صدور قرار عدم استماع دعوی بدوی تجدید نظر خواه به خواسته مطالبه وجه یک فقره چک به شماره 937307 مورخ 1390/12/25 به مبلغ سه میلیارد و پنجاه میلیون ریال و با احتساب هزینه دادرسی و به علت عدم انتقال قانونی چک مرقوم از سوی دارنده اولیه که نام وی در چک مذکور قید گردیده و در وجه وی صادر شده و بدون ظهر نویسی به خواهان بدوی (تجدید نظر خواه) و موثر ندانستن انتقال بعدی و ظاهرا پس از طرح و اقامه دعوی مرقوم به مشارالیه اشعار داشته مآلا وارد و موجه بوده و دادنامه در وضعیت اصداری قابلیت و استعداد تایید و استواری را نداشته و به علت مبانیت با موازین و مقررات قانونی و محتویات و مستندات پرونده مستلزم نقض می باشد زیرا: اولا چک یاد شده ابتدایا در وجه آقای ع. صادر شده و حواله کرد آن ممنوع نگردیده (خط نخورده) ثانیا: ظاهرا و از طریق قبض و اقباض وبدون ظهر نویسی اولیه چک مذکور به آقای ش. منتقل شده و سپس مشارالیه با مراجعه به بانک محال علیه مربوطه (بانک م. شعبه.. .) مبادرت به اخذ گواهی عدم پرداخت وجه چک یاد شده و به علت عدم کفایت موجودی و نقض ظهرنویسی صاحب حساب و نسبت به توضیح و اصلاح ابرازی در ظهر چک مذکور (فقدان مهر) به نام خود نموده است. ثالثا: مطابق مقررات قانونی موضوع ماده 11 قانون صدور چک 1355 و اصلاحیه های آن دارنده چک شخصی ایست که برای اولین بار چک را به بانک ارایه داده و برای تشخیص این که چه کسی اولین بار برای وصول وجه چک به بانک مراجعه نموده بانک محال علیه مربوطه مکلف به درج هویت وی ظهر چک و صدور گواهی نامه عدم پرداختی به نام وی گردیده و در مانحن فیه نیز شعبه خیابان شهید رجایی بانک م. با درج هویت آقای ش. ظهر چک مرقوم سپس گواهی نامه عدم پرداختی را به نام وی اصدار داشته و حتی مراتب ظهرنویسی به عنوان انتقال را مورد نقص اعلام ننموده و در هر حال گواهی نامه مرقوم را به نام مشارالیه صادر داشته و مطابق مقررات قانونی صدرالذکر دارنده قانونی چک مذکور آقای ش. محسوب شده و مادام که گواهی نامه معنونه از درجه اعتبار ساقط و اعتبار آن زایل نشده باشد دارای ارزش و اعتبار قانونی بوده و چنانچه مسیولیتی در آن خصوص متصور باشد متوجه بانک محال علیه بوده ودر هر حال بر خلاف مفاد آن امکان اقدام ممکن نخواهد بود. رابعا: ظاهرا و پس از اخذ گواهی نامه عدم پرداختی یاد شده و از سوی بانک محال علیه آقای ع. (کسی که چک بدوا دروجه وی صادر شده) ظهر چک را امضاء و آن را رسما در اختیار آقای ش. قرار داده است و در هر حال و از طریق طهرنویسی معنونه چک مستند دعوی به دارنده فعلی آن منتقل گردیده که عدم توجه به آن فاقد موقعیت قانونی بوده زیرا با توجه به موضوعیت و طریقیت گواهی نامه عدم پرداختی چک مذکور و در هر حال انتقال چک مستند دعوی از طریق ظهر نویسی به خواهان بدوی ذینفع ندانستن وی در دعوی مطروحه مطابق موازین و مقررات قانونی و محتویات و مستندات پرونده نمی باشد و از طرفی حتی با فرض عدم پذیرش اولیه انتقال و با انتقال طاری و حادث چک یاد شده و حداقل به عنوان سند عادی ذمه آور قابل تلقی و تصور بوده و اتفاقا وکیل آقای ب. در مرحله رسیدگی بدوی و به عنوان وکیل خوانده کرارا به این مهم (تلقی به عنوان و به صرف سند عادی ذمه آور و در مقام بیان اعتراض به قرار تامین خواسته صادره که ظاهرا مورد بررسی و اتخاذ تصمیم واقع نشده) متذکر گردیده که در مجموع مورد توجه قرار نگرفته بناء علیهذا و با عنایت به مراتب معنونه مارالذکر دادگاه با قبول و پذیرش تجدید نظر خواهی مطروحه و مستندا به ماده 353 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی ضمن نقض دادنامه تجدید نظر خواسته در نتیجه رسیدگی دقیق و صحیح ماهوی نسبت به دعوی مطروحه (به ویژه توجه به ادعای جعل ابرازی پیرامون اصلاح مبلغ چک مستند دعوی و به شرح مندرج در ظهر آن که در جلسه رسیدگی 1391/10/26 مطرح شده) و توسط مرجع محترم بدوی را مقرر و بدان منظور پرونده امر عینا به آن مرجع اعاده می گردد. رای دادگاه قطعی است.
رییس و مستشار شعبه 25 دادگاه تجدید نظر استان تهران
محمدرضا طاهری - جمشید موحدی

قاضی:
محمدرضا طاهری , جمشید موحدی , حسینی

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 245 ـ انتقال برات به وسیله ظهرنویسی به عمل می آید.

مشاهده ماده 245 قانون تجارت

ماده 246 ـ ظهرنویسی باید به امضاء ظهرنویس برسد. ممکن است در ظهرنویسی تاریخ و اسم کسی که برات به او انتقال داده می شود قید گردد.

مشاهده ماده 246 قانون تجارت

ماده 247 ـ ظهرنویسی حاکی از انتقال برات است مگر اینکه ظهرنویسی وکالت در وصول را قید نموده باشد که در این صورت انتقال برات واقع نشده ولی دارنده برات حق وصول و لدی الاقتضاء حق اعتراض و اقامه دعوی برای وصول خواهد داشت. جز در مواردی که خلاف این در برات تصریح شده باشد.

مشاهده ماده 247 قانون تجارت

ماده 312 ـ چک ممکن است در وجه حامل یا شخص معین یا به حواله کرد باشد ممکن است به صرف امضاء در ظهر به دیگری منتقل شود.

مشاهده ماده 312 قانون تجارت

ماده 353 - دادگاه تجدیدنظر در صورتی که قرار مورد شکایت را مطابق با موازین قانونی تشخیص دهد آن را تایید می کند. در غیر این صورت پس از نقض پرونده را برای رسیدگی ماهوی به دادگاه صادرکننده قرار عودت می دهد.

مشاهده ماده 353 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM