رای قضایی شماره 9309970925204739

رای قضایی شماره 9309970925204739

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9309970925204739


شماره دادنامه قطعی:
9309970925204739

تاریخ دادنامه قطعی:
1393/12/09

گروه رای:
کیفری

نوع مرجع:
شعبه دیوان عالی کشور

عنوان رای:
دفاع در منازعه منتهی به قتل

پیام رای:
در صورتی دفاع در منازعه قابل طرح است که استناد کننده به دفاع خود مقدمات درگیری را فراهم نکرده باشد.

رای خلاصه جریان پرونده
به موجب رای شماره 900383-1389/07/11 صادرشده از شعبه هفتاد و یکم دادگاه کیفری استان.. . آقای د. به اتهام قتل عمدی مرحوم ح. تحت پیگرد قرار گرفته است که با توجه به مجموع محتویات پرونده به شرحی که در دادنامه مذکور بازتاب یافته است مجرم شناخته شده و با ذکر مستندات قانونی به قصاص نفس محکوم شده است. این رای به موجب رای شماره 1413-1389/12/24 صادرشده از شعبه یازدهم دیوان عالی کشور مورد تایید قرار گرفته است و هم اینک دادستان مرکز استان.. . با تقدیم لایحه ای مبنی بر این که موضوع قتل موردبحث در پرونده از مصادیق تبصره 2 ماده 302 قانون مجازات اسلامی 1392 می باشد تقاضای اعاده دادرسی کرده است و حسب نظر وی مورد از مصادیق از مصادیق صدق دفاع تلقی و لکن از حد دفاع متناسب تجاوز شده است که متن لایحه هنگام شور قرایت خواهد شد.
هییت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرایت گزارش حیدری عضو ممیز و ملاحظه اوراق پرونده در خصوص دادنامه 900383-1389/07/11 مشاوره نموده چنین رای می دهد:

رای شعبه دیوان عالی کشور
درخواست اعاده دادرسی دادستان عمومی و انقلاب.. . مبنی بر اعاده دادرسی نسبت به رای قطعی شماره 900383-1389/07/11صادرشده از شعبه هفتاد و یکم دادگاه کیفری استان و تاییدشده به موجب رای شماره 1413-1389/12/24 شعبه یازدهم دیوان عالی کشور صرف نظر از این که دادستان عمومی و انقلاب جزو مقاماتی که به موجب ماده 273 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری حق اعاده دادرسی دارند نیست و موضوع از دیدگاه حقوق دانان مورد اختلاف است با فرض قابل طرح بودن نیز با عنایت به محتویات پرونده محاکماتی خصوصا صفحات 142 و 63 اعلام و اقرار محکوم علیه آقای د. مبنی بر این که مقدمات وقوع منازعه را خود فراهم کرده است و به عبارت دیگر اصولا در منازعه دفاع قابل طرح نیست. زیرا دفاع در صورتی محقق است که موضوع دیگری به جز درگیری وجود نداشته و قابل تصور نباشد بنابراین مورد از مصادیق تبصره 2 ماده 302 قانون مورد اشاره دادستان محترم مستدعی اعاده دادرسی نیست و با هیچ یک از شقوق ماده 272 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری منطبق نمی باشد و مستندا به ماده 274 قانون یادشده مردود اعلام می شود.
شعبه 37 دیوان عالی کشور- رییس و عضو معاون
سید عباس بلادی - غلامحسین حیدری

قاضی:
سیدعباس بلادی , غلامحسین حیدری

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 302 ـ در صورتی که مجنی علیه دارای یکی از حالات زیر باشد مرتکب به قصاص و پرداخت دیه محکوم نمی شود: الف ـ مرتکب جرم حدی که مستوجب سلب حیات است. ب ـ مرتکب جرم حدی که مستوجب قطع عضو است مشروط بر اینکه جنایت وارد شده بیش از مجازات حدی او نباشد در غیر این صورت مقدار اضافه بر حد حسب مورد دارای قصاص و یا دیه و تعزیر است. پ ـ مستحق قصاص نفس یا عضو فقط نسبت به صاحب حق قصاص و به مقدار آن قصاص نمی شود. ت ـ متجاوز و کسی که تجاوز او قریب الوقوع است و در دفاع مشروع به شرح مقرر در ماده (156) این قانون جنایتی بر او وارد شود. ث ـ زانی و زانیه در حال زنا نسبت به شوهر زانیه در غیر موارد اکراه و اضطرار به شرحی که در قانون مقرر است. تبصره 1 ـ اقدام در مورد بندهای (الف) (ب) و (پ) این ماده بدون اجازه دادگاه جرم است و مرتکب به تعزیر مقرر در کتاب پنجم «تعزیرات» محکوم می شود. تبصره 2 ـ در مورد بند (ت) چنانچه نفس دفاع صدق کند ولی از مراتب آن تجاوز شود قصاص منتفی است لکن مرتکب به شرح مقرر در قانون به دیه و مجازات تعزیری محکوم می شود.

مشاهده ماده 302 قانون مجازات اسلامی

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM