رای قضایی شماره 9309970906800189

رای قضایی شماره 9309970906800189

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9309970906800189


شماره دادنامه قطعی:
9309970906800189

تاریخ دادنامه قطعی:
1391/12/28

گروه رای:
حقوقی

نوع مرجع:
شعبه دیوان عالی کشور

عنوان رای:
دعوای طلاق به طرفیت زوج مجنون

پیام رای:
طرح دعوای طلاق علیه زوج به علت ادعای جنون وی مسموع نیست.

رای خلاصه جریان پرونده
همان طور که در گزارش مورخ 4/7/91 موضوع دادنامه 91/980 صادره از این شعبه سیر جریان دادرسی و موضوع دادخواست مطروحه از سوی خانم ه.س. با وکالت آقای ع.پ. به طرفیت همسرش آقای م.ر. مشروحا بیان شده است خانم ه.س. به خواسته طلاق مستند به بند ب و بند 2 و چهار شروط ضمن عقد اقامه دعوی نموده که دادگاه بدوی به شرح دادنامه 91/36 در تاریخ 23/1/91 مستند به نظریه پزشکی قانونی که زوج را حسب نظریه کمیسیون پزشکی (برگ 58 پرونده) مبتلا به جنون دایم (اسکیزوفرنی- پارانویید) از قبل شناخته است که در حال حاضر نیز علایم آن مشهود است تحقق بند 2 ضمن العقد را محرز دانسته و به زوجه اجازه داده است بعد از قطعیت رای ضمن مراجعه به یکی از دفاتر طلاق خود را مطلقه نماید زوج با انتخاب وکیل نسبت به این رای تجدیدنظرخواهی نموده است که پرونده به شعبه 13 دادگاه تجدیدنظر ارجاع شده هییت شعبه در تاریخ 31/2/91 با توجه به محرز بودن جنون زوج و اینکه باید دعوی به طرفیت قیم مجنون طرح می شد مستندا به مواد 348 و 358 و 2 قانون آیین دادرسی مدنی و مواد 1136 و 1137 قانون مرقوم و ماده 88 قانون امور حسبی دادنامه معترض عنه را نقض و قرار رد دعوی بدوی تجدیدنظر خوانده را صادر نموده است از رای مذکور خانم ه.س. با وکالت آقای الف.ج. فرجام خواهی نموده است که هییت این شعبه در مقام رسیدگی به فرجام خواهی به عمل آمده حسب رای صادره موضوع دادنامه فوق الذکر بدین شرح انشاء رای نموده «با وصف اینکه جنون زوج حسب نظریه پزشکی قانونی اعلام گردیده است و علایم موجود در او را از حیث اختلال روانی در حال حاضر پزشکی قانونی مورد تایید قرار داده است دادگاه محترم حسب مفاد ماده 56 قانون امور حسبی ملزم به اعلام مراتب جهت بررسی حجر زوج و تشخیص اهلیت وی یا عدم آن مستفاد از ماده 19 قانون آیین دادرسی مدنی بوده که نیاز به رسیدگی قضایی جداگانه داشته است که دادگاه محترم بدون رعایت اصول و قواعد دادرسی در مورد تردید عنوان شده اتخاذ تصمیم نموده است و رای خلاف موازین قانونی اصدار یافته است مستندا به بند الف ماده 401 قانون آیین دادرسی با نقض رای فرجام خواسته پرونده جهت رسیدگی مجدد به دادگاه صادرکننده قرار ارسال می شود.»; هییت شعبه 13 دادگاه تجدیدنظر استان آذربایجان شرقی پس از وصول پرونده بدوا با صدور قرار اناطه و دستور تعیین وقت احتیاطی به وکیل زوجه ابلاغ نموده است ظرف یک ماه برابر ماده 56 قانون امور حسبی مراتب را به مبادی ذی ربط اعلام و گواهی مربوطه را به این شعبه ارایه نماید در غیر این صورت مطابق موازین قانونی تصمیم مقتضی اتخاذ خواهد شد وکیل زوجه به پیوست لایحه ای گواهی طرح دعوی حجر که به طرفیت آقای م.ر. موکل او مطرح نموده است و نیز دادنامه 91/559 مورخ 3/7/91 که به موجب مفاد آن حکم حجر موکلش از تاریخ 18/7/88 صادرشده است و حسب تایید دفتر شعبه اول دادگاه عمومی حقوقی اسکو از رای مذکور آقای م.ر. تجدیدنظرخواهی نموده که در جریان تبادل لوایح می باشد ارایه نموده است (اوراق 132 و 133 و 134 پرونده) دادگاه مقرر نموده است پرونده تا نتیجه نهایی پرونده حجر مقید به وقت احتیاطی باشد که در برگ 142 پرونده نظریه شعبه نهم دادگاه تجدیدنظر استان آذربایجان شرقی در رابطه با تجدیدنظرخواهی زوج از حکم حجر صادره از دادگاه بدوی مشعر بر تایید رای بدوی اعلام شده لیکن رای قابل فرجام خواهی ذکرشده است مدیر دفتر شعبه اول در تاریخ 14/8/92 برابر مفاد برگ 144 پرونده گواهی نموده است که از رای دادگاه تجدیدنظر که آخرین مهلت فرجام خواهی 14/8/92 بوده است فرجام خواهی نشده است مدیر دفتر شعبه نهم دادگاه تجدیدنظر نیز در برگ 146 پرونده اعلام نموده است پس از قطعیت یافتن دادنامه آن دادگاه پرونده به دادگاه حقوقی اسکو ارسال شده است این گواهی در تاریخ 3/9/92 صادرشده است. در تاریخ 14/9/92 دادگاه تجدیدنظر استان در پرونده کار با اعلام ختم دادرسی به شرح ذیل انشاء رای نموده است. «در خصوص تجدیدنظرخواهی آقای م.ر. با وکالت گ.الف. وکیل و مشاور حقوقی پایه یک قوه قضاییه به طرفیت خانم ه.س. با وکالت آقای الف.ج. به خواسته اعتراض و تجدیدنظرخواهی نسبت به دادنامه 91/36 موضوع پرونده کلاسه 900317 صادره از شعبه اول دادگاه حقوقی دادگستری اسکو نظر به اینکه زوج حسب دادنامه شماره 91/559 صادره از شعبه اول عمومی حقوقی اسکو حکم حجر وی از تاریخ 18/7/88 صادر و حکم قطعی شده و تاریخ تقدیم دادخواست زوجه به طرفیت زوج 2/3/90 بوده است که در این تاریخ زوج محجور بوده و طرح دعوی به طرفیت محجور فاقد وجهه قانونی است لذا به استناد مواد 2 و 348 و 35 قانون آیین دادرسی مدنی با نقض دادنامه معترض عنه قرار رد دعوی خواهان بدوی را صادرواعلام می نماید رای صادره ظرف مدت بیست روز پس از ابلاغ قابل فرجام خواهی در دیوان عالی کشور می باشد.»; اکنون از این رای وکیل خانم ه.س. فرجام خواهی نموده است که هنگام شور لایحه فرجامی او با گزارش پرونده قرایت می شود.
هییت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرایت گزارش آقای عبدالعلی ناصح عضو ممیز و ملاحظه اوراق پرونده مشاوره نموده چنین رای می دهد:

رای شعبه دیوان عالی کشور
نظر به اینکه دعوی مطروحه از سوی زوجه به طرفیت زوج که محجوریت او قبل از زمان اقامه دعوی حسب دادنامه 91/559 صادره از شعبه اول دادگاه عمومی حقوقی اسکو که به تایید شعبه نهم دادگاه تجدیدنظر استان آذربایجان شرقی در تاریخ 31/6/92 رسیده است برابر نظریه پزشکی قانونی و تشخیص محاکم قضایی از تاریخ 18/7/88 محرز بوده با توجه به بند 3 ماده 84 قانون آیین دادرسی مدنی قابلیت استماع نداشته است و دعوی به کیفیت صحیح طرح نگردیده است و اقتضای رسیدگی های معموله در پرونده حاضر با توجه به ثبوت محجوریت زوج فرجام خوانده و عدم نصب قیم برای ایشان از طرف مرجع ذیصلاح و عدم ارایه دلیل اثباتی در این خصوص صدور قرار رد دعوی با استناد به ماده 89 قانون آیین دادرسی بوده است نتیجتا چون اعتراض موثری که موجب نقض رای فرجام خواسته شود معمول نگردیده است مستندا به ماده 370 قانون آیین دادرسی مدنی رای فرجام خواسته ابرام می گردد.
رییس شعبه 8 دیوان عالی کشور ـ مستشار ـ عضو معاون
عباسیان ـ ناصح ـ کریمپور نطنزی

قاضی:
عبدالعلی ناصح , حسن عباسیان , کریمپور نطنزی

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 348 - جهات درخواست تجدیدنظر به قرار زیر است : الف - ادعای عدم اعتبار مستندات دادگاه. ب - ادعای فقدان شرایط قانونی شهادت شهود. ج - ادعای عدم توجه قاضی به دلایل ابرازی. د - ادعای عدم صلاحیت قاضی یا دادگاه صادر کننده رای ه- ادعای مخالف بودن رای با موازین شرعی و یا مقررات قانونی. تبصره - اگر درخواست تجدیدنظر به استناد یکی از جهات مذکور در این ماده به عمل آمده باشد درصورت وجود جهات دیگر مرجع تجدیدنظر به آن جهت هم رسیدگی می نماید.

مشاهده ماده 348 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 358 - چنانچه دادگاه تجدیدنظر ادعای تجدیدنظرخواه را موجه تشخیص دهد رای دادگاه بدوی را نقض و رای مقتضی صادر می نماید. در غیر این صورت با رد درخواست و تایید رای پرونده را به دادگاه بدوی اعاده خواهد کرد.

مشاهده ماده 358 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 2 - هیچ دادگاهی نمی تواند به دعوایی رسیدگی کند مگر اینکه شخص یا اشخاص ذی نفع یا وکیل یا قائم مقام یا نماینده قانونی آنان رسیدگی به دعوا را برابر قانون درخواست نموده باشند.

مشاهده ماده 2 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 84 - در موارد زیر خوانده می تواند ضمن پاسخ نسبت به ماهیت دعوا ایراد کند: 1 - دادگاه صلاحیت نداشته باشد. 2 - دعوا بین همان اشخاص در همان دادگاه یا دادگاه هم عرض دیگری قبلا" اقامه شده و تحت رسیدگی باشد و یا اگر همان دعوا نیست دعوایی باشد که با ادعای خواهان ارتباط کامل دارد. 3 - خواهان به جهتی ازجهات قانونی از قبیل صغر عدم رشد جنون یا ممنوعیت از تصرف دراموال در نتیجه حکم ورشکستگی اهلیت قانونی برای اقامه دعوا نداشته باشد. 4 - ادعا متوجه شخص خوانده نباشد. 5 - کسی که به عنوان نمایندگی اقامه دعوا کرده از قبیل وکالت یا ولایت یا قیمومت و سمت او محرز نباشد. 6 - دعوای طرح شده سابقا بین همان اشخاص یا اشخاصی که اصحاب دعوا قائم مقام آنان هستند رسیدگی شده نسبت به آن حکم قطعی صادر شده باشد. 7 - دعوا بر فرض ثبوت اثر قانونی نداشته باشد از قبیل وقف و هبه بدون قبض. 8 - مورد دعوا مشروع نباشد. 9 - دعوا جزمی نبوده بلکه ظنی یا احتمالی باشد. 10 - خواهان در دعوای مطروحه ذی نفع نباشد. 11 - دعوا خارج از موعد قانونی اقامه شده باشد.

مشاهده ماده 84 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 88- در صورتی که پزشک ازدواج مجنون را لازم بداند قیم با اجازه دادستان می تواند برای مجنون ازدواج نماید و هر گاه طلاق زوجه مجنون لازم باشد به پیشنهاد دادستان و تصویب دادگاه قیم طلاق می دهد.

مشاهده ماده 88 قانون امور حسبی

ماده 56- هر یک از دادگاه ها که در جریان دعوی مطلع به وجود محجوری شود که ولی یا وصی یا قیم نداشته باشد باید به دادستان برای تعیین قیم اطلاع بدهد.

مشاهده ماده 56 قانون امور حسبی

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM