رای قضایی شماره 9109970269400723

رای قضایی شماره 9109970269400723

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9109970269400723


شماره دادنامه قطعی:
9109970269400723

تاریخ دادنامه قطعی:
1391/12/16

گروه رای:
حقوقی

نوع مرجع:
دادگاه تجدیدنظر استان

عنوان رای:
رد تقاضای استرداد هدایای دوران نامزدی در صورت ازدواج

پیام رای:
هدایای دوران نامزدی در صورتی که خواستگاری منتج به ازدواج شود قابل استرداد نیست.

رای دادگاه بدوی
در خصوص دعوی آقای م.گ. به طرفیت همسرش خانم م.م. به خواسته الزام خوانده به استرداد عین 16/80 گرم طلا یا معادل ارزش ریالی آن به نرخ روز مقوم به 000/000/51 ریال با احتساب خسارات دادرسی و تاخیر تادیه که خواهان مدعی است به استناد 9 فقره فاکتور پیوست دادخواست به شماره های.. . طلاهای مندرج در فاکتورها را به خوانده به عنوان همسرش هدیه داده است و حال درخواست استرداد آنها را می نماید. خوانده نیز مدعی است خواهان شخصا هدیه ای نداده است و طلاهای پنج فقره فاکتور به شماره های.. . مورد قبول نیست و از سوی خواهان تحویل نگردیده است و طلاهای بقیه فاکتورها را نیز به خواهان مسترد نموده است و در حال حاضر نزد وی نیست. با این وصف دادگاه با توجه به محتویات پرونده و دادخواست خواهان و مجموع اظهارات طرفین و رونوشت مصدق سه فقره فاکتور شماره.. . که دلالت بر هدیه و هبه نمودن طلاهای آن از سوی خواهان به خوانده دارد و با التفات به اینکه خوانده به موجب صورت جلسات دادرسی تاریخ 16/8/1391 و 6/9/1391 در دادگاه دریافت طلاهای مندرج در سه فقره فاکتورهای موصوف را قبول دارد ولی مدعی تحویل آن به خوانده شده است اما دلیلی بر استرداد آنها به خواهان به دادگاه ارایه نداده است؛ و نظر به اینکه به نظر دادگاه طلاهای مذکور هبه غیرمعوض بوده و قابل رجوع از سوی خواهان می باشد بنابراین دادگاه به استناد ماده 803 قانون مدنی و مواد 515 و 198 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی حکم بر الزام خوانده به استرداد عین طلاهای موضوع سه فقره فاکتور اخیرالذکر در صورت تعذر مثل آن قیمت آن به نرخ روز بابت اصل خواسته و مبلغ یک میلیون و بیست هزار ریال به عنوان هزینه دادرسی در حق خواهان صادر می نماید. در خصوص دعوی خواهان نسبت به مازاد مورد حکم و نسبت به باقیمانده فاکتورها با توجه به اظهارات شهود خواهان و مجموع اظهارات طرفین طلاهای نسبت به مازاد مورد حکم را خواهان هدیه نداده است بلکه اقوام وی به خوانده هدیه نموده اند که قابل استرداد از ناحیه خواهان نمی باشد؛ همچنین طلای مندرج در فاکتور شماره.. . حسب اظهار خواهان به شرح جلسه دادرسی تاریخ 6/9/1391 بابت مراسم خواستگاری و بله برون قبل از عقد بوده است که به استناد ماده 1037 قانون مدنی فقط در صورت به هم خوردن وصلت قابل استرداد می باشد بنابراین دعوی خواهان نسبت به مازاد مورد حکم مردود بوده و دادگاه به استناد ماده 197 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی حکم بر رد آن صادر می نماید. رای صادر شده حضوری بوده و ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظر در محاکم تجدیدنظر استان تهران می باشد.
رییس شعبه 36 دادگاه عمومی حقوقی تهران ـ امان اللهی

رای دادگاه تجدیدنظر استان
تجدیدنظرخواهی آقای م.گ. با اعلام وکالت آقای م.ص. به طرفیت خانم م.م. نسبت به دادنامه شماره 791 مورخ 6/9/91 صادره از شعبه 36 دادگاه عمومی حقوقی تهران که به موجب آن دعوی تجدیدنظرخواه نسبت به مازاد بر محکومیت متضمن مطالبه باقیمانده فاکتورها منجر به صدور حکم به رد دعوی گردیده وارد و موجه نمی باشد. موضوع فاکتور دارای شماره.. . مربوط به یک حلقه انگشتر خریداری شده در مرحله قبل از عقد و به عبارتی هدیه دوره نامزدی بوده و زوجین پس از طی مرحله نامزدی مبادرت به انعقاد عقد کرده اند و موضوع 5 فقره فاکتورهای دارای شماره های.. . صرف نظر از اینکه فاکتورها به نام تجدیدنظرخواه می باشد طلاجات داده شده توسط غیر از تجدیدنظرخواه به تجدیدنظرخوانده داده شده اند بنا به مراتب رای دادگاه بدوی صحیح و مطابق موازین و مقررات قانونی صادر گردیده و هر آنچه را که تجدیدنظرخواه مجاز به استرداد از طریق مقررات ماده 1037 قانون مدنی بوده مورد حکم محکومیت تجدیدنظرخوانده واقع شده است تجدیدنظرخواهی نامبرده را در حدی نمی داند که بتواند موجبات نقض رای فراهم نماید و با هیچ یک از جهات مندرج در ماده 348 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی انطباق ندارد با استناد به ماده 358 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی حکم شعبه بدوی تایید می نماید. این رای قطعی است.
رییس شعبه 51 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
حضرتی ـ کیازاد

قاضی:
رحیم امـان اللهی , حضرتی , هادی کیازاد

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 803 - بعد از قبض نیز واهب می تواند با بقای عین موهوبه از هبه رجوع کند مگر در موارد ذیل: 1 - در صورتی که متهب پدر یا مادر و یا اولاد واهب باشد؛ 2 - در صورتی که هبه معوض بوده و عوض هم داده شده باشد؛ 3 - در صورتی که عین موهوبه از ملکیت متهب خارج شده یا متعلق حق غیر واقع شود خواه قهرا مثل این که متهب به واسطه ی فلس محجور شود خواه اختیارا مثل این که عین موهوبه به رهن داده شود؛ 4 - در صورتی که در عین موهوبه تغییری حاصل شود.

مشاهده ماده 803 قانون مدنی

ماده 1037 - هر یک از نامزدها می تواند در صورت به هم خوردن وصلت منظور هدایایی را که به طرف دیگر یا ابوین او برای وصلت منظور داده است مطالبه کند. اگر عین هدایا موجود نباشد مستحق قیمت هدایایی خواهد بود که عادتا نگاه داشته می شود مگر این که آن هدایا بدون تقصیر طرف دیگر تلف شده باشد.

مشاهده ماده 1037 قانون مدنی

ماده 515 - خواهان حق دارد ضمن تقدیم دادخواست یا در اثنای دادرسی و یا به طور مستقل جبران خسارات ناشی از دادرسی یا تاخیر انجام تعهد یا عدم انجام آن را که به علت تقصیر خوانده نسبت به اداء حق یا امتناع از آن به وی وارد شده یا خواهد شد همچنین اجرت المثل را به لحاظ عدم تسلیم خواسته یا تاخیر تسلیم آن از باب اتلاف و تسبیب از خوانده مطالبه نماید. خوانده نیز می تواند خسارتی را که عمدا از طرف خواهان با علم به غیر محق بودن در دادرسی به او وارد شده از خواهان مطالبه نماید. دادگاه در موارد یادشده میزان خسارت را پس از رسیدگی معین کرده و ضمن حکم راجع به اصل دعوا یا به موجب حکم جداگانه محکوم علیه را به تادیه خسارت ملزم خواهد نمود. در صورتی که قرارداد خاصی راجع به خسارت بین طرفین منعقد شده باشد برابر قرارداد رفتار خواهد شد. تبصره 1 - در غیر مواردی که دعوای مطالبه خسارت مستقلا یا بعد از ختم دادرسی مطرح شود مطالبه خسارتهای موضوع این ماده مستلزم تقدیم دادخواست نیست. تبصره 2 - خسارت ناشی از عدم النفع قابل مطالبه نیست و خسارت تاخیر تادیه در موارد قانونی قابل مطالبه می باشد.

مشاهده ماده 515 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 198 - درصورتی که حق یا د ینی برعهده کسی ثابت شد اصل بر بقای آن است مگر این که خلاف آن ثابت شود.

مشاهده ماده 198 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 197 - اصل برائت است بنابراین اگر کسی مدعی حق یا دینی بر دیگری باشد باید آن را اثبات کند درغیر این صورت با سوگند خوانده حکم برائت صادر خواهد شد.

مشاهده ماده 197 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 348 - جهات درخواست تجدیدنظر به قرار زیر است : الف - ادعای عدم اعتبار مستندات دادگاه. ب - ادعای فقدان شرایط قانونی شهادت شهود. ج - ادعای عدم توجه قاضی به دلایل ابرازی. د - ادعای عدم صلاحیت قاضی یا دادگاه صادر کننده رای ه- ادعای مخالف بودن رای با موازین شرعی و یا مقررات قانونی. تبصره - اگر درخواست تجدیدنظر به استناد یکی از جهات مذکور در این ماده به عمل آمده باشد درصورت وجود جهات دیگر مرجع تجدیدنظر به آن جهت هم رسیدگی می نماید.

مشاهده ماده 348 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 358 - چنانچه دادگاه تجدیدنظر ادعای تجدیدنظرخواه را موجه تشخیص دهد رای دادگاه بدوی را نقض و رای مقتضی صادر می نماید. در غیر این صورت با رد درخواست و تایید رای پرونده را به دادگاه بدوی اعاده خواهد کرد.

مشاهده ماده 358 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM