اولا وکلای معاضدتی
قرارداد حقالوکاله ندارند تا بر اساس آن میزان حقالوکاله را قید و مبادرت به ابطال تمبر علیالحساب مالیاتی نمایند. در حالی که متن ماده103 قانون مالیاتهای مستقیم مصوب1366 و به ویژه تمامی بندهای سه گانه آن ناظر به حقالوکاله مقرر مابین طرفین یا تعیین شده برابر تعرفه مربوطه است. ثانیا ضمانت اجرای عدم ابطال تمبر بابت علیالحساب مالیاتی مقرر در ماده یاد شده در تبصره 1 آن آمده است که عبارت از عدم پذیرش وکالت وکیل در دادگاهها و مراجع مربوطه است که اعمال این ضمانت اجرا در مورد وکلای معاضدتی بر خلاف مقصود مقنن در استفاده از معاضدت وکلا است. ثالثا حق الوکالهای که به وکیل معاضدتی متعاقبا پرداخت میشود و اصل و میزان آن غیرقطعی است و پرداخت مالیات بابت درآمد احتمالی و غیرقطعی موجه نمیباشد بنابراین الزامی برای پرداخت علیالحساب مالیاتی از سوی وکلای معاضدتی قابل استنباط از قوانین و مقررات مربوطه نیست و دریافت هر گونه وجهی از سوی دولت نیازمند نص قانونی است؛ ضمن اینکه وکلای یاد شده با دریافت حقالوکاله برابر عمومات قانونی مربوطه موظف به پرداخت مالیات میباشند. /