1- با عنایت به آمره بودن سیاست های پولی و بانکی کشور قراردادهای بانکی باید با رعایت این سیاست ها و ضوابط و مقررات مصوب از سوی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران و شورای پول و اعتبار و در قالب یکی از عقود معین یا غیرمعین قانونی و شرعی منعقد شود. لذا عدم رعایت مقررات و مصوبات یادشده در
قرارداد های بانکی بر خلاف مقررات آمره بوده و نافذ نیست؛ تشخیص صحت یا بطلان هر
قرارداد بانکی مصداقی و واجد جنبه قضایی بوده و بر عهده قاضی رسیدگی کننده است و مستلزم بررسی
قرارداد منعقده و احراز انطباق یا عدم انطباق آن با سیاست های آمره پولی و بانکی کشور است. 2- با فرض آن که اعطای تسهیلات بانکی به منظور تسویه بدهی های قبلی از سوی بانک مرکزی ممنوع باشد با توجه به آمره بودن مقررات مذکور
قرارداد اعطای تسهیلات مذکور باطل است؛ وگرنه صرف لحاظ بدهی مشتری به عنوان سرمایه موجب بطلان
قرارداد نیست. 3- با عنایت به این که از ماده 11 آیین نامه وصول مطالبات غیرجاری موسسات اعتباری (ریالی و ارزی) مصوب 10/6/1394 شورای پول و اعتبار برداشت های متفاوت شده است لذا پیشنهاد می شود ماده اصلاحی پیشنهادی از طریق بانک مرکزی به این شورا جهت اصلاح ارسال می شود. 4- برای تشخیص مالی یا غیرمالی بودن دعوی باید نتیجه آن را مورد توجه قرار داد. بر این اساس خواسته صدور حکم بر ابطال اجراییه ثبتی جنبه مالی ندارد؛ زیرا به معنای نفی مالکیت یا منتفی شدن تعهد نیست. در حقیقت در این دعوا خواهان یا صحت عملیات اجرایی را زیر سوال برده یا مدعی است که سند در شرایط قانونی نبوده که دستور اجرا را ایجاب کند. بنابراین جنبه مالی ندارد. راجع به سوالات به شرح فوق اداره کل حقوقی نظریه های خود را صادر کرده است. با این وجود از آن جا که محاکم در خصوص سوالات فوق برداشت های متفاوت دارند پیشنهاد می شود جهت حل اختلاف و ایجاد رویه واحد مراتب به رئیس محترم دیوان عالی کشور جهت طرح در هیات عمومی اعلام شود.