حسب محتویات پرونده مطروحه فردی الف جهت اخذ تسهیلات از بانک نیازمند سند ملکی بوده در این راستا سند منزل همسر فردی ب را اخذ می¬نماید و ب به جهت تامین سند مزبور مبادرت به تنظیم قراردادی عادی با الف می¬نماید و حسب مفاد آن الف هفت هزار مترمربع زمین خود را به ب جهت تضمین سند همسر ب واگذار می¬نماید
قرارداد با الفاظ فروشنده الف خریدار ب آغاز می¬گردد و در این اثناء
قرارداد قید می¬گردد چنانچه الف سند اخذ شده جهت تسهیلات را در سررسید بانک
فک رهن نکند ب می¬تواند زمین مورد نظر را به جای سند منزل مسکونی فروخته و تملک نماید در ادامه حسب محتویات پرونده الف اقساط را پرداخت نمی¬نماید و بانک عملیات اجرایی در خصوص ملک مرهونه را آغاز می¬نماید که نهایتا ب ابتدا دادخواستی به خواسته وقوع عقد بیع شرط فی¬مابین خود والف را طرح که رای قطعی دراین خصوص بیع شرط اصدار می¬یابد نهایتا ب در شورای حل اختلاف به لحاظ تحقق شرط عدم
فک رهن از سوی الف خواستار تحویل مبیع می¬گردد که قاضی محترم شورا تحویل مبیع را فاقد وجه قانونی و صرفا وثیقه طلب تلقی می¬نماید ظاهرا با استناد به ماده 34 قانون ثبت اصلاحی مصوب 29/11/86 نهایتا خواهان ب تجدیدنظر خواهی می نماید. س: 1-باتوجه به تصویب ماده 34 قانون ثبت اصلاحی سال 86 وضعیت مقررات بیع شرط در قانون مدنی چگونه است و رابطه منطقی این مقررات چگونه است مقررات قانونی مدنی باماده34 قانون ثبت) 2-آیاماده 34 قانون ثبت مشمول بیوع عادی نیز می¬شود یا فقط شامل معاملات رسمی با توجه به سیاق مقرره مزبور می¬باشد. 3-با فرضی اینکه شامل همه معاملات اعم از رسمی و عادی گردد ب چگونه می¬تواند حقوق خود را مطالبه نماید.