نظر به اینکه در استان¬های شمالی از جمله گلستان که دارای اراضی جنگلی است رابطه بین طبیعت وانسان متقابل است اکثرا انسان¬ها جنگل و مراتع طبیعی را تصرف و آن را از حالت طبیعی خارج می-کنند ولی گاهی طبیعت هم نفوذ نموده و زمین¬هایی را به جنگل و مرتع تبدیل کرده است و برخی موارد به نحوی است که محل استقرار در جنگل یا نزدیکی به توده های جنگلی دارای پوشش جنگلی از جنس درختان جنگلی و پوشیده از گیاهان بومی شده ودر واقع عرصه¬ی مذکور واجد اوصاف تعریف شده در خصوص توده های جنگلی گردیده است اگرچه گاهی نیز مواردی هست که درگذشته افرادی در این عرصه کشت و زرع می کرده¬اند ولیکن چون این زمین ها رها شده و به نحو طبیعی به صورت جنگل و یا مرتع درآمده است. س: 1-آیا ماهیت حقوقی عرصه از حالت مستثنیات و مالکیت اشخاص خارج می¬شود و تبدیل به اموال عمومی می شود به عبارتی آیا مالکیت خص
وصی زایل و زمین ملی و متعلق به دولت درآمده است؟ 2-نظر به ماده واحده در خصوص حل مشکل اراضی بایر مصوبه مجمع تشخیص مصلحت نظام اسلامی در تاریخ 25/5/67 و آئین نامه اجرایی آن مصوب 1/12/69 که در تعریف اراضی بایر زمین¬هایی است که سابقه احیا دارند ولی به دلیل اعراض مالک بیشتر از 5 سال متوالی بدون دلیل موجه بلاکشت ماده یا بماند اراضی اعراضی زمین¬های در تملک اشخاص است که بلااستفاده گذاشته شده¬اند با توجه به نسبی بودن مفهوم مالکیت و روایت الناس مسلطون علی امولهم آیا اقدام مالکین اعراض محسوب می¬گردد و سبب قطع رابطه¬ی مالکیت بین مالک و مال می¬شود؟ 3-با توجه به اصل چهل و پنجم قانون اساسی که بیان می¬دارد: انفال و ثروث¬های عمومی از قبیل زمین¬های موات یا رها شده معادن دریاها دریاچه رودخانه¬ها و سایر آبهای عمومی کوه¬ها دره هاجنگلها نیزارها بیشه های طبیعی مراتع که حریم نیست
ارث بدون و
ارث و اموال مجهول المالک و اموال عمومی که از غاصبین مسترد می¬شود در اختیار حکومت اسلامی است تا بر طبق مصالح عامه نسبت به آنها عمل نماید تفصیل و ترتیب استفاده از هریک را قانون معین می¬کند با توجه به تصویب-نامه قانون ملی شدن جنگل¬های کشور مصوب27/10/41 هیات وزیران که بیان می¬دارد: ماده یکم از تاریخ تصویب این تصویب نامه قانونی عرضه و اعیانی کلیه جنگل¬ها و مراتع و بیشه های طبیعی و اراضی جنگلی کشور جزء اموال عمومی محسوب و متعلق به دولت است ولو اینکه قبل از این تاریخ افراد آن را متصرف شده و سند مالکیت گرفته باشند آیا زمین های مذکور مصداق این اصل است؟ 4-اگر بار رها کردن زمین از ناحیه مالک و عدم بهره برداری ازآن دولت به لحاظ وضع خاص طبیعی به منظور احیا و توسعه جنگل در آن درخت کاشته باشد وضعیت چگونه است؟ 5-اراضی رها شده که تبدیل به جنگل یا مرتع شده با اراضی بایر چه رابطه¬ای دارند؟ تشابه یا تضاد زیرا اراضی بایر قابل اعاده به وضع سابق است و قابلیت کشت و زرع و. .. دارد ولی در اراضی رها شده¬ای که جنگل شد بدون تخریب پوشش¬ها و جنگل¬های به وجود آمده امکان کشت و زرع وجود ندارد.