رای قضایی شماره 9109970269600945

رای قضایی شماره 9109970269600945

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9109970269600945


شماره دادنامه قطعی:
9109970269600945

تاریخ دادنامه قطعی:
1391/10/19

گروه رای:
کیفری

نوع مرجع:
دادگاه تجدیدنظر استان

عنوان رای:
عدم تحقق فروش مال غیر با به رهن گذاشتن مال

پیام رای:
به رهن گذاشتن مال به معنای فروش آن نیست و موجب تحقق جرم کلاهبرداری از طریق فروش مال غیر نخواهد شد.

رای دادگاه بدوی
به موجب کیفرخواست دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه 4 تهران آقای م.الف. فرزند م. که آقای ع.ی. را به وکالت معرفی نموده است متهم است به انتقال مال غیر (بعد از فروش قسمتی از ملک به نحو مشاعی [که] آن را در رهن بانک جهت اخذ وام قرار داده است) موضوع شکایت آقای د.ع. فرزند ع. با وکالت آقای م.ر. و خانم الف.ر. با توجه به مدافعات متهم به شرح صورت مجلس مورخه 08/08/90 این دادگاه و محتویات پرونده به لحاظ فقد عنصر معنوی جرم (سوءنیت) مستندا به اصل 37 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران رای بر برایت وی صادر می گردد. رای صادره ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظر در دادگاه محترم تجدیدنظر مستقر در مرکز استان تهران می باشد.
قاضی مامور به خدمت در شعبه 1087 دادگاه عمومی جزایی تهران - غفوری گوراب

رای دادگاه تجدیدنظر استان
در خصوص دادخواهی آقای م.الف. از دادنامه شماره 0532 مورخ 26/04/91 اصداری از شعبه 54 دادگاه تجدیدنظر استان تهران که به موجب آن ضمن نقض دادنامه شماره 00808 مورخ 17/08/90 شعبه 1087 دادگاه عمومی جزایی تهران نام برده را به اتهام انتقال مال غیر ترهین سند مشاعی موضوع فروش نیم باب مغازه پلاک ثبتی 90/185088 فرعی از 17908/7022 بخش... تهران به مساحت 5/7 متر مربع و اخذ وام عمل وی را در حکم کلاهبرداری از طریق فروش مال غیر تلقی و با احراز بزه انتسابی به تحمل دو سال حبس و رد مال به مبلغ دویست و پنجاه میلیون ریال در حق تجدیدنظرخواه شاکی بدوی و معادل این مبلغ به عنوان جزای نقدی در حق صندوق دولت محکوم می نماید. در پی اعتراض دادخواه شعبه اول دیوان عالی کشور طی دادنامه شماره 00945 مورخ 28/09/91 رهن را موجب خروج عین مرهونه از مالکیت ندانسته و معامله مستدعی اعاده دادرسی نیز بالفعل منافی با حق شاکی و مرتهن نبوده و با توجه به اینکه مبیع در تصرف و تحویل شاکی بوده لذا محکومیت دادخواه به رد مال و جزای نقدی و حبس با عنایت به اینکه عین و منفعتی منتقل نشده است از مصادیق انتقال مال غیر ندانسته و با صدور تجویز اعاده دادرسی جهت رسیدگی مجدد در دادگاه هم عرض به این شعبه ارجاع گردیده است. ماحصل اتهام دادخواه به طوری که دادخوانده آقای د.ع. نیز در اظهارات و مکاتبات خود آورده است عبارت است از رهن گذاردن سند ملکی خود صرف نظر از مشاعی بودن آن با اینکه سابقا اقدام به مبایعه نامه عادی با وی نموده است اساسا ماده استنادی دادگاه تجدیدنظر در هنگامی است که کسی مال غیر را با علم به اینکه مال غیر است به نحوی از انحاء عینا یا منفعتا بدون مجوز قانونی به دیگران منتقل نماید در حالی که اخذ وام نه انتقال عین است نه منافع بلکه همان طوری که از تعریف رهن در ماده 771 قانون مدنی نیز مستفاد است رهن عقدی است که به موجب آن مدیون مالی را برای وثیقه به داین می دهد در واقع توثیق ملک در جهت دریافت امتیاز وام بر اساس عقد رهن نمی تواند انتقال قهری ملک یا منافع به طوری که در تعریف ماده یک انتقال مال غیر آمده محسوب گردد؛ از سوی دیگر اقدام دادخواه پرونده کلاهبرداری محسوب نمی شود زیرا اطلاق کلاهبرداری هنگامی صادق است که متهم متوسل به شیوه های متقلبانه گردد برای بردن مال غیر با نگرش به مصادیق مقید در ماده یک قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء و اختلاس و کلاهبرداری از قبیل داشتن اختیارات و امورات واهی امیدوار نمودن به امور غیر واقع یا ترساندن از حوادث و پیش آمدهای غیرواقعی جعل اسم یا عنوان هیچ یک از این شقوق بر رفتار و عمل دادخواه که صرفا اخذ وام بوده تطابق و انطباق نداشته که مستحق مجازات باشد؛ بنا برمراتب دادگاه عمل دادخواه را فاقد وصف مجرمانه تلقی [و] ضمن پذیرش اعاده دادرسی با نقض دادنامه فوق الذکر استنادا به مواد 257 و 177 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری رای بر برایت آقای م.الف. صادر و اعلام می نماید. رای صادره قطعی است.
رییس شعبه 53 دادگاه تجدیدنظر استان تهران- مستشار دادگاه
ساداتی - طایفی

قاضی:
سیدکاظم ساداتی , حمیدرضا طایفی , خیرالله غفوری گوراب

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

اصل 37 ـ اصل برائت است و هیچ کس از نظر قانون مجرم شناخته نمی شود مگر این که جرم او در دادگاه صالح ثابت گردد.

مشاهده ماده 37 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران

ماده 771 - رهن عقدی است که به موجب آن مدیون مالی را برای وثیقه به داین می دهد. رهن دهنده را راهن و طرف دیگر را مرتهن می گویند.

مشاهده ماده 771 قانون مدنی

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM