رای قضایی شماره 9109970908700891

رای قضایی شماره 9109970908700891

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9109970908700891


شماره دادنامه قطعی:
9109970908700891

تاریخ دادنامه قطعی:
1391/11/16

گروه رای:
کیفری

نوع مرجع:
شعبه دیوان عالی کشور

عنوان رای:
لزوم درخواست اولیای دم برای صدور حکم به پرداخت دیه

پیام رای:
برای صدور حکم به پرداخت دیه درخواست اولیاء دم لازم است در غیر این صورت از موجبات نقض حکم است.

رای خلاصه جریان پرونده
گزارش اولیه باشگاه الف. شهرستان الف. شکایت از این دارد که مقارن ساعت 30/18 مورخ 1/6/87 اکیپ گشت پلیس راه الف. در حین انجام وظیفه با یک دستگاه تویوتا 2000 به رانندگی آقای م.ک. فرزند ز. 25 ساله که در حال تردد در جاده بوده مواجه و پس از اینکه شخص مذکور به فرمان ایست مامورین گشت توجه نکرده و مبادرت به فرار کرده است در اثر تیراندازی مامورین مورد اصابت گلوله شلیک شده از اسلحه سرباز وظیفه م.ر. فرزند ح. واقع و در حین انتقال به بیمارستان توسط اقوامش به علت شدت جراحات وارده فوت نموده است. متهم گفته است تیراندازی هوایی بوده و اولیای دم مدعی قتل عمدی شده اند. پس از ارجاع پرونده به شعبه دوم دادگاه نظامی1استان س تحقیقات لازم صورت گرفته و پس از ختم دادرسی به موجب دادنامه شماره 00414 -11/6/89 ضمن تبریه متهم از قتل عمدی مورد را منطبق با تبصره 3 ماده 295 قانون مجازات اسلامی دانسته و متهم را به تحمل یک سال حبس و پرداخت یک دیه کامل مرد مسلمان و جبران خسارت ناشی از شلیک تیر محکوم کرده است. دادنامه صادره مورد تجدیدنظرخواهی اولیاءدم (پدر مادر و همسر مقتول) و نماینده حقوقی نیروی انتظامی واقع شده است. با طرح پرونده در شعبه 31 دیوان عالی کشور مرجع مذکور با تهیه گزارش مبسوط از پرونده طی دادنامه شماره 00279 ـ 14/4/90 دادنامه تجدیدنظرخواسته را نقض و رسیدگی را به شعبه هم عرض محول کرده است. گزارش این مرحله از پرونده قبلا توسط مستشار محترم دیوان تهیه و ضرورتی به تکرار آن احساس نمی شود. با ارجاع پرونده به شعبه اول دادگاه نظامی 1استان س به عنوان دادگاه هم عرض و تشکیل جلسات دادرسی و انجام تحقیقات مجدد شعبه مذکور ختم دادرسی را اعلام و به موجب دادنامه شماره 00456-17/12/90 و با استناد به تبصره 3ماده 295 قانون مجازات اسلامی و ماده 41 قانون مجازات جرایم نیروهای مسلح و با رعایت تبصره 18 قانون مجازات اسلامی و نیز با استناد به مواد فوق و مواد 294 و بند یک ماده 297 و بند ب ماده 302 قانون مجازات اسلامی متهم را به تحمل یک سال حبس تعزیری با احتساب ایام بازداشت قبلی و جبران خسارت وارده و پرداخت یک فقره دیه کامله از نوع شتر در حق اولیاءدم ظرف مدت 2 سال از تاریخ وقوع قتل محکوم کرده است. رای مذکور مورد اعتراض اولیاءدم مقتول قرار گرفته که از این حیث جهت رسیدگی به این شعبه ارجاع و حسب الارجاع تحت نظر قراردارد.

رای شعبه دیوان عالی کشور
نظر به اینکه اولیاءدم با ادعای قتل عمد علیه متهم درخواست قصاص نموده اند و مرجع محترم بدوی قتل را شبه عمد تشخیص ولی در مورد اتهام متهم دایر بر قتل عمدی اظهار نظر نکرده است و از سوی دیگر دیه حق الناس است و بدون مطالبه مورد لحوق حکم گرفته است. فلذا از این حیث پرونده دچار نقص بوده و با وصف مذکور قابل ابرام نیست. لذا رای صادره به علت نقص فسخ و با استناد به بند ب ماده 6 قانون تجدیدنظر آراء دادگاهها جهت رسیدگی مجدد به همان شعبه ارجاع گردد.
رییس شعبه 31 دیوان عالی کشور ـ عضو معاون
جعفری ـ سلیمانی

قاضی:
سلیمانی , جعفری

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 295 ـ هرگاه کسی فعلی که انجام آن را برعهده گرفته یا وظیفه خاصی را که قانون بر عهده او گذاشته است ترک کند و به سبب آن جنایتی واقع شود چنانچه توانایی انجام آن فعل را داشته است جنایت حاصل به او مستند می شود و حسب مورد عمدی شبه عمدی یا خطای محض است مانند این که مادر یا دایه ای که شیر دادن را برعهده گرفته است کودک را شیر ندهد یا پزشک یا پرستار وظیفه قانونی خود را ترک کند.

مشاهده ماده 295 قانون مجازات اسلامی

ماده 302 ـ در صورتی که مجنی علیه دارای یکی از حالات زیر باشد مرتکب به قصاص و پرداخت دیه محکوم نمی شود: الف ـ مرتکب جرم حدی که مستوجب سلب حیات است. ب ـ مرتکب جرم حدی که مستوجب قطع عضو است مشروط بر اینکه جنایت وارد شده بیش از مجازات حدی او نباشد در غیر این صورت مقدار اضافه بر حد حسب مورد دارای قصاص و یا دیه و تعزیر است. پ ـ مستحق قصاص نفس یا عضو فقط نسبت به صاحب حق قصاص و به مقدار آن قصاص نمی شود. ت ـ متجاوز و کسی که تجاوز او قریب الوقوع است و در دفاع مشروع به شرح مقرر در ماده (156) این قانون جنایتی بر او وارد شود. ث ـ زانی و زانیه در حال زنا نسبت به شوهر زانیه در غیر موارد اکراه و اضطرار به شرحی که در قانون مقرر است. تبصره 1 ـ اقدام در مورد بندهای (الف) (ب) و (پ) این ماده بدون اجازه دادگاه جرم است و مرتکب به تعزیر مقرر در کتاب پنجم «تعزیرات» محکوم می شود. تبصره 2 ـ در مورد بند (ت) چنانچه نفس دفاع صدق کند ولی از مراتب آن تجاوز شود قصاص منتفی است لکن مرتکب به شرح مقرر در قانون به دیه و مجازات تعزیری محکوم می شود.

مشاهده ماده 302 قانون مجازات اسلامی

ماده 41 ـ هر نظامی که در حین خدمت یا ماموریت برخلاف مقررات و ضوابط عمدا مبادرت به تیراندازی نماید علاوه بر جبران خسارات وارده به حبس از سه ماه تا یک سال محکوم می شود و در صورتی که منجر به قتل یا جرح شود علاوه بر مجازات مذکور حسب مورد به قصاص یا دیه محکوم می گردد و چنانچه از مصادیق مواد (612) و (614) قانون مجازات اسلامی مصوب 2/3/1375 باشد به مجازات مندرج در مواد مذکور محکوم خواهد شد. تبصره 1 ـ چنانچه تیراندازی مطابق مقررات صورت گرفته باشد مرتکب از مجازات و پرداخت دیه و خسارت معاف خواهد بود و اگر مقتول یا مجروح مقصر نبوده و بی گناه باشد دیه از بیت المال پرداخت خواهد شد. تبصره 2 ـ مقررات مربوط به تیراندازی و نحوه پرداخت دیه و خسارات به موجب «قانون به کارگیری سلاح توسط مامورین نیروهای مسلح در موارد ضروری مصوب 18/10/1373» و آیین نامه های مربوط خواهد بود.

مشاهده ماده 41 قانون مجازات جرایم نیروهای مسلح

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM