رای قضایی شماره 9309970224401413

رای قضایی شماره 9309970224401413

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9309970224401413


شماره دادنامه قطعی:
9309970224401413

تاریخ دادنامه قطعی:
1393/11/28

گروه رای:
حقوقی

نوع مرجع:
دادگاه تجدیدنظر استان

عنوان رای:
نقش مدت تصرف در دعوای تصرف عدوانی

پیام رای:
مدت زمان تصرف در دعوای تصرف عدوانی اعتباری ندارد و موجب رد دعوی نمی شود.

رای دادگاه بدوی
در تاریخ 1392/12/17 آقای م.ب. و خانم س.الف. به وکالت از آقای ع.ع. فرزند ح. دادخواستی به خواسته ی رفع تصرف عدوانی از آپارتمان طبقه اول به مساحت 129/33 به پلاک ثبتی... و اعاده وضع به حال سابق به طرفیت آقای ح.ش. و شرکت ساختمانی پ. مطرح و در شرح دعوی اظهار داشتند موکل مطابق سند رسمی اجاره.. .-1369/11/19 مالک منافع آپارتمان است. خوانده ردیف اول بعنوان قایم مقام موجر( شرکت ساختمانی پ.) و مالک جدید آپارتمان با علم به اینکه منافع ملک متعلق به موکل است بدون اذن یا اجازه قانونی و یا اقاله اجاره نامه و با شکستن قفل آپارتمان متصرف آن شده و سپس به خوانده ردیف دوم به اجاره واگذار کرده است. از این رو صدور حکم به رفع تصرف عدوانی را خواستارند. در این مرحله به آراء قضایی که حاکی از وجود رابطه ی استیجاری است استناد شده است. آقای ح.ش. با وصف ابلاغ در جلسه رسیدگی دادگاه حضور نیافته و سرانجام مطابق دادنامه شماره 00135 -1393/2/29 این شعبه مشارالیه به رفع تصرف از مورد اجاره و دریافت هزینه دادرسی محکوم شده و در مورد خوانده دیگر قرار رد دعوی صادر شده است. در تاریخ 1393/4/10 آقای ح.ش. نسبت به دادنامه فوق واخواهی نموده پس از تعیین وقت رسیدگی در جلسه مورخ 1393/7/6 که با حضور وکلای طرفین تشکیل شده است اظهارات آنها اخذ شده است. حاصل اظهارات وکلای طرفین این است که واخوانده از سال 85 که آپارتمان به تصرف واخواه در آمده در خارج از کشور بوده است (در این قسمت وکلای واخوانده تصرف واخواه را بلا جواز و وکلای واخواه به استناد نوشته عادی ناشی از اقاله می دانند) بنا به مراتب بالا از مواد 158159162 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی که آرای حاضر بر اساس آن اقامه شده مستفاد می شود که دعوی رفع تصرف عدوانی یک قسم دعوی شکلی و به منظور حمایت از متصرف و منع احقاق حق شخص پیش بینی شده به عبارت بهتر غرض مقنن از پیش بینی این نوع دعوی بر خلاف دعاوی مالکیت تضمین حق مالکیت نبوده و رسیدگی دادگاه نیز منحصر به شناسایی متصرف سابق اوصاف لازمه ی تصرف او و اوصاف تصرفات لاحق است. بنابراین در این دعوی دادگاه مجالی برای عنایت به اسنادی که بررسی آن مستلزم رسیدگی ماهوی است ندارد. درست است که در قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی نص مشابهی راجع به مدت زمان یکساله برای اقامه دعوی علیه متصرف لاحق چنانکه پیش از این مصرح بوده وجود ندارد؛ لکن در هر حال انقضاء مدت عرفی به معنی استقرار نظم دیگری در وضع تصرف مال و رابطه ی متصرف با آن است نظمی که با نظم سابق مقابله کرده و با شکل گیری آن وصف مستمر بودن یا لاینقطع بودن تصرف سابق زایل می گردد و این نظم را جز با طرح دعوای ماهوی به نحو دیگری نمی توان درهم ریخت. بنا به ملاحظات فوق دادگاه تصرفات سابق واخوانده را واجد اوصاف تصرف سابق مورد حمایت در دعوی تصرف عدوانی( با توجه به انقطاع 7 ساله آن) نمی داند. از این رو واخواهی وارد تشخیص و به استناد مواد مرقوم و ماده 305 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی با نقض دادنامه واخواسته حکم به بطلان دعوی خواهان صادر و اعلام می شود. این رای ظرف 20 روز از تاریخ ابلاغ قابل تجدیدنظر در محاکم محترم تجدیدنظر استان تهران است.
رییس شعبه 44 دادگاه عمومی حقوقی تهران – اسکندری

رای دادگاه تجدیدنظر استان
تجدیدنظرخواهی آقای ع.ع. با وکالت آقای م.ب. و خانم س.الف. به طرفیت آقای ح.ش. نسبت به دادنامه شماره 00534 مورخ 1393/7/9 صادره از شعبه 44 دادگاه عمومی حقوقی تهران که بر اساس آن حکم بر بطلان دعوی تجدیدنظرخواه به خواسته رفع تصرف و مطالبه خسارت دادرسی صادر و اعلام شده است وارد و موجه می باشد. زیرا حسب سند رسمی اجاره شماره.. . مورخ 1369/11/19 که حکایت از رابطه استیجاری تجدیدنظرخواه با مالک ملک پلاک ثبتی شماره.. . فرعی از.. . اصلی می باشد و از ناحیه تجدیدنظرخوانده دلیلی بر فسخ یا اقاله آن به این دادگاه ارایه نگردیده و بر اساس اصول «اصاله الصحه» و «اصاله اللزوم» و مقررات ماده 10 قانون مدنی قرارداد اجاره فیما بین لازم الاجرا بوده و بر اساس پاسخ استعلام ثبتی مضبوط در پرونده و اینکه بر اساس محتویات پرونده تصرف سابق تجدیدنظرخواه محرز و تصرفات لاحق تجدیدنظرخوانده بدون اذن تجدیدنظرخواه بوده است و نظر به اینکه حسب مقررات مادتین 158 و 161 قانون آیین دادرسی مدنی مدت زمان تصرف عدوانی در این دعوی اعتبار نداشته و قوانین مغایر با قانون آیین دادرسی مدنی مصوب 21 فروردین سال 1379 به طور ضمنی نسخ شده است؛ بر این اساس تجدیدنظرخواهی قابل انطباق با بند هـ و ج ماده 348 قانون آیین دادرسی مدنی تشخیص باستناد صدر ماده 358 همان قانون با نقض دادنامه تجدیدنظرخواسته و مستندا به مواد 158 و 161 و 198 و 519 قانون مارالبیان حکم بر رفع تصرف عدوانی تجدیدنظرخوانده از رقبه مورد نظر و پرداخت هزینه دادرسی و حق الوکاله وکیل طبق تعرفه در حق تجدیدنظرخواه صادر و اعلام می گردد. رای صادره قطعی است.
رییس و مستشار شعبه 44 دادگاه تجدیدنظر استان تهران
شیخ علیا لواسانی - عظیمی

قاضی:
احمد شیخ علیا لواسانی , عظیمی , قاسم اسکندری

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 305 - محکوم علیه غایب حق دارد به حکم غیابی اعتراض نماید. این اعتراض واخواهی نامیده می شود. دادخواست واخواهی در دادگاه صادر کننده حکم غیابی قابل رسیدگی است.

مشاهده ماده 305 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 348 - جهات درخواست تجدیدنظر به قرار زیر است : الف - ادعای عدم اعتبار مستندات دادگاه. ب - ادعای فقدان شرایط قانونی شهادت شهود. ج - ادعای عدم توجه قاضی به دلایل ابرازی. د - ادعای عدم صلاحیت قاضی یا دادگاه صادر کننده رای ه- ادعای مخالف بودن رای با موازین شرعی و یا مقررات قانونی. تبصره - اگر درخواست تجدیدنظر به استناد یکی از جهات مذکور در این ماده به عمل آمده باشد درصورت وجود جهات دیگر مرجع تجدیدنظر به آن جهت هم رسیدگی می نماید.

مشاهده ماده 348 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 10 - قراردادهای خصوصی نسبت به کسانی که آن را منعقد نموده اند در صورتی که مخالف صریح قانون نباشد نافذ است.

مشاهده ماده 10 قانون مدنی

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM