منازعه توام با ایراد ضرب و جرح عمدی جرم واحد محسوب می شود.

در خصوص اتهام ح.الف. فرزند ع. - ع.الف. فرزند د. - م.الف. فرزند ع. - ح.م. فرزند ح. و الف.م. فرزند ح. دایر به شرکت در نزاع دسته جمعی فحاشی و ضرب و جرح عمدی و اتهام الف.ز. فرزند ر. دایر به دو اتهام مورد اول دادگاه با توجه به اظهارات شکات ( که تقابل به شرح ذیل از هم شکایت کردند) شهادت شهود اظهارات مطلعین اداء سوگند شکات از حیث تکمیل ادله و لوث حاصله از باب دیه اقرار آنان به حضور در درگیری نظر پزشکی قانونی و شواهد موجود و دفاعیات آقایان م. و م.م. وکلای تعدادی از متهمین و ع.ع. و ع.ش. وکلای تعدادی دیگر بزه انتسابی محرز است و توجها به این که شرکت در نزاع دسته جمعی جرم مستقل می باشد و بر فرضی که ضرب و جرح حاصله هم مصداق ماده 614 قانون مجازات اسلامی گردد با بزه مذکور در مجازات یکی محسوب می گردد و نه آنکه در مجازات تعیین گردد مستندا به مواد 615 - 608 - 495-367-480-418-442-424-425-302 از قانون مجازات اسلامی هر کدام از متهمان را از باب فحاشی به پرداخت صد هزار تومان جزای نقدی و هر کدام را به تحمل صد روز حبس با احتساب ایام سابق محکوم می نماید و از باب دیه متهم الف.م. را به پرداخت سه درصد دیه کامله در حق ح.الف. محکوم می نماید. متهم الف. و ح.م. را مشترکا به پرداخت سه هزارم دیه کامله ارش حاصله در حق ع.الف. محکوم می نماید. متهمین ح. ع. و م. همگی الف. را مشترکا به پرداخت 3/13 درصد دیه کامله و یک درصد دیه کامله به عنوان ارش های مذکور در حق ح.م. و متهم ع.الف. را به پرداخت سه هزارم دیه کامله ارش و چهار پنجم از یک پنجم از یک سوم از یک دهم دیه کامله بابت شکستگی بند اول انگشت چهارم در حق الف.م. محکوم می نماید. مهلت پرداخت دیه یک سال از زمان بزه می باشد و در خصوص شکایت ل.الف. - م.الف. - الف.ز. - ف.م. - ف.ز. و ع.م. با توجه به عدم وجود دلیل کافی به استناد اصل 37 قانون اساسی متهمین مربوطه تبریه می گردند. رای صادره حضوری و ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظر می باشد.
رییس شعبه 1154 دادگاه عمومی جزایی تهران ـ محمدی

درخصوص اعتراض و تجدیدنظرخواهی 1-ح.م.2- الف.م.3-الف.ز. 4-ع.ع. به وکالت از ع. - ح. - م.- ل. همگی الف. از دادنامه شماره 300711 مورخه 25/8/90 صادره از شعبه 1154 دادگاه عمومی جزایی تهران که به موجب آن مشارالیهم به اتهامات 1- شرکت در نزاع دسته جمعی و ضرب و جرح و توهین محکومیت حاصل نموده اند با ملاحظه محتویات پرونده و لایحه اعتراضیه تجدیدنظرخواه و این که از ناحیه ایشان ایراد و اشکال موجه و موثری که مطابق شقوق مندرج در ماده 240 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری موجبات نقض دادنامه موصوف و رسیدگی بیشتر را ایجاب نماید ارایه نگردیده است و دادنامه ما نحن فیه از هر حیث موافق مقررات و موازین قانونی اصدار یافته است لذا دادگاه مستندا به بند الف از ماده 257 قانون مارالذکر ضمن رد تجدیدنظرخواهی به عمل آمده دادنامه معترض عنه را عینا تایید و استوار می نماید. رای صادره با لحاظ ماده 248 قانون مرقوم فوق قطعی است. ضمنا در خصوص صدمه وارده به خانم ل.الف. با توجه به این که ادعای وی مورد رسیدگی و حکم در مرحله بدوی قرار نگرفته این دادگاه فارغ از اظهارنظر می باشد و باید دادگاه بدوی ابتدا به موضوع رسیدگی نماید.
رییس شعبه 21دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
تولیت ـ پورعرب