رای قضایی شماره 9309970224201435

رای قضایی شماره 9309970224201435

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9309970224201435


شماره دادنامه قطعی:
9309970224201435

تاریخ دادنامه قطعی:
1393/11/11

گروه رای:
کیفری

نوع مرجع:
دادگاه تجدیدنظر استان

عنوان رای:
عدم استرداد وجوه به اشتباه واریز شده به حساب بانکی

پیام رای:
عدم استرداد وجوه به اشتباه واریز شده به حساب بانکی فاقد وصف جزایی است.

رای دادگاه بدوی
در خصوص اتهام س. با وکالت پ. دایر بر کلاهبرداری به مبلغ شصت ونه میلیون و نه صد و یازده هزار و شش صد و نود ریال توجها به کیفرخواست صادره و نظر به دفاعیات بلا وجه متهمه و وکیل وی بزه انتسابی به ایشان را محرز و مسلم تشخیص داده مستندا به ماده 1 قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء و اختلاس و کلاهبرداری نامبرده را به تحمل یک سال حبس و پرداخت معادل مبلغ فوق به عنوان جزای نقدی محکوم می نماید. لکن با توجه به وضعیت خاص متهمه و این که وی زن است و با توجه به جلب رضایت شاکی با استناد به ماده 46 قانون مجازات اسلامی 1392 مجازات تعیین شده به مدت 2 سال به حالت تعلیق درمی آید که چنانچه در این مدت 2 سال متهمه مرتکب جرمی نشود مجازات مذکور از سابقه کیفری وی محو می شود و الا اگر مرتکب جرمی شود علاوه بر تحمل مجازات جرم جدید مجازات تعلیق شده هم به حالت اجرا درمی آید. رای صادره حضوری و ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در محاکم محترم تجدیدنظر استان تهران است.
قاضی مامور در شعبه 1019 دادگاه عمومی جزایی تهران- حمیدی

رای دادگاه تجدیدنظر استان
در خصوص تجدیدنظرخواهی خانم س. با وکالت خانم پ. نسبت به دادنامه شماره 900028 مورخه 24/01/1393 صادره از شعبه 1019 دادگاه عمومی جزایی تهران که به موجب آن مشارالیها در رابطه با اتهام کلاهبرداری به مبلغ شصت ونه میلیون و نه صد و یازده هزار و شش صد و نود ریال موضوع شکایت اولیه آقای ع. به تحمل یک سال حبس تعزیری و پرداخت مبلغ به میزان کلاهبرداری شده به عنوان جزای نقدی در حق صندوق ]دولت[ و تعلیق آن به مدت دو سال محکوم گردیده است؛ دادگاه با بررسی محتویات پرونده و مداقه در اوراق آن و ملاحظه لایحه تجدیدنظرخواهی که عمده اعتراض ایشان عبارت است از این که شخص شاکی دو فقره واریزی به دو شماره حساب داشته که هردوی آن ها به صورت اشتباه واریز گردیده و اشتباه از جانب شاکی بوده است که نفر اول پول را عودت می دهد و چون موکل بنده آدرس خود را تغییر داده بود و امکان دسترسی شاکی به وی نبوده اقدام به طرح شکایت می نماید و موکل هیچ اطلاعی از موضوع نداشته و موکل هیچ برداشتی از حساب خود و پول مربوطه نداشته و علت آن عدم مراودات مالی با آن حساب بوده که موکل سوءنیتی نداشته و فاقد سابقه کیفری است و این که موکل به محض اطلاع از ماوقع اقدام به اخذ رضایت شاکی نموده چون از موضوع بی خبر بوده است؛ دادگاه توجها به این که ادعای متهم مقرون به صحت به نظر می رسد لذا تجدیدنظرخواهی او را وارد تشخیص و مستند به شق یک بند ب ماده 257 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری ضمن نقض دادنامه به لحاظ عدم علم متهم به واریز مبلغ مذکور به حساب او و انکار شدید او که او اقدامی در آن باب انجام نداده و شاکی اشتباها این عمل را انجام داده؛ بنا به مراتب مذکور و به استناد به ماده 177 قانون مارالذکر حکم بر برایت او صادر و اعلام می گردد. رای صادره قطعی است.
شعبه 42 دادگاه تجدیدنظراستان تهران- رییس و مستشار
عبدالله راثی نصیری - خیرالله غفوری گوراب

قاضی:
حمیدی , عبدالله راثی نصیری , خیرالله غفوری گوراب

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 46 ـ در جرایم تعزیری درجه سه تا هشت دادگاه می تواند در صورت وجود شرایط مقرر برای تعویق صدور حکم اجرای تمام یا قسمتی از مجازات را از یک تا پنج سال معلق نماید. دادستان یا قاضی اجرای احکام کیفری نیز پس از اجرای یکسوم مجازات می تواند از دادگاه صادرکننده حکم قطعی تقاضای تعلیق نماید. همچنین محکوم می تواند پس از تحمل یکسوم مجازات در صورت دارا بودن شرایط قانونی از طریق دادستان یا قاضی اجرای احکام کیفری تقاضای تعلیق نماید.

مشاهده ماده 46 قانون مجازات اسلامی

ماده 1 ـ هر کس از راه حیله و تقلب مردم را به وجود شرکتها یا تجارتخانه های یا کارخانه ها یا موسسات موهوم یا به داشتن اموال و اختیارات واهی فریب دهد یا به امور غیر واقع امیدوار نماید یا از حوادث و پیش آمدهای غیر واقع بترساند و یا اسم و یا عنوان مجعول اختیار کند و به یکی از وسایل مذکور و یا وسایل تقلبی دیگر وجوه و یا اموال یا اسناد یا حوالجات یا قبوض یا مفاصا حساب و امثال آنها تحصیل کرده و از این راه مال دیگری را ببرد کلاهبردار محسوب و علاوه بر رد اصل مال به صاحبش به حبس از یک تا 7 سال و پرداخت جزای نقدی معادل مالی که اخذ کرده است محکوم می شود. در صورتیکه شخص مرتکب بر خلاف واقع عنوان یا سمت ماموریت از طرف سازمانها و موسسات دولتی یا وابسته به دولت یا شرکتهای دولتی یا شوراها یا شهرداری ها یا نهادهای انقلابی و بطور کلی قوای سه گانه و همچنین نیروهای مسلح و نهادها و موسسات مامور به خدمت عمومی اتخاذ کرده یا اینکه جرم با استفاده از تبلیغ عامه از طریق وسائل ارتباط جمعی از قبیل رادیو تلویزیون روزنامه و مجله یا نطق در مجامع و یا انتشار آگهی چاپی یا خطی صورت گرفته باشد یا مرتکب از کارکنان دولت یا موسسات و سازمان های دولتی یا وابسته به دولت یا شهرداری ها یا نهادهای انقلابی به خدمت عمومی باشد. علاوه بر رد اصل مال به صاحبش به حبس از 2 تا ده سال و انفصال ابد از خدمت دولتی و پرداخت جزای نقدی معادل مالی که اخذ کرده است محکوم می شود. تبصره 1 ـ در کلیه موارد مذکور در این ماده در صورت وجود جهات و کیفیات مخففه دادگاه میتواند با اعمال ضوابط مربوط به تخفیف مجازات مرتکب را فقط تا حداقل مجازات مقرر در این ماده (حبس) و انفصال ابد از خدمات دولتی تقلیل دهد ولی نمی تواند به تعلیق اجرای کیفر حکم دهد. تبصره 2 ـ مجازات شروع به کلاهبرداری حسب مورد حداقل مجازات مقرر در همان مورد خواهد بود و درصورتیکه نفس عمل انجام شده نیز جرم باشد شروع کننده به مجازات آن جرم نیز محکوم می شود. مستخدمان دولتی علاوه بر مجازات مذکور چنانچه در مرتبه مدیر کل یا بالاتر یا هم طراز آنها باشند به انفصال دائم از خدمات دولتی و در صورتی که در مراتب پائین تر باشند به شش ماه تا سه سال انفصال موقت از خدمات دولتی محکوم می شوند.

مشاهده ماده 1 قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء و اختلاس و کلاهبرداری

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM