در این پرونده آقای (ک.) به وکالت از خانم (ف. ب.) به طرفیت آقایان (ح. ب.) (ح. ه.) (م. ب.) ( ع. ش.) و خانم (ف.ن) و (م. الف.) به خواسته بطلان صورت جلسه مورخ 13/1/83 به نسبت سهم خواهان طرح دعوی نموده و در شرح دادخواست توضیح داده که امضای موکل وی در ذیل این صورت جلسه
جعل شده است در ادامه نیز بارها به
جعل امضای موکل خود طی لایحه شماره 8402098 مورخ 23/12/88 و در جلسه مورخ 23/12/88 تاکید گردیده است در ادامه رسیدگی و پس از دادنامه شماره 880793 موضوع نقض قرار ابطال دادخواست شعبه 84 دادگاه محترم بدوی و تشکیل جلسه مورخ 14/12/89 دادگاه نخستین با ختم رسیدگی به شرح دادنامه شماره 8901025 مورخ 17/12/89 و با این استدلال که هدف وکیل خواهان در طرح دعوی رسیدگی به اصالت یا جعلیت سند عادی مورخ 13/1/83 می باشد و ادعای
جعل نسبت به امضای منتسب به خواهان بوده در حالی که رسیدگی دادگاه به اصالت یا جعلیت سند هنگامی است که در دعوایی سند به عنوان دلیل منتسب به طرف مقابل ارایه شده باشد و کسی که سند به وی منتسب شده نسبت به سند ادعای انکار تردید یا
جعل نموده باشد و نتیجه گیری شده چون رسیدگی به دعوی مطابق قانون درخواست نگردیده قرار رد دعوی صادر شده است خواهان بدوی دعوی در مرحله تجدید نظر و طی لایحه تجدید نظر خواهی اظهار داشته «... این جانب ابطال صورت جلسه را درخواست نموده ام و دلیل این جانب یک امر حقوقی هست چرا که هرکس می تواند سندی را که امضاء نکرده است به دلیل فضولی بودن عمل تقاضای ابطال را بنماید... این جانب ادعای بطلان صورت جلسه را به دلیل عدم تنفیذ توسط خود را دارم...»; در واقع خواهان بدوی با این اظهارات خواسته خود را تغییر داده یعنی بطلان صورت جلسه عادی مورخ 13/1/83 به دلیل فضولی بودن اقدام شخصی که به جانشین ایشان امضاء کرده درخواست شده است و چون تغییر خواسته در مرحله تجدید نظر خواهی خلاف قانون می-باشد مستندا به مواد 2 98 و 353 قانون آیین دادرسی مدنی با رد تجدید نظر خواهی نتیجتا قرار تجدید نظر خواسته را تایید می نماید. این رای قطعی است.
رییس شعبه 37 دادگاه تجدید نظر استان تهران - مستشار دادگاه
دیو سالار- دقیقی