رای قضایی شماره 9309972130601379

رای قضایی شماره 9309972130601379

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9309972130601379


شماره دادنامه قطعی:
9309972130601379

تاریخ دادنامه قطعی:
1393/10/28

گروه رای:
حقوقی

نوع مرجع:
دادگاه تجدیدنظر استان

عنوان رای:
تملک عین مرهونه از سوی مرتهن

پیام رای:
بانکها و موسسات مالی صرفا حق اخذ مطالبات خود از محل فروش وثیقه های اخذ شده آن هم با رعایت تشریفات قانونی را دارند و حق تملک مورد وثیقه از طریق استفاده از وکالتنامه اخذ شده قبل از انجام تشریفات قانونی را ندارند و با توجه به آمره بودن مقررات مذکور ضمانت اجراء تخطی از این مقررات بطلان اقدامات صورت گرفته است.

رای دادگاه بدوی
در خصوص دادخواست آقای م.ت. به طرفیت موسسه مالی و اعتباری ث. با وکالت خانم ف.الف. به خواسته ابطال سند انتقال به شماره.. .-1390/7/5 تنظیمی در دفترخانه.. . تهران پلاک ثبتی.. . واقع در ورامین و هزینه دادرسی ماحصل ادعای خواهان چنین است که ضامن آقای غ.ش. بوده که ایشان از موسسه وام گرفت و ملک من در وثیقه موسسه گذاشته شد که چون معوقه داشت موسسه بدون اخطار و انجام تشریفات قانونی ملک را به‬ نام خود کرده است وکیل خوانده دفاعا اظهار داشته انتقال سند طبق وکالت‬ نامه شماره.. . تنظیمی در دفترخانه.. . تهران توسط خواهان به موسسه و با جری تشریفات قانونی و سه بار اخطار کتبی و ده ‬ها بار اخطار تلفنی صورت گرفته و وام‬ گیرنده آقای غ.ش. بوده که مبلغ 300/000/000/2 ریال معوقه داشته است و طی دادنامه 270 در پرونده کلاسه 910311 شعبه اول حقوقی ورامین حکم خلع ید علیه خواهان صادر شده است دادگاه از موسسه خواهان خصوص وام‬ گیرنده مبلغ آن و بدهی و وضعیت ملک متنازع ‬فیه استعلام که موسسه طی پاسخی به شماره 708/476-91-1391/8/22 اعلام کرده که گیرنده تسهیلات به مبلغ 571/589/041/1 ریال غ.ش. بوده که مانده کل بدهی وی تا 1391/8/21 مبلغ 211/999/000/2 ریال بوده که مالک پلاک ثبتی.. . آقای م.ت. ملک را به عنوان وثیقه در رهن تعاونی قرار داده است و انتقال ملک از طریق وکالت‬ نامه رسمی صورت گرفته است علی‬هذا نظر به اینکه اولا عرف رایج در بین بانک ها و موسسات مالی و اعتباری خصوص پرداخت وام به مشتریان با اخذ وثیقه ملکی چنین است که بانک‬ ها جهت تضمین بازپرداخت اقساط ملک تعرفه شده را به عنوان رهن و وثیقه در وثیقه بانک قرار می دهند که چنانچه وام گیرنده مطابق شرایط قرارداد از پرداخت اقساط امتناع نماید نسبت به وصول مطالبات خود از طریق دوایر اجرای ثبت اسناد و املاک اقدام نمایند که علاوه بر عرف موجود مقررات حاکم بر قراردادهای بانکی بین بانک و موسسات با مشتری از جمله قانون عملیات بانکی بدون ربا قانون تسهیل اعطای تسهیلات بانکی ماده 34 اصلاحی قانون ثبت اسناد و املاک و آیین‬ نامه اجرای مفاد اسناد رسمی لازم‬ الاجرا و طرز رسیدگی به شکایت از عملیات اجرایی مصوب 1387 نیز موید این عرف بانکی است و در هیچ‬ یک از قوانین خصوصا ماده 34 اصلاحی قانون ثبت به بانک‬ ها و موسسات مالی اجازه داده نشده که کل وثیقه ماخوذه را بدون مراجعه به دوایر اجرای ثبت اسناد و املاک و طی تشریفات قانونی تملیک نمایند و با توجه به اینکه مقررات مزبور آمره تلقی و تخطی از آن‬ ها به هر شکل و طریقی ولو طریق ظاهرا قانونی اخذ وکالت در انتقال از وثیقه‬ گذار جایز نمی باشد بنابراین اقدام خوانده در اخذ وکالت از خواهان جهت انتقال پلاک ثبتی.. . برخلاف عرف موجود و مقررات مزبور است لذا خوانده طبق مقررات خصوصا ماده 34 اصلاحی قانون ثبت صرفا مجاز به تملک وثیقه به میزان مطالبات آن‬ هم طی تشریفات قانونی بوده و فلسفه اصلاح ماده 34 قانون ثبت جلوگیری از تضییع حقوق مشتریان بانک و موسسات مالی و به لحاظ آنکه مواد 34 و 34 مکرر قانون ثبت خلاف شرع و عدالت بود وضع گردید و مقنن با اصلاح این مواد نظر به پایان دادن اقدامات خلاف عدالت در تملک وثیقه در ازای مطالبات بود چه آنکه مواد مزبور به بانک‬ ها اجازه می داد در صورت نپرداختن اقساط توسط مشتری کل وثیقه در ازای مطالبات تملک شود خواه وثیقه ایداعی بیشتر یا معادل مطالبات باشد که غالبا مطالبات به مراتب کمتر از ارزش وثیقه بود بنابراین تملک ملک مزبور برخلاف نظر مقنن در اصلاح ماده 34 قانون ثبت بوده و اخذ وکالت از مشتری یا ثالث جهت انتقال وثیقه نوعی دور زدن قوانین و عبور از قوانین آمره می باشد از طرفی طبق مقررات تملک وثیقه بایست با رعایت مقررات راجع به اجرا انجام شود یعنی ارزیابی شود مالک حق اعتراض به نظر کارشناس داشته باشد و مزایده گذارده شود که اخذ وکالت نادیده گرفتن تمام مراحل مزبور که جهت تضمین حقوق بدهکار یا وثیقه‬ گذار وضع شده تلقی و در نتیجه حقوق قانونی وثیقه‬ گذار از جمله حق اعتراض به نظریه کارشناس از بین رفته و نادیده گرفته شده است. ثانیا موسسه ملک مزبور را بدون عوض واقعی به‬ نام خود کرده و ثمن مندرج در سند انتقال نیز تسلیم مالک نشده است که با توجه به تیوری تعادل عوضین در عقود معاوضه ای چنانچه معوض بلاعوض یا عوض ناچیز باشد معامله غرری و در نتیجه باطل است ثالثا خوانده طی پاسخ استعلام اعلام کرده که ملک به عنوان وثیقه در رهن تعاونی قرار گرفته بنابراین با عنایت به وثیقه بودن ملک موسسه بایست جهت وصول مطالبات خود از طریق دایره اجرای ثبت اسناد و املاک و طی تشریفات قانونی نسبت به تملک ملک اقدام می نمود لذا دعوی خواهان محمول بر صحت تشخیص دادگاه به استناد مواد 206 و 198 و 502 و 515 و 519 قانون آیین دادرسی مدنی و مواد 10 و 190 و 191 و 194 و 338 و 771 قانون مدنی و ماده 34 اصلاحی قانون ثبت اسناد و املاک و مواد 126 و 125 و 145 آیین‬نامه اجرایی مفاد اسناد رسمی لازم‬ الاجرا و طرز رسیدگی به شکایت از عملیات اجرایی حکم به ابطال سند رسمی انتقال شماره 8460-1390/7/5 تنظیمی در دفترخانه.. . تهران پلاک ثبتی.. . واقع در ورامین و الزام خوانده به پرداخت مبلغ سیصد و شش هزار ریال بابت هزینه دادرسی در حق خواهان صادر و اعلام می نماید. رای صادره ظرف بیست روز از تاریخ ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در محاکم تجدیدنظر استان است.
معاون قضایی و دادرس شعبه اول حقوقی دادگاه عمومی ورامین - اسدی

رای دادگاه تجدیدنظر استان
تعاونی اعتبار ث. با وکالت خانم ف.الف. به‬ طرفیت آقای م.ت. نسبت به دادنامه شماره 305 مورخ 1392/7/6 شعبه اول دادگاه عمومی حقوقی ورامین تجدیدنظرخواهی کرده است بر اساس دادنامه یاد شده در مورد دعوای تجدیدنظرخوانده به خواسته ابطال سند انتقال به شماره.. . مورخ 1390/7/5 تنظیمی در دفتر اسناد رسمی شماره.. . تهران موضوع پلاک ثبتی.. . واقع در ورامین اجمالا با این استدلال که عرف رایج در بین بانک ها و موسسات اعتباری در مورد پرداخت تسهیلات به مشتریان در قبال اخذ وثیقه ملکی و همچنین مقررات حاکم بر قراردادهای بانکی بین بانک و موسسات با مشتری از جمله قانون عملیات بانکی بدون ربا قانون تسهیل اعطای تسهیلات بانکی ماده 34 اصلاحی قانون ثبت اسناد و املاک و آیین ‬نامه اجرای مفاد اسناد رسمی لازم ‬الاجراء و طرز رسیدگی به شکایت از عملیات اجرایی مصوب سال 1387 حاکی از آن است که بانک‬ ها و موسسات مالی صرفا حق اخذ مطالبات خود از محل فروش وثیقه‬ های اخذ شده (عین مرهونه) دارند و در هیچ‬ کدام از قوانین خصوصا ماده 34 اصلاحی قانون ثبت به مراجع مذکور اجازه داده نشده که کل وثیقه ماخوذه را بدون مراجعه به دایره اجرای ثبت اسناد و املاک طی تشریفات قانونی تملک نمایند. افزون بر آن با توجه به اینکه مقررات مذکور آمره بود و تخطی از آن‬ ها به هر شکل و طریقی ولو طریق ظاهر قانونی (اخذ وکالت) از وثیقه گذار جایز نمی باشد از سویی دیگر تجدیدنظرخواه در پاسخ استعلام اعلام کرده است که ملک مورد ترافع به عنوان وثیقه در رهن موسسه قرار گرفته است از این‬ رو موسسه مذکور جهت مطالبات خود باید درخواست صدور اجراییه از طریق دایره اجرای ثبت اسناد و املاک نماید و پس از انجام تشریفات قانونی نسبت به تملک مورد وثیقه اقدام کند بنابراین به جهات مذکور دعوا را وارد تشخیص داده و حکم به ابطال سند رسمی مذکور و محکومیت تجدیدنظرخواه به پرداخت خسارت دادرسی در حق تجدیدنظرخوانده صادرگردیده است. دادگاه با بررسی مجموع اوراق و محتویات پرونده و مطالعه لوایح ابرازی از ناحیه طرفین نظر به اینکه همان گونه که دادگاه محترم نخستین استدلال کرده اند داین صرفا حق اخذ مطالبات و خسارات تاخیر تادیه از محل وثیقه اخذ شده آن هم با رعایت تشریفات قانونی را دارد نظر به اینکه تجدیدنظرخواه قبل از انجام تشریفات قانونی (صدور اجراییه از طریق دایره اجرای ثبت ارزیابی ملک مورد وثیقه برگزاری مزایده.. .) حق تملک مورد وثیقه از طریق استفاده از وکالت‬ نامه اخذ شده از تجدیدنظرخوانده را ندارد نظر به اینکه ضمانت اجراء نادیده گرفتن قواعد آمره که با نظم عمومی مرتبط است بطلان اقدامات مذکور است از این رو دادنامه تجدیدنظرخواسته که بر این مبنا و به‬ صورت موجه و مستدل صادر گردیده است فاقد اشکال به ‬نظر می رسد بنا به ‬مراتب مذکور تجدیدنظرخواهی غیر وارد تشخیص داده می شود و به تجویز ماده 358 قانون آیین دادسی مدنی دادنامه تجدیدنظرخواسته تایید می گردد این رای قطعی است.
رییس و مستشار شعبه 61 دادگاه تجدیدنظر استان تهران
نورزاد - جلالوند

قاضی:
نورزاد , عبداله جلالوند , اسدی

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 206 - رسیدگی به حسابها و دفاتر در دادگاه به عمل می آید و ممکن است در محلی که اسناد در آنجا قرار دارد انجام گیرد. در هر صورت دادگاه می تواند رسیدگی را به یکی از دادرسان دادگاه محول نماید.

مشاهده ماده 206 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 198 - درصورتی که حق یا د ینی برعهده کسی ثابت شد اصل بر بقای آن است مگر این که خلاف آن ثابت شود.

مشاهده ماده 198 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 502 - هزینه دادرسی عبارتست از: 1 - هزینه برگهایی که به دادگاه تقدیم می شود. 2 - هزینه قرارها و احکام دادگاه.

مشاهده ماده 502 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 515 - خواهان حق دارد ضمن تقدیم دادخواست یا در اثنای دادرسی و یا به طور مستقل جبران خسارات ناشی از دادرسی یا تاخیر انجام تعهد یا عدم انجام آن را که به علت تقصیر خوانده نسبت به اداء حق یا امتناع از آن به وی وارد شده یا خواهد شد همچنین اجرت المثل را به لحاظ عدم تسلیم خواسته یا تاخیر تسلیم آن از باب اتلاف و تسبیب از خوانده مطالبه نماید. خوانده نیز می تواند خسارتی را که عمدا از طرف خواهان با علم به غیر محق بودن در دادرسی به او وارد شده از خواهان مطالبه نماید. دادگاه در موارد یادشده میزان خسارت را پس از رسیدگی معین کرده و ضمن حکم راجع به اصل دعوا یا به موجب حکم جداگانه محکوم علیه را به تادیه خسارت ملزم خواهد نمود. در صورتی که قرارداد خاصی راجع به خسارت بین طرفین منعقد شده باشد برابر قرارداد رفتار خواهد شد. تبصره 1 - در غیر مواردی که دعوای مطالبه خسارت مستقلا یا بعد از ختم دادرسی مطرح شود مطالبه خسارتهای موضوع این ماده مستلزم تقدیم دادخواست نیست. تبصره 2 - خسارت ناشی از عدم النفع قابل مطالبه نیست و خسارت تاخیر تادیه در موارد قانونی قابل مطالبه می باشد.

مشاهده ماده 515 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 519 - خسارات دادرسی عبارتست از هزینه دادرسی و حق الوکاله وکیل و هزینه های دیگری که به طور مستقیم مربوط به دادرسی و برای اثبات دعوا یا دفاع لازم بوده است از قبیل حق الزحمه کارشناسی و هزینه تحقیقات محلی.

مشاهده ماده 519 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM