رای قضایی شماره 9309970221801244

رای قضایی شماره 9309970221801244

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9309970221801244


شماره دادنامه قطعی:
9309970221801244

تاریخ دادنامه قطعی:
1393/09/24

گروه رای:
حقوقی

نوع مرجع:
دادگاه تجدیدنظر استان

عنوان رای:
مفهوم انتقال به غیر در عین مستاجره

پیام رای:
مفهوم انتقال به غیر این است که عین مستاجره عملا از تصرف و اختیار مستاجر سابق خارج و در تصرف شخص ثالث قرار گیرد.

رای دادگاه بدوی
در مورد دعوی آقای ن.خ. با وکالت آقایان ح.ق. و الف.خ. به طرفیت شرکت الف. و آقای م.م. با وکالت آقای ب.الف. به خواسته فسخ اجاره و تخلیه ید خواندگان از یک باب آپارتمان مورد اجاره بدلیل انتقال به غیر پلاک ثبتی.. . بخش 2 تهران موضوع سند اجاره 1359/7/1 و دعوی جلب ثالث آقای ن.خ. با وکالت آقای الف.خ. به طرفیت آقای س.م. و شرکت الف. به خواسته جلب ثالث در پرونده کلاسه 920722 دادگاه با عنایت به اینکه دعوی متوجه خوانده ردیف اول دعوی اصلی نمی باشد مستندا به بند 4 ماده 84 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی قرار رد دعوی نسبت به ایشان صادر و اعلام می گردد در مورد خوانده ردیف دوم و مجلوب ثالث دادگاه با عنایت به اینکه به موجب مفاد صورت جلسات اجرای قرارهای تحقیق و معاینه محلی انتقال منافع و حقوق صنفی و کسبی به شخص غیر از طرف مستاجر اولیه محرز نگردیده و دلیلی بر انتقال غیر ارایه نشده است و مفاد گواهی گواهان تعرفه شده خواهان نیز بصورت قطع و یقین مثبت امر نمی باشد؛ مستندا به ماده 197 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی و ماده 19 قانون روابط موجر و مستاجر مصوب 1356 حکم به بطلان دعوی و بی حقی خواهان صادر و اعلام می گردد. رای دادگاه حضوری ظرف مدت 20 روز پس از ابلاغ قابل تجدید نظر خواهی در محاکم محترم تجدید نظر استان تهران می باشد.
دادرس شعبه 30 دادگاه عمومی حقوقی تهران - مداحی

رای دادگاه تجدیدنظر استان
دادنامه تجدیدنظرخواسته به شماره 9309970229000191 مورخه 1393/3/31 صادره از شعبه 30 دادگاه عمومی حقوقی تهران که بر بطلان دعوی تجدیدنظرخواه ن.خ. با وکالت الف.خ. به خواسته تخلیه یک باب آپارتمان به پلاک ثبتی.. . واقع در بخش 2 تهران موضوع اجاره نامه عادی مورخه 1359/7/1 به لحاظ انتقال به غیر اشعار دارد مآلا موافق قانون و مقررات موضوعه بوده و اعتراض به شرح لایحه اعتراضیه وارد نبوده و مستوجب نقض آن نمی باشد. زیرا که اولا: هرچند یکی از موارد فسخ قرارداد اجاره و تخلیه عین مستاجره انتقال عین مستاجره از ناحیه مستاجر به شخص ثالث می باشد لیکن انتقالی مد نظر مقنن بوده که عین مستاجره عملا از تصرف و اختیار مستاجر سابق خارج و در تصرف شخص ثالث قرار گرفته باشد و آن شخص از منافع عین مستاجره استیفاء منفعت نموده باشد. این در حالیست که در دوسیه مطمح نظر حضور س.م. در عین مستاجره نه بعنوان مستاجر و متصرف بلکه در راستای قرارداد مورخه 1392/1/28 به شماره 3/92 بوده که بموجب قرارداد مذکور س.م. مبادرت به فروش عمده مانتو به شرکت الف. نموده و محل اجرای قرارداد بنابر توافق متعاملین آن در آدرس خریدار که همانا محل مورد ترافع می باشد قرار داده شده است و این قرارداد موجب خروج عین مستاجره از تصرف مستاجر سابق نگردیده و بحث انتقال منتفی می باشد. ثانیا: تجدیدنظرخواه دلیل و مدرک موجهی که حاکی از احراز تخلف مستاجر باشد به دادگاه ارایه ننموده است. از این رو دادنامه تجدیدنظرخواسته که بر همین اساس صادر گردیده خالی از هر گونه ایراد و اشکالی بوده و دادگاه ضمن رد درخواست تجدیدنظرخواهی مستندا به قسمت اخیر ماده 358 از قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی دادنامه معترض عنه را تایید و استوار می نماید. رای صادره حضوری و قطعی است.
رییس و مستشار شعبه 18 تجدیدنظر استان تهران
امانی شلمزاری - کریمی

قاضی:
عزت اله امانی شلمزاری , کریمی , مداحی

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 84 - در موارد زیر خوانده می تواند ضمن پاسخ نسبت به ماهیت دعوا ایراد کند: 1 - دادگاه صلاحیت نداشته باشد. 2 - دعوا بین همان اشخاص در همان دادگاه یا دادگاه هم عرض دیگری قبلا" اقامه شده و تحت رسیدگی باشد و یا اگر همان دعوا نیست دعوایی باشد که با ادعای خواهان ارتباط کامل دارد. 3 - خواهان به جهتی ازجهات قانونی از قبیل صغر عدم رشد جنون یا ممنوعیت از تصرف دراموال در نتیجه حکم ورشکستگی اهلیت قانونی برای اقامه دعوا نداشته باشد. 4 - ادعا متوجه شخص خوانده نباشد. 5 - کسی که به عنوان نمایندگی اقامه دعوا کرده از قبیل وکالت یا ولایت یا قیمومت و سمت او محرز نباشد. 6 - دعوای طرح شده سابقا بین همان اشخاص یا اشخاصی که اصحاب دعوا قائم مقام آنان هستند رسیدگی شده نسبت به آن حکم قطعی صادر شده باشد. 7 - دعوا بر فرض ثبوت اثر قانونی نداشته باشد از قبیل وقف و هبه بدون قبض. 8 - مورد دعوا مشروع نباشد. 9 - دعوا جزمی نبوده بلکه ظنی یا احتمالی باشد. 10 - خواهان در دعوای مطروحه ذی نفع نباشد. 11 - دعوا خارج از موعد قانونی اقامه شده باشد.

مشاهده ماده 84 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 197 - اصل برائت است بنابراین اگر کسی مدعی حق یا دینی بر دیگری باشد باید آن را اثبات کند درغیر این صورت با سوگند خوانده حکم برائت صادر خواهد شد.

مشاهده ماده 197 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 358 - چنانچه دادگاه تجدیدنظر ادعای تجدیدنظرخواه را موجه تشخیص دهد رای دادگاه بدوی را نقض و رای مقتضی صادر می نماید. در غیر این صورت با رد درخواست و تایید رای پرونده را به دادگاه بدوی اعاده خواهد کرد.

مشاهده ماده 358 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 19 ـ در صورتی که مستاجر محل کسب یا پیشه یا تجارت به موجب اجاره نامه حق انتقال به غیر داشته باشد می تواند برای همان شغل یا مشابه آن منافع مورد اجاره را با سند رسمی به دیگری انتقال دهد. هر گاه در اجاره نامه حق انتقال به غیر سلب شده یا اجاره نامه ای در بین نبوده و مالک راضی به انتقال به غیر نباشد باید در مقابل تخلیه مورد اجاره حق کسب یا پیشه یا تجارت مستاجر را بپردازد والا مستاجر می تواند برای تنظیم سند انتقال به دادگاه مراجعه کند در این صورت دادگاه حکم به تجویز انتقال منافع مورد اجاره به غیر و تنظیم سند انتقال در دفترخانه تنظیم کننده سند اجاره نامه سابق یا دفترخانه نزدیک ملک ( اگر اجاره نامه رسمی در بین نباشد) صادر و رونوشت آن را به دفترخانه مربوط ارسال می نماید و مراتب را به موجر نیز اعلام خواهد نمود مستاجر جدید از هر حیث نسبت به تمام شرایط اجاره قائم مقام مستاجر سابق خواهد بود. هر گاه ظرف شش ماه از تاریخ ابلاغ حکم قطعی منافع مورد اجاره با سند رسمی به مستاجر جدید انتقال داده نشود حکم مزبور ملغی الاثر خواهد بود. تبصره 1 ـ در صورتی که مستاجر بدون رعایت مقررات این ماده مورد اجاره را به دیگری واگذار نماید موجر حق درخواست تخلیه را خواهد داشت و حکم تخلیه علیه متصرف یا مستاجر اجرا خواهد شد. و در این مورد مستاجر یا متصرف حسب مورد استحقاق دریافت نصف حق کسب یا پیشه یا تجارت را خواهد داشت. تبصره 2 ـ حق کسب یا پیشه یا تجارت به مستاجر همان محل اختصاص دارد و انتقال آن به مستاجر جدید فقط با تنظیم سند رسمی معتبر خواهد بود.

مشاهده ماده 19 قانون روابط موجر و مستاجر مصوب 1356

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM