رای قضایی شماره 9309970908700418

رای قضایی شماره 9309970908700418

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9309970908700418


شماره دادنامه قطعی:
9309970908700418

تاریخ دادنامه قطعی:
1393/09/26

گروه رای:
کیفری

نوع مرجع:
شعبه دیوان عالی کشور

عنوان رای:
موانع تحقق عنوان مجرمانه زنای به عنف

پیام رای:
احراز سابقه دوستی و مراودات بین شاکیه و متهم مانع از تحقق بزه زنای به عنف است.

رای خلاصه جریان پرونده
آقای ح. فرزند.. . در شکواییه ای اعلام داشته مورخ 30/09/91 ساعت 30/12 دختر این جانب به نام ن. را فردی به نام الف. ربوده است و تقاضای تعقیب متهم را نموده است. پلیس امنیت اخلاقی.. .. اقدام به شناسایی مشتکی عنه نموده و طی گزارشی به شماره 44/10/91/4/1214-12/10/91 اعلام نموده: فردی به هویت ع. مشهور به الف. که قبلا خواستگار خانم ن. بوده و پاسخ منفی دریافت داشته با هماهنگی دو تن از دوستان خود برنامه ربودن وی به قصد ازدواج را طراحی و یکی از هم دانشگاهی ها وی را تعقیب و مراقب خانم ن. قرار داده و پس از اطمینان از حضور وی در مقابل دانشگاه با یک دستگاه خودرو 206 به شماره.. . اقدام به ربایش کرده و پلیس امنیت اخلاقی.. .. پس از اقداماتی متهم را در محور.. .. شناسایی و دستگیر و به کلانتری.... دلالت داده شده است و هنگام دستگیری با مامورین به مقابله پرداخته است (ص 92). متهم در اولین بازجویی به عمل آمده اظهار داشته: ربایش را قبول ندارم من و خانم ن. با میل و رغبت خودمان به شمال آمده ایم من به ایشان علاقه داشتم باهم به شمال آمدیم. خانم ن. اظهار داشته: من از دانشگاه آزاد.. . راه افتادم تا سوار ماشین شوم وقتی درب ماشین را باز کردم یک خودرو 206 نوک مدادی ایستاد و الف. پیاده شد من ترسیدم او درب را باز کرد و اسپری زد من مقاومت کردم ولی به زور مرا سوار کرد و من حتی در خودرو هم مقاومت کردم ولی اثری نداشت تا این که خواستم به مادرم بگویم در کدام مسیر می رویم لکن متهم فهمید گوشی مرا گرفت و سیم کارت آن را درآورد به طرف.. .. رفت و جایی بود که هیچ کس در آنجا نبود به زور به من تجاوز کرد بعد به.. ..حرکت کرد و درجایی در شمال در ویلایی چند روز ماندیم.. .. (ص 105). خانم موصوف به پزشکی قانونی معرفی شده پزشکی قانونی مورخ 13/10/91 اعلام داشته:.. . غیرمدخوله است در معاینه مقعد آثار ساییدگی در حال ترمیم دیده می شود.. . در معاینه ظاهری کبودی زانوی چپ و پوست رفتگی روی انگشت سوم و پنجم دست چپ مشاهده می شود که کبودی طی یک هفته اخیر و پوست رفتگی روی انگشت سوم و پنجم دست چپ طی دو هفته اخیر حادث شده است (ص 128). بازپرس دادسرای عمومی و انقلاب.. .. به شرح قرار مورخ 19/10/91 با سلب صلاحیت رسیدگی از خود به صلاحیت دادگاه کیفری استان اظهارنظر کرده است: شعبه هفتم دادگاه تجدیدنظر استان اردبیل (دادگاه کیفری استان) عهده دار رسیدگی شده است. در دادگاه متهم در دفاع از خود می گوید: من از 4 سال پیش با خانم ن. رابطه دوستی داشتم هر دو به همدیگر علاقه داشتیم پیامک های زیادی ردوبدل می کردیم شماره تلفن وی را می دانم شماره های مختلفی داشته حدود 5 یا 6 ماه پیش با پدر و مادرم برای خواستگاری به منزلشان رفتیم پدرش مخالفت کرد و دختر هم پاسخ داد که هر چه پدرم بگوید همان است وقتی جواب رد شنیدم رها کردم و تلفن نزدم ولی ماه بعد دختر به من زنگ زد و گفت این قدر بی معرفت هستی با یک نه شنیدن کنار کشیدی و در ادامه گفت دو سه روز باهم بمانیم پدرم مجبور می شود قبول کند.. . (ص 152). دادگاه پس از استماع شکایت شاکیه و مدافعات متهم و وکیل وی به موجب دادنامه صادره به شرح آتی مبادرت به صدور رای نموده است: «در خصوص اتهام الف. دایر بر زنای به عنف و آدم ربایی 2- ج. دایر بر معاونت در آدم ربایی با عنایت به محتویات پرونده نظر به این که متهم ردیف اول در کلیه جلسات دادگاه کیفری استان منکر بزه انتسابی شده و طبق گواهی پزشکی قانونی پرده بکارت شاکی سالم بوده است و توجها به این که دلیل کافی مبنی بر ارتکاب بزه زنا به عنف وجود ندارد علی هذا دادگاه به استناد قاعده تدرءالحدود بالشبهات و اصل 37 قانون اساسی رای بر برایت متهم ردیف اول و از اتهام زنای به عنف را صادر و اعلام می نماید. اما در خصوص بزه آدم ربایی و معاونت در آن با عنایت به محتویات پرونده نظر به این که اظهارات شهود شاکی در معارض باهم می باشد و احد از آن ها اظهار داشته که متهم به زور شاکی را به همراه خود برده و خانم س. نیز شاهد قضیه بوده دادگاه کیفری استان شاهد اخیر را احضار کرده مشارالیها اظهار داشته: اصلا در خودرو نبوده و ماجرای ربودن را ندیده است و خانم الف. فقط به من زنگ زد که چند نفر از پسران دانشجو را با خودت بیاور و در مورد نحوه بردن خانم ش. چیزی به من نگفت. با توجه به تعارض در شهادت شهود اظهارات آن ها فاقد ارزش قضایی بوده و علم آور نمی باشد. توجها به این که شهود دیگر در جلسه دادگاه کیفری استان حضور پیدا و اظهار داشته اند: متهم ردیف اول و شاکی بدون هیچ گونه درگیری و اکراه به شمال آمده و حتی چند روز را نیز در شمال سپری کرده بودند و هم چنین شاکی و متهم اظهار داشته اند قبلا باهم ارتباط داشته و قصد ازدواج داشته اند که با مخالفت پدر شاکی مواجه شده اند نظر به این که متهمان در کلیه جلسات دادگاه کیفری استان منکر بزه انتسابی شده اند و وکلای متهم نیز با توجه به دلایل موجود در پرونده متهم ردیف اول را بی گناه تلقی کرده اند علی هذا با توجه به موارد مذکور به نظر هییت حاکم دادگاه بزه های آدم ربایی و معاونت در آن اتفاق نیفتاده و دادگاه به استناد اصل 37 قانون اساسی رای بر برایت متهمان صادر و اعلام می نماید. اما در مورد متهم ردیف اول با توجه به شکایت شاکی گواهی پزشکی قانونی روابط قبلی متهم با شاکی حرکت از اردبیل و اقامت چند روز در شمال اقرار متهم در مرحله دادسرا و تحقیقات مقدماتی انگیزه متهم برای ارتکاب عمل جهت رسیدن به شاکی با توجه به عرف منطقه و سایر قراین و امارات موجود در پرونده به نظر هییت حاکم دادگاه متهم ردیف اول مرتکب بزه زنای غیرمحصن شده و دادگاه به استناد مواد 88 و 105 قانون مجازات اسلامی 1370 مشارالیه را به تحمل یک صد ضربه تازیانه به عنوان حد زنای غیرمحصن محکوم می نماید. اما در مورد اتهام خانم ن. نظر به این که نامبرده ادعای عنف و اکراه داشته و دلیلی نیز بر رد ادعای وی وجود ندارد دادگاه به استناد ماده 67 قانون مذکور رای به برایت مشارالیها را صادر و اعلام می نماید. رای صادره حضوری و ظرف مهلت بیست روز از تاریخ ابلاغ قابل تجدیدنظر در دیوان عالی کشور می باشد. پس از ابلاغ رای صادره به محکوم علیه و شاکیه و وکلای آنان وکلای طرفین هر یک در ظرف مهلت قانونی با تقدیم لایحه ای تقاضای تجدیدنظر نموده اند. پرونده پس از ارسال به دیوان عالی کشور و حسب الارجاع تحت نظر قرار گرفت.

رای شعبه دیوان عالی کشور
در خصوص اعتراض وکلای شاکیه و محکوم علیه دادنامه شماره 00019-26/03/92 صادره از شعبه اول دادگاه کیفری استان اردبیل با ملاحظه محتویات پرونده و مفاد گواهی پزشکی قانونی و صدر و ذیل دادنامه و کیفیت رفتن شاکیه و متهم به آستارا و بعد شمال و رابطه آنان قبل از سفر به شمال دادنامه از جهت رای بر برایت متهم از جهت آدم ربایی و زنای به عنف بلااشکال تشخیص می گردد و مستندا به بند الف ماده 265 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری دادنامه ابرام می گردد و اما در خصوص اتهام زنای غیرمحصن منتسب به آقای الف. باملاحظه این که مبانی استدلال دادگاه موجه نیست و متهم نیز در دادگاه منکر شده و قراین مورد استناد دادگاه زمینه علم نوعی را فراهم نمی آورد دادنامه از این حیث قابل ابرام نیست و مستندا به بند چهارم از شق ب ماده 265 قانون فوق الذکر ضمن نقص رسیدگی مجدد به شعبه هم عرض محول می گردد.
رییس شعبه سی ویکم دیوان عالی کشور ـ مستشار
جعفری ـ طباطبایی

قاضی:
جعفری , طباطبائی

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 88 ـ درباره اطفال و نوجوانانی که مرتکب جرایم تعزیری می شوند و سن آنها در زمان ارتکاب نه تا پانزده سال تمام شمسی است حسب مورد دادگاه یکی از تصمیمات زیر را اتخاذ می کند: الف ـ تسلیم به والدین یا اولیاء یا سرپرست قانونی با اخذ تعهد به تادیب و تربیت و مواظبت در حسن اخلاق طفل یا نوجوان تبصره ـ هرگاه دادگاه مصلحت بداند می تواند حسب مورد از اشخاص مذکور در این بند تعهد به انجام اموری از قبیل موارد ذیل و اعلام نتیجه به دادگاه در مهلت مقرر را نیز اخذ نماید: 1 ـ معرفی طفل یا نوجوان به مددکار اجتماعی یا روانشناس و دیگر متخصصان و همکاری با آنان 2 ـ فرستادن طفل یا نوجوان به یک موسسه آموزشی و فرهنگی به منظور تحصیل یا حرفه آموزی 3 ـ اقدام لازم جهت درمان یا ترک اعتیاد طفل یا نوجوان تحت نظر پزشک 4 ـ جلوگیری از معاشرت و ارتباط مضر طفل یا نوجوان با اشخاص به تشخیص دادگاه 5 ـ جلوگیری از رفت و آمد طفل یا نوجوان به محل های معین ب ـ تسلیم به اشخاص حقیقی یا حقوقی دیگری که دادگاه به مصلحت طفل یا نوجوان بداند با الزام به انجام دستورهای مذکور در بند (الف) در صورت عدم صلاحیت والدین اولیاء یا سرپرست قانونی طفل یا نوجوان و یا عدم دسترسی به آنها با رعایت مقررات ماده (1173) قانون مدنی تبصره ـ تسلیم طفل به اشخاص واجد صلاحیت منوط به قبول آنان است. پ ـ نصیحت به وسیله قاضی دادگاه ت ـ اخطار و تذکر و یا اخذ تعهد کتبی به عدم تکرار جرم ث ـ نگهداری در کانون اصلاح و تربیت از سه ماه تا یک سال در مورد جرایم تعزیری درجه یک تا پنج تبصره 1 ـ تصمیمات مذکور در بندهای (ت) و (ث) فقط درباره اطفال و نوجوانان دوازده تا پانزده سال قابل اجراء است. اعمال مقررات بند (ث)در مورد اطفال و نوجوانانی که جرایم موجب تعزیر درجه یک تا پنج را مرتکب شدهاند الزامی است. تبصره 2 ـ هرگاه نابالغ مرتکب یکی از جرایم موجب حد یا قصاص گردد درصورتی که از دوازده تا پانزده سال قمری داشته باشد به یکی از اقدامات مقرر در بندهای (ت) و یا (ث) محکوم می شود و در غیر این صورت یکی از اقدامات مقرر در بندهای (الف) تا (پ) این ماده در مورد آنها اتخاذ می گردد. تبصره 3 ـ در مورد تصمیمات مورد اشاره در بندهای (الف) و (ب) این ماده دادگاه اطفال و نوجوانان می تواند با توجه به تحقیقات به عمل آمده و همچنین گزارش های مددکاران اجتماعی از وضع طفل یا نوجوان و رفتار او هر چند بار که مصلحت طفل یا نوجوان اقتضاء کند در تصمیم خود تجدیدنظر نماید.

مشاهده ماده 88 قانون مجازات اسلامی

ماده 105 ـ مرور زمان در صورتی تعقیب جرایم موجب تعزیر را موقوف می کند که از تاریخ وقوع جرم تا انقضای مواعد زیر تعقیب نشده یا از تاریخ آخرین اقدام تعقیبی یا تحقیقی تا انقضای این مواعد به صدور حکم قطعی منتهی نگردیده باشد: الف ـ جرایم تعزیری درجه یک تا سه با انقضای پانزده سال ب ـ جرایم تعزیری درجه چهار با انقضای ده سال پ ـ جرایم تعزیری درجه پنج با انقضای هفت سال ت ـ جرایم تعزیری درجه شش با انقضای پنج سال ث ـ جرایم تعزیری درجه هفت و هشت با انقضای سه سال. تبصره 1 ـ اقدام تعقیبی یا تحقیقی اقدامی است که مقامات قضایی در اجرای یک وظیفه قانونی از قبیل احضار جلب بازجویی استماع اظهارات شهود و مطلعان تحقیقات یا معاینه محلی و نیابت قضایی انجام می دهند. تبصره 2 ـ در مورد صدور قرار اناطه مرور زمان تعقیب از تاریخ قطعیت رای مرجعی که رسیدگی کیفری منوط به صدور آن است شروع می شود.

مشاهده ماده 105 قانون مجازات اسلامی

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM