به دلالت پرونده محاکماتی واصله خانم ف.ب. با وکالت خانم م.ش. و آقای م.ض. دادخواستی به طرفیت آقای ح.گ. به خواسته صدور حکم
طلاق تقدیم دادگاه عمومی شیراز نموده و در شرح دادخواست توضیح داده می شود که خواهان و خوانده به موجب عقدنامه رسمی از تاریخ 4/1/92 با یکدیگر زن و شوهر بوده ولکن خوانده دعوی به انحاء مختلف از جمله ایراد ضرب و بدرفتاری و سوءمعاشرت و ترک انفاق و سوابق سوء کیفری موجبات عسروحرج خواهان (زوجه) را فراهم ساخته و تقاضای صدور حکم
طلاق با احتساب خسارات دادرسی به شرح ستون خواسته نموده و فتوکپی های: 1- شناسنامه ف.ب. 2- سند ازدواج شماره 1750-4/1/92 تنظیمی در دفترخانه رسمی ازدواج شماره 109 دزفول مبنی بر وقوع عقد نکاح دایم فیمابین ح.گ. و ف.ب. 3- نامه مورخ 4/6/88 پزشکی قانونی شیراز بهعنوان کلانتری 13 شیراز در مورد صدمه مختصر وارده بر ف.ب. را ضمیمه عرضحال تقدیمی می نماید ضمنا نشانی خوانده در دادخواست تقدیمی مجهولالمکان اعلام می گردد.
دادخواست فوق در تاریخ 18/9/89 جهت رسیدگی به شعبه 26 دادگاه عمومی شیراز (ویژه خانواده) ارجاع شده و طرفین دعوت به دادرسی می گردند. ضمنا خواهان دو وکیل مذکور را از وکالت خود عزل می نماید.
در تاریخ 9/11/89 جلسه دادرسی شعبه 26 دادگاه خانواده شیراز با حضور وکیل جدید خواهان تشکیل شده و وکیل مزبور خلاصتا با استناد به مندرجات دادخواست تقدیمی اظهار می دارد که خوانده به انحاء مختلف از جمله ایراد ضربوجرح عمدی و بدرفتاری و سوءمعاشرت و ترک انفاق خواهان را با 5 فرزند رها نموده و خواهان در عسروحرج قرار دارد و احکام کیفری در مورد خوانده صادر شده که منتهی به صدور برگ جلب وی گردیده و خوانده در حال حاضر تحت تعقیب بوده و متواری است و محل اقامت و سکونت خود را تغییر می دهد و به وظایف شرعی و قانونی خود در مقابل خواهان و فرزندانش عمل ننموده و موجبات ایذاء و اذیت خواهان و فرزندانش را فراهم نموده و طی دو نامه شماره 86/935 و 86/872 صادره از شعب 115 و 119 از جهت ایراد ضرب و تهدید به پرداخت دیه و تحمل شلاق و از جهت نگهداری مهمات غیرمجاز و ایراد ضرب به پرداخت دیه و جزای نقدی محکوم شده و به علت متواری بودن خوانده اجرای حکم میسر نشده و به موجب استشهادیه ای که به امضاء فرزندان مشترک زوجین رسیده گواهی شده است که خوانده از سال 84 تاکنون زندگی مشترک را ترک نموده و در این مدت
نفقه خواهان و 5 فرزندش را که 4 نفر آنها دانشجو هستند نپرداخته و خواهان با زحمت و مشقت با راه انداختن یک زیر پله بهصورت مغازه عهدهدار معیشت خود و فرزندانش شده است و به استناد مواد 1130 و 1129
قانون مدنی و شروط مندرج در سند نکاحیه رسمی تقاضای
طلاق نموده و فتوکپی های: 1- دو فقره دادنامه های مورخ 29/9/86 صادره از شعبه 115 دادگاه عمومی جزایی شیراز و مورخ 11/9/86 صادره از شعبه 119 دادگاه عمومی جزایی شیراز در مورد محکومیت آقای ح.گ. دایر به ارتکاب ایراد ضرب و فحاشی و تهدید.2- سه فقره صورتمجلس و نامه کلانتری 13 شیراز در مورد تغییر مکان ح.گ.. 3- صورت جلسه مامورین در مورد ایراد ضرب ح.گ. نسبت به فرزندش بهنام الف. 4- استشهادیه تنظیمی ممضی به امضاء فرزندان مشترک زوجین در مورد تایید ادعای خواهان.5- چند برگ دیگر بهعنوان مستند پیرامون صحت ادعای عنوان شده را تقدیم دادگاه مینمایدکه ضمیمه پرونده گردیده اند.
دادگاه در جلسه مذکور قرار ارجاع امر به داوری صادر می نماید. آقایم.ن. (داور زوجه) اجمالا با توجه به احکام صادره و وجود اختلاف بین زوجین نظر خود را بر عدم امکان زندگی مشترک فیمابین زوجین اعلام می دارد. آقای ح.ک. که نحوه انتخاب وی در پرونده بهعنوان داور زوج مشخص نیست به موجب نظریه ای که در تاریخ 9/12/89 تقدیم دادگاه نموده است اعلام می دارد که سعی و تلاش نموده که اختلافات فیمابین زوجین را مرتفع نماید که متاسفانه اختلافات آنچنان شدید می باشد که امکان ادامه زندگی زوجین میسر نیست و به نظر وی زوجین از یکدیگر جدا شوند به صلاح و مصلحت یکدیگر می باشد. حسب دستور مورخ 9/12/89 دادگاه مذکور سوابق زوج از زندان عادلآباد شیراز استعلام می شود. طبق گواهی مورخ 11/3/90 اجرای احکام شیراز اعلام می گردد که به موجب دادنامه شماره 86/935 صادره از شعبه 115 دادگاه عمومی جزایی شیراز آقای ح.گ. به اتهام ایراد ضربوجرح عمدی و فحاشی و تهدید به قتل موضوع شکایت خانم ف.ب. به پرداخت دیه و جزای نقدی محکوم شده و حکم قطعی می باشد و ثبت اجرای احکام مزبور گردیده است. زندان عادلآباد شیراز طی نامه مورخ 3/5/90 در پاسخ استعلام شعبه 26 دادگاه خانواده شیراز اتهام ح.گ. را شامل دو فقره ایراد ضربوجرح عمدی و حمل سلاح و فحاشی بهشرحی که در فرم مربوطه انعکاس دارد اعلام می دارد. طبق گواهی مورخ 25/3/90 صادره از دفتر اجرای احکام کیفری 4 شیراز آقای ح.گ. به موجب دادنامه شماره 86/872 به اتهام ایراد ضربوجرح عمدی موضوع شکایت خانم ف.ب. و ت. و س. نام خانوادگی هر دو گ به پرداخت دیه در حق شکات و پرداخت جزای نقدی در حق دولت محکومیت حاصل نموده و حکم صادره قطعی و لازمالاجرا می باشد.
مطابق گواهی صادره از ناحیه خانم ش.ش. (کارشناس رسمی قوه قضاییه) در تاریخ 16/5/90 از خانم ف.ب. آزمایش مربوط به حاملگی انجام شده و در حال حاضر حامله نمی باشد. به موجب دادنامه غیابی شماره 9009970704900642- 20/5/90 صادره از شعبه 26 دادگاه خانواده شیراز در خصوص دادخواست خانم ف.ب. به طرفیت آقای ح.گ. فعلامجهولالمکان به خواسته
طلاق خلاصتا با توجه به محتویات پرونده و احراز رابطه زوجیت دایم شرعی و قانونی بین اصحاب دعوی و با توجه به خلاصه اظهارات وکیل زوجه و مفاد دادنامه شماره 935-26/9/86 صادره از شعبه 115 دادگاه جزایی شیراز که به موجب آن زوج به پرداخت دیات مختلف در حق فرزندش آ. 8 ساله و ده ضربه شلاق به لحاظ تهدید به قتل و مبلغ 150 هزار ریال جزای نقدی بابت فحاشی به همسرش محکوم شده و با توجه به سوابق کیفری نامبرده کیفری نامبرده حسب اعلام اداره زندان عادلآباد شیراز از جمله حمل سلاح ایراد ضربوجرح و فحاشی و اینکه خواهان در طرح جدایی خویش مصر بوده و مساعی دادگاه و داوران ثمری نداشته و اینکه خوانده علیرغم ابلاغ و درج در روزنامه حاضر نشده ودفاعی ننموده است دعوی عسروحرجی بودن زوجه را وارد دانسته و به استناد ماده 1130
قانون مدنی و ماده واحده قانون اصلاح مقررات مربوط به
طلاق حکم به مطلقه ساختن خواهان از نوع خلعی نوبت اول صادرمیگردد. دادنامه غیابی فوق از طریق درج در روزنامه به آقای ح.گ. ابلاغ شده و متعاقبا خانم ر.ف. بهوکالت از آقای ح.گ. مبادرت به واخواهی از رای فوق الذکر نموده و طی دادخواست واخواهی تقدیمی ادعای مجهولالمکان بودن زوج را تکذیب نموده و نشانی واخواه (زوج) را در شهرستان خرمشهر اعلام داشته و به صلاحیت دادگاه از حیث محل اقامت زوج (واخواه) و همچنین به نحوه انتخاب داور برای زوج ایراد و اعتراض می نماید و تقاضای صدور قرار عدم صلاحیت به شایستگی دادگاه شهرستان خرمشهر می نماید. شعبه 26 دادگاه خانواده شیراز در وقت فوقالعاده به موجب دادنامه شماره 900970704901057- 2/8/90 در خصوص دادخواست واخواهی آقای ح.گ. نسبت به دادنامه غیابی شماره 4900642- 20/5/90 که به موجب آن حکم
طلاق واخوانده خانم ف.ب. اصدار یافته است با عنایت به اینکه وکیل زوج در دادخواست واخواهی خویش آدرس و اقامتگاه موکل خود را خرمشهر بیان داشته لذا جهت رسیدگی و جلوگیری از تضییع حق وی ضمن نقض دادنامه فوق به استناد ماده 11 قانون آیین دادرسی مدنی قرار عدم صلاحیت به شایستگی دادگستری خرمشهر صادر می نماید. پرونده امر پس از وصول به دادگاه عمومی خرمشهر در شعبه اول دادگاه مذکور مطرح رسیدگی قرار گرفته و طرفین برای رسیدگی دعوت به حضور می گردند. وکیل زوجه به موجب لایحه ای که در تاریخ 18/5/91 تقدیم شعبه اول دادگاه عمومی حقوقی خرمشهر نموده است با ابراز دو فقره استشهادیه محلی و یک برگ شهادتنامه عادی فرزندان مشترک زوجین مدعی اقامت زوج در شیراز و پرداخت هزینه زندگی فرزندان مشترک توسط مادر آنها (زوجه) می گردد. در تاریخ 18/5/91 جلسه دادرسی شعبه اول دادگاه عمومی حقوقی خرمشهر با حضور خواهان (زوجه) و درغیاب خوانده (زوج) تشکیل شده و خواهان با ابراز تعدادی اوراق مربوط به مراجع انتظامی و قضایی به طور خلاصه اظهار می دارد که خوانده در شیراز سکونت داشته و هیچگاه در خرمشهر زندگی نکرده است و مدارک ابرازی وی موید اقامت خوانده در شیراز می باشد. دادگاه مزبور در جسله فوق مقرر می دارد که از کلانتری محل درج آدرس خوانده خواسته شود که با حضور در محل مزبور و تحقیق از اهالی ساکن در محل و نیز ساکن در منزل اعلام شده در خصوص سکونت و اقامت زوج در محل مزبور و مدت آن در استمرار سکونت وی تحقیق گردد. کلانتری 11 خرمشهر طی نامه مورخ 19/6/91 در پاسخ استعلام شعبه اول دادگاه عمومی حقوقی خرمشهر صورتمجلس مورخ 17/6/91 تنظیمی توسط مامورین آن کلانتری را ارسال می دارد که صورتمجلس مزبور اجمالا مشعر بر اینست که کسی خوانده را مورد شناسایی قرار نداده و پلاک اعلام شده مشاهده نگردیده است. شعبه اول دادگاه عمومی حقوقی خرمشهر به موجب دادنامه شماره 9109976141101401- 29/7/91 و جهات و توجیهات معموله در دادنامه مزبور خلاصتا با توجه به ماده 1004
قانون مدنی و ماده 11 قانون آیین دادرسی مدنی و اینکه زوجه در شیراز اقامت داشته و زوج در خرمشهر سکونت و اقامت ندارد و با توجه به اینکه شماره تلفن همراه زوج نیز خط شیراز می باشد و با توجه به رسیدگی دادگاه عمومی شیراز قرار عدم صلاحــیت به دادگاه عــــمومی (خانواده) شیراز صادر نموده و پرونده را جهت حل اختلاف در صلاحیت به دیوانعالیکشور ارسال می دارد. شعبه محترم هشتم دیوانعالیکشور در مقام حل اختلاف فیمابین دو دادگاه عمومی خانواده شیراز و عمومی حقوقی خرمشهر از حیث صلاحیت رسیدگی به دعوی مطروحه بر اساس دادنامه شماره 9209970906800116-8/2/92 بنابه جهات و توجیهات منعکس در دادنامه مزبور خلاصتا رسیدگی به دعوی مطروحه را طبق قاعده عمومی مقرر در صدر ماده 11 قانون آیین دادرسی مدنی در صلاحیت دادگاه عمومی خانواده شیراز دانسته و ضمن تایید نتیجه رای شماره 1401-29/7/91 شعبه اول دادگاه حقوقی خرمشهر و نقض رای شماره 1057-2/8/90 شعبه 26 دادگاه عمومی خانواده شیراز و تایید صلاحیت دادگاه مزبور در رسیدگی به دعوی مطروحه مبادرت به حل اختلاف می نماید. پس از وصول پرونده به دادگاه عمومی شیراز شعبه 26 دادگاه خانواده شیراز به موجب دادنامه شماره 9209970704900427-16/4/92 واخواهی آقای ح.گ. را نسبت به دادنامه
طلاق غیابی شماره 9009970704900642-23/5/90 صادره از آن شعبه با التفات به محتویات پرونده و اینکه واخواه ایراد و اعتراض موثری معمول نداشته است و با توجه به ادله مثبته مورد تعرفه وکیل واخوانده (زوجه) سوءمعاشرت و رفتار زوج و عدم پرداخت
نفقه و سرپرستی و ترک زندگی توسط واخواه محرز می باشد غیروارد دانسته و ضمن رد واخواهی واخواه مبادرت به تایید دادنامه معترضعنه می نماید. دادنامه مذکور مورد تجدیدنظرخواهی آقای ح.گ. قرار گرفته و شعبه 24 دادگاه تجدیدنظر استان فارس براساس دادنامه شماره 9209977122400712-22/7/92 با عنایت به سوابق کیفری زوج و ترک کانون خانواده برای مدت 6 سال از ناحیه وی که ظهور قطعی در عسروحرج زوجه دارد و اینکه دادنامه معترضعنه من جمیع جهات منطبق با موازین قانونی و شرعی صادر و تجدیدنظرخواه و وکیل ایشان نیز دفاع موثری که اساس و بنیان آن را مخدوش نماید ارایه ننموده است لذا با رد تجدیدنظرخواهی معموله مبادرت به تایید دادنامه تجدیدنظرخواسته می نماید. دادنامه مرقوم حسب گزارش مامور ابلاغ در ذیل برگ ابلاغیه مربوط بدان در تاریخ 12/9/92 به وکیل آقای ح.گ. ابلاغ قانونی گردیده و خانم ر.ف به وکالت از آقای ح.گ. به موجب دادخواستی که در تاریخ 1/10/92 در دفتر دادگاه صادرکننده رای مزبور به ثبت رسیده است مبادرت به فرجام خواهی از آن نموده و دفتر دادگاه یادشده پس از انجام اقدامات قانونی پرونده را به دیوانعالیکشور ارسال داشته و رسیدگی به موضوع به این شعبه ارجاع می شود و مندرجات عرضحال فرجامی وکیل فرجام خواه و لایحه ضمیمه آن به هنگام شور قرایت خواهدگردید.