طرح دعوای جلب ثالث تنها در رسیدگی های ماهوی امکان پذیر است و طرح آن در رسیدگی فرجامی وجاهت قانونی ندارد.

در تاریخ 11/8/1388 وکیل آقای م.ف. دادخواستی به طرفیت آقای م.ج. به خواسته اثبات مالکیت و ابطال عملیات ثبتی نسبت به یک قطعه زمین دارای پلاک ثبتی 5625 از قطعه 2 بخش 18 فارس واقع در شهر جدید لار به مساحت حدود 3500 متر هر یک مقوم به 000/000/51 ریال تسلیم دادگاه عمومی حقوقی شعبه اول لارستان نموده و چنین توضیح داده است که خوانده نسبت به انجام عملیات ثبتی اقدام نموده درحالی که ملک متعلق به موکل وی بوده صدور حکم به اثبات مالکیت موکل خود و ابطال عملیات ثبتی خوانده نسبت به پلاک مرقوم را خواستار شده خسارات دادرسی را نیز تقاضا کرده است دادگاه وارد رسیدگی شده آقای ج.ط. نیز در تاریخ 25/7/89 با ارایه وکالت نامه خود را به وکالت خوانده معرفی نموده و دادگاه پس از استماع شهادت گواهانی که اوراق آن در پرونده ضبط گردیده و کسب نظر کارشناس به شرح دادنامه شماره فوق با استدلالی که به عمل آورده حکم به رد دعوی اثبات مالکیت صادر و در مورد دعوی ابطال عملیات ثبتی حکم به ابطال عملیات ثبتی صادر نموده وکیل خواهان از رد دعوی اثبات مالکیت تجدیدنظرخواهی نموده و شعبه 20 دادگاه تجدیدنظر فارس با استدلالی که به عمل آورده حکم به رد دعوی اثبات مالکیت را نقض و حکم به اثبات مالکیت خواهان نسبت به پلاک مرقوم صادرواعلام کرده است وکیل خوانده آقای م.ج. نیز با انقضاء مهلت تجدیدنظرخواهی و قطعیت دادنامه نخستین نسبت به قسمت صدور حکم به ابطال عملیات به ضرر وی فرجام خواهی کرده است و دفتر دادگاه نیز با انجام تبادل لوایح در این قسمت پرونده را به دیوان عالی کشور فرستاده وکیل مرقوم در همین تاریخ دادخواست جلب ثالث به طرفیت م.ج. و م.ف. نیز اقامه نموده که پیوست پرونده فرجام خواهی شده و در دستور کار این شعبه قرارگرفته است هییت شعبه در تاریخ 20/11/92 تشکیل جلسه داده و به شرح زیر تصمیم اتخاذ نموده است: ((طبق ماده 381 قانون آیین دادرسی مدنی به دادخواست فرجامی باید برگ های زیر پیوست شود: ازجمله آن ها دربند 3 وکالت نامه وکیل درصورتی که خود فرجام خواه دادخواست را نداده باشد. آنچه وکیل مزبور در برگ 86 پیوست کرده پروانه وکالت خود است نه مدرک مثبت سمت وکالت وی از فرجام خواه در مرحله فرجام خواهی فلذا چون پرونده در این قسمت و نیز وکالت نامه وکیل فرجام خواه در این مرحله ناقص است مستندا به ماده مرقوم و مواد 383 و بعد همان قانون قابل طرح در دیوان عالی کشور نیست مقرر می دارد دفتر عینا به دفتر دادگاه صادرکننده حکم عودت داده شود تا اقدام قانونی لازم معمول دارند)) با اعاده پرونده دادگاه عمومی حقوقی لارستان رفع نقص نموده و پس از تکمیل پرونده مجددا به دیوان عالی کشور ارسال و به کلاسه بالا ثبت و با توجه به سبق رسیدگی در دستور کار این شعبه قرارگرفته است. لایحه فرجام خواهی و پاسخ وکیل فرجام خوانده هنگام شور قرایت می شود.
هییت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرایت گزارش عضو ممیز و ملاحظه اوراق پرونده مشاوره نموده چنین رای می دهد:

خواسته اثبات مالکیت و ابطال عملیات ثبتی پلاک 5625 قطعه 2 بخش 18 فارس شهرستان لار است قسمت اول آن یعنی اثبات مالکیت در دادگاه های نخستین و تجدیدنظر مورد لحوق حکم قرارگرفته و قابل طرح در این مرحله نیست ـ در قسمت ابطال عملیات ثبتی خوانده با اینکه فرع بر احراز مالکیت خواهان و خواسته اول بوده و دادگاه بدوی دعوی اثبات مالکیت خواهان را رد نموده لکن حکم به ابطال عملیات ثبتی صادر کرده وکیل خوانده اصلی با انقضاء مهلت تجدیدنظرخواهی و قطعیت دادنامه وفق بند الف ماده 367 قانون آیین دادرسی مدنی از آن فرجام خواهی به عمل آورده و دادخواست دیگری هم به خواسته جلب ثالث تسلیم نموده است اولا در مورد دادخواست جلب شخص ثالث نظر به اینکه به موجب ماده 135 قانون آیین دادرسی مدنی موقعیت آن در مراحل رسیدگی ماهوی بوده و طرح آن در مرحله رسیدگی فرجامی که رسیدگی شکلی است مورد ندارد لذا دادخواست مزبور رد می شود ثانیا- از آنجا که صدور حکم به ابطال عملیات ثبتی که فرع بر دعوی اصلی بوده بدون استعلام وضعیت ثبتی پلاک مورد دعوی و احراز نام آخرین مالک یا مالکین از اداره ثبت و تحقیق در مورد ایادی ماقبل اشخاصی که اصحاب دعوی از قبل آنان خود را ذینفع قلمداد نموده اند یا وراثت از آنان باوجود اختیارات مفوضه به دادگاه در محدوده ماده 199 قانون آیین دادرسی مدنی توجیه قضایی ندارد لذا به استناد بند 5 ماده 371 و شقوق الف مواد 401 و 405 همان قانون با نقض دادنامه فرجام خواسته به لحاظ نقص تحقیقات رسیدگی مجدد به دادگاه صادرکننده آن ارجاع می شود.
رییس شعبه 3 دیوان عالی کشور ـ مستشار
غفارپور ـ شاملو