رای قضایی شماره 9309970222500754

رای قضایی شماره 9309970222500754

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9309970222500754


شماره دادنامه قطعی:
9309970222500754

تاریخ دادنامه قطعی:
1393/06/22

گروه رای:
حقوقی

نوع مرجع:
دادگاه تجدیدنظر استان

عنوان رای:
تکلیف دادگاه بدوی پس از صدور قرار قبولی واخواهی

پیام رای:
درصورتی که مرجع بدوی پس از صدور قرار قبولی دعوای واخواهی و تشکیل جلسه رسیدگی دعوای مذکور را صحیح و مطابق موازین قانونی تشخیص ندهد باید به لحاظ حفظ حقوق احتمالی طرفین نسبت به اتخاذ تصمیم پیرامون دعوای مرقوم مبادرت نمایید و نمی تواند دعوای واخواهی را تجدیدنظرخواهی تلقی کند.

رای دادگاه بدوی
در خصوص دعوی خواهان ها ج.ک. و د.ش. با وکالت ش.خ. به طرفیت ع.ن. به خواسته مطالبه مبلغ 000/590/184 ریال به انضمام خسارات دادرسی دادرسی و قانونی و صورت جلسه خواسته دادگاه با عنایت به محتویات پرونده و شرح دعوی خواهان و بررسی مستندات ابرازی ایشان و اینکه خوانده علی رغم ابلاغ قانونی در دادرسی حاضر نگشته و دفاع موثری که حکایت از برایت ذمه ایشان و رد دعوی خواهان ها را بنماید به عمل نیاورده است و با توجه به استعلام از راهور انتظامی که حکایت از مالکیت.. . به خواهان ها می نماید و نظر به استعلام از بانک ملت شعبه.. . که پاسخ واصله حکایت از بدهی مبلغ اعلامی و تسویه آن توسط خواهان ها می باشد و با امعان نظر به قرارداد مورخ 15/4/79 تنظیمی فی مابین طرفین قرارداد لذا دادگاه دعوی خواهان ها را ثابت تشخیص و مستندا به مواد 194 و 198 و 515 و 519 و 522 قانون آیین دادرسی مدنی و ماده 1258 قانون مدنی حکم بر الزام خوانده به پرداخت مبلغ 184/590/000 ریال بابت اصل خواسته و پرداخت هزینه دادرسی و همچنین حق الوکاله وکیل وفق تعرفه و پرداخت خسارت تاخیر تادیه از زمان تقدیم دادخواست لغایت وصول وفق نرخ شاخص تورم اعلامی از جانب بانک مرکزی ایران در حق خواهان ها صادر و اعلام می نماید در خصوص این خواسته خواهان ها با عنایت به عدم پرداخت خسارت احتمالی مقرر مستندا به ماده 108 قانون آیین دادرسی مدنی قرار رد دعوی در قسمت تامین خواسته صادر و اعلام می شود رای صادره غیابی و ظرف مهلت بیست روز پس از ابلاغ قابل واخواهی در این مرجع پس از انقضای مهلت واخواهی ظرف بیست روز از ابلاغ قابل اعتراض در محاکم محترم تجدیدنظر است.
دادرس شعبه هشتم دادگاه عمومی حقوقی اسلامشهر ـ زالی
در خصوص واخواهی آقای ع.ن. فرزند ر. به طرفیت آقایان 1-ج.ک. فرزند م. 2-د.ش. فرزند ح. نسبت به دادنامه شماره 441 مورخ 12/11/92 اصداری از شعبه هشتم دادگاه حقوقی اسلامشهر دادگاه با ملاحظه جمیع اوراق و محتویات پرونده دادخواست تقدیمی واخواه و توجها به اینکه آقای ع.ن. در جلسه مورخ.. . که جلسه اول دادرسی نیز بوده حضور یافته و در قبال دعوی مطروحه نیز دفاع نموده است درحالی که دادگاه بدون در نظر گرفتن این مطلب مبادرت به صدور رای به صورت غیابی نموده و مطابق ماده 304 قانون آیین دادرسی در امور مدنی حکم دادگاه حضوری است مگر اینکه خوانده یا وکیل یا قایم مقام یا نماینده قانونی وی در هیچ یک از جلسات دادگاه حاضر نشده و به طور کتبی نیز دفاع ننموده باشد و یا اخطاریه ابلاغ واقعی نشده باشد و در مانحن فیه با توجه به حضور خوانده در جلسه اول دادرسی مورد از شمول ماده مذکور خروج موضوعی داشته بنابراین دادنامه مذکور به اشتباه غیابی اعلام شده است و با عنایت به اینکه دادنامه مذکور حضوری بوده و به موجب ابلاغیه پیوستی دادنامه مذکور در تاریخ 92/12/24 به محکوم علیه (معترض) ابلاغ شده مشارالیه جهت تجدیدنظرخواهی از دادنامه مذکور بیست روز فرصت داشته که متاسفانه در تاریخ 21/3/93 دادخواست واخواهی خویش که ازنظر این شعبه تجدیدنظرخواهی قلمداد می گردد را تقدیم دادگاه نموده بنابراین فرجه قانونی بیست روزه مقرر در ماده 336 قانون آیین دادرسی مدنی نیز منقضی گشته فلذا دادخواست مشارالیه خارج از فرجه قانونی تقدیم دادگاه شده و به موجب تبصره2 ماده 339 قانون اخیرالذکر قرار رد تجدیدنظرخواهی صادر و اعلام می گردد رای صادره حضوری و ظرف مهلت بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در محاکم محترم تجدیدنظر استان تهران می باشد.
دادرس شعبه 8 دادگاه عمومی حقوقی اسلامشهر ـ فلاح

رای دادگاه تجدیدنظر استان
اعتراض (تجدیدنظرخواهی) مطروحه از ناحیه آقای م.م. به وکالت از معترض آقای ع.ن. به طرفیت تجدیدنظر خواندگان آقایان 1- ج.ک. و 2- د.ش. و نسبت به دادنامه تجدیدنظر خواسته به شماره00325 مورخ 93/4/25 شعبه 8 محترم دادگاه عمومی حقوقی اسلامشهر که ضمن تلقی از دعوی اعتراض واخواهی آقای ع.ن. به دعوی تجدیدنظرخواهی و درنهایت بر صدور قرار رد (دادخواست) تجدیدنظرخواهی مشارالیه به علت در فرجه و مهلت قانونی قرار نداشتن دعوی تجدیدنظر مرقوم اشعار داشته مآلا وارد و موجه بوده و دادنامه در وضعیت اصداری قابلیت و استعداد تایید و استواری را نداشته و به علت مباینت با موازین و مقررات قانونی و محتویات و مستندات پرونده مستلزم نقض می باشد زیرا: اولا در ابلاغ اولین اخطاریه 10/6/92 راجع به وقت رسیدگی مورخ 30/7/92 به خوانده ی منفرد آقای ع.ن. مامور خاطی ابلاغ مورخ ظاهرا 22/6/92 با مراجعه به نشانی اعلامی از خوانده و به علت عدم حضور وی در محل و با استناد به مقررات قانونی موضوع ماده 69 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی اخطاریه را به فردی به نام ف.ث. تحویل و سمت وی نسبت به مخاطب را " صاحب نمایشگاه" اعلام داشته و این در حالی است که مطابق مقررات قانونی یادشده و در صورت عدم حضور مخاطب در محل مامور ابلاغ باشد در نشانی معین شده اوراق را به یکی از بستگان یا خادمان او ابلاغ نماید لیکن در مانحن فیه مامور خاطی ابلاغ صدر الذکر بدون آنکه در محل نشانی مذکور یکی از بستگان یا خادمان آقای ع.ن. حضور داشته باشند به جای اعمال مقررات قانونی موضوع ماده 72 قانون پیش گفته بلادلیل اقدام به ابلاغ آن به فردی به نام ف.ث. که صاحب نمایشگاه بوده و هیچ نسبتی میان او مخاطب از سوی مامور یادشده احراز نشده نموده که به هیچ وجه مطابق موازین و مقررات قانونی نمی باشد و علاوه بر ایجاد مسیولیت های شرعی و قانونی برای مامور خاطی ابلاغ یادشده اقدام معنونه نمی تواند منشاء اثر باشد فلذا صرف نظر از حضور آقای ن. در جلسه رسیدگی 92/7/30 و تحویل گرفتن مکاتبه با پلیس راهور ناجا و حضوری بودن دادنامه شماره 00441 مورخ 12/11/92 ابلاغ دادنامه مذکور طی ابلاغیه مورخ 30/11/92 (برگ 28 پرونده) و در نشانی ناصحیح یادشده فاقد موقعیت قانونی و فاقد منشاء اثر بوده ثانیا مطابق ابلاغیه یادشده دادنامه مرقوم در تاریخ 24/12/92 وفق ماده 70 قانون صدر الذکر به آقای ن. ابلاغ (از طریق الصاق در محل) گردیده که ابلاغ یادشده نوعا اطمینان بخش نبوده و مطابق ماده 83 قانون پیش گفته نمی تواند اطمینان بخش باشد و به همین لحاظ منشاء اثر نخواهد بود ثالثا با توجه به طرح دعوی ناصحیح و غلط واخواهی از ناحیه آقای ع.ن. و با توجه به صدور قرار قبولی دعوی مرقوم مطابق تصمیم مورخ 93/3/21 برگ 40 پرونده) و صرف نظر از صحیح یا ناصحیح بودن تصمیم یادشده مرجع محترم بدوی پس از انجام مراحل رسیدگی به ویژه تشکیل جلسه رسیدگی مورخ 23/4/93 چنانچه دعوی اعتراض واخواهی را صحیح و مطابق موازین قانونی تشخیص نمی داده به لحاظ حفظ حقوق احتمالی طرفین موظف و مکلف بوده نسبت به اتخاذ تصمیم پیرامون دعوی مرقوم مبادرت نماید نه آنکه طی تصمیم موضوع دادنامه معترض عنه بدوا و علی الراس و بدون توجه به سوابق امر دعوی مرقوم را دعوی تجدیدنظرخواهی تلقی و به علت در فرجه قانونی قرار نداشتن (علی رغم اتخاذ تصمیم مورخ 93/3/21) قرار رد دعوی تلقی شده به دعوی تجدیدنظرخواهی را صادر نماید که اقدام یادشده مطابق موازین و مقررات قانونی و اصول معدلت و منقصت نمی باشد بناء علی هذا و با عنایت به مراتب معنونه مارالذکر و به انگیزه لزوم اتخاذ تصمیم قانونی مطابق مقررات موضوع ماده 295 و 296 قانون صدرالاشعار پیرامون دعوی اعتراض واخواهی مطروحه و جری آثار قانونی نسبت به آن لذا دادگاه صرفا از حیث شکلی و عمومی دعوی اعتراض ابرازی را وارد و موجه دانسته و مستندا به تبصره 2 ماده 339 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی و رعایت ماده 356 ناظر به مواد 2 و 3 همان قانون ضمن نقض دادنامه معترض عنه پیش گفته در نتیجه اتخاذ تصمیم قانونی نسبت به دعوی اعتراض واخواهی آقای ع.ن.(صرف نظر از بخش پایانی لایحه تقدیمی از سوی مشارالیه وارده به شماره 00528 مورخ 93/05/01)و توسط مرجع محترم رسیدگی بدوی را مقرر داشته و به ان منظور پرونده امر عینا به آن مرجع اعاده می گردد. رای دادگاه قطعی است.
رییس شعبه 25 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
طاهری ـ موحدی

قاضی:
زالی , فلاح , طاهری , حمیدرضاموحدی

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 194 - دلیل عبارت از امری است که اصحاب دعوا برای اثبات یا دفاع از دعوا به آن استناد می نمایند.

مشاهده ماده 194 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 198 - درصورتی که حق یا د ینی برعهده کسی ثابت شد اصل بر بقای آن است مگر این که خلاف آن ثابت شود.

مشاهده ماده 198 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 515 - خواهان حق دارد ضمن تقدیم دادخواست یا در اثنای دادرسی و یا به طور مستقل جبران خسارات ناشی از دادرسی یا تاخیر انجام تعهد یا عدم انجام آن را که به علت تقصیر خوانده نسبت به اداء حق یا امتناع از آن به وی وارد شده یا خواهد شد همچنین اجرت المثل را به لحاظ عدم تسلیم خواسته یا تاخیر تسلیم آن از باب اتلاف و تسبیب از خوانده مطالبه نماید. خوانده نیز می تواند خسارتی را که عمدا از طرف خواهان با علم به غیر محق بودن در دادرسی به او وارد شده از خواهان مطالبه نماید. دادگاه در موارد یادشده میزان خسارت را پس از رسیدگی معین کرده و ضمن حکم راجع به اصل دعوا یا به موجب حکم جداگانه محکوم علیه را به تادیه خسارت ملزم خواهد نمود. در صورتی که قرارداد خاصی راجع به خسارت بین طرفین منعقد شده باشد برابر قرارداد رفتار خواهد شد. تبصره 1 - در غیر مواردی که دعوای مطالبه خسارت مستقلا یا بعد از ختم دادرسی مطرح شود مطالبه خسارتهای موضوع این ماده مستلزم تقدیم دادخواست نیست. تبصره 2 - خسارت ناشی از عدم النفع قابل مطالبه نیست و خسارت تاخیر تادیه در موارد قانونی قابل مطالبه می باشد.

مشاهده ماده 515 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 519 - خسارات دادرسی عبارتست از هزینه دادرسی و حق الوکاله وکیل و هزینه های دیگری که به طور مستقیم مربوط به دادرسی و برای اثبات دعوا یا دفاع لازم بوده است از قبیل حق الزحمه کارشناسی و هزینه تحقیقات محلی.

مشاهده ماده 519 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 522 - در دعاویی که موضوع آن د ین و از نوع وجه رایج بوده و با مطالبه داین و تمکن مدیون مدیون امتناع از پرداخت نموده در صورت تغییر فاحش شاخص قیمت سالانه از زمان سررسید تا هنگام پرداخت و پس از مطالبه طلبکار دادگاه با رعایت تناسب تغییر شاخص سالانه که توسط بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران تعیین می گردد محاسبه و مورد حکم قرار خواهد داد مگر این که طرفین به نحو دیگری مصالحه نمایند.

مشاهده ماده 522 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 69 - هرگاه مامور ابلاغ نتواند اوراق را به شخص خوانده برساند باید در نشانی تعیین شده به یکی ازبستگان یا خادمان او که سن و وضعیت ظاهری آنان برای تمیز اهمیت اوراق یادشده کافی باشد ابلاغ نماید و نام و سمت گیرنده اخطاریه را در نسخه دوم قید و آن را اعاده کند.

مشاهده ماده 69 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 339 - متقاضی تجدیدنظر باید دادخواست خود را ظرف مهلت مقرر به دفتر دادگاه صادرکننده رای یا دفتر شعبه اول دادگاه تجدیدنظر یا به دفتر بازداشتگاهی که در آنجا توقیف است تسلیم نماید. هریک از مراجع یادشده در بالا باید بلافاصله پس از وصول دادخواست آن را ثبت و رسیدی مشتمل بر نام متقاضی و طرف دعوا تاریخ تسلیم شماره ثبت و دادنامه به تقدیم کننده تسلیم و در روی کلیه برگهای دادخواست تجدیدنظر همان تاریخ را قید کند. این تاریخ تاریخ تجدیدنظر خواهی محسوب می گردد. تبصره 1 - درصورتی که دادخواست به دفتر مرجع تجدیدنظر یا بازداشتگاه داده شود به شرح بالا اقدام و دادخواست را به دادگاه صادرکننده رای ارسال می دارد. چنانچه دادخواست تجدیدنظر در مهلت قانونی تقدیم شده باشد مدیر دفتر دادگاه بدوی پس از تکمیل آن پرونده را ظرف دو روز به مرجع تجدیدنظر ارسال می دارد. تبصره 2 - درصورتی که دادخواست خارج از مهلت داده شود و یا در مهلت قانونی رفع نقص نگردد به موجب قرار دادگاه صادرکننده رای بدوی رد می شود. این قرار ظرف بیست روز از تاریخ ابلاغ در مرجع تجدیدنظر قابل اعتراض است رای دادگاه تجدیدنظر قطعی است. تبصره 3 - دادگاه باید ذیل رای خود قابل تجدیدنظر بودن یا نبودن رای و مرجع تجدیدنظر آن را معین نماید. این امر مانع از آن نخواهد بود که اگر رای دادگاه قابل تجدیدنظر بوده و دادگاه آن را قطعی اعلام کند هریک از طرفین درخواست تجدیدنظر نماید.

مشاهده ماده 339 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM